eitaa logo
هیئت ܢܚܦ̇یܝ‌ߊ‌ܔ ܦ̇ߊ‌طܩܨ🏴
126 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
1.2هزار ویدیو
41 فایل
﷽ 🔸️دختر خانم های گل سلام به کانال هیئت ما خوش امدید🧕🫂🌺 💠کانال رسمی هیئت دختران سفیران فاطمی 📍شاهرود ،شهرک امام ، مسجد المهدی(ع) 🔸️به جمع دخترونه ی ما بپیوندین آیدی اینستاگرام و ایتا👇 @Safirane_fatemie 🔘ارتباط با ادمین : @KAqele
مشاهده در ایتا
دانلود
؟ + نماز، استادِ رساندن انسان به خدا🌱 • بخش سوم | قسمت اول یقیناً اگر به هر کدام از ما بگویند: آیا شما به یک استاد و مربی اخلاق نیاز دارید؟ خواهیم گفت: بله نیاز داریم و چقدر هم خوب است! اجازه دهید برای نشان دادن نقش برجسته استاد و راهنما در زندگی انسان چند مثال بزنم. احتمالا از این دست داستان‌ها از عُرَفا زیاد شنیده‌اید: یک آقای مهندسی بود که شغلش بساز و بفروش بود. یکصد دستگاه ساختمان ساخته بود، ولی بخاطر بدهکاری زیاد، شرایط اقتصادی بدی داشت و طلبکارها حکم جلبش را گرفته بودند. به منزل یکی از عرفا رفت و مشکل خود را مطرح کرد و گفت: از ترس طلبکارها نمی‌توانم به خانه‌ام بروم، خودم را پنهان می‌کنم تا کسی مرا نبیند. آن عارف بزرگوار با یک توجه فرمود: برو خواهرت را راضی کن! آقای مهندس گفت: خواهرم راضی است. نه! راضی نیست. کمی فکر کرد و گفت: بله، وقتی پدرم از دنیا رفت ارثیه‌ای به ما رسید، هزار و پانصد تومان سهم او می‌شد، الان یادم آمد که سهم او را نداده‌ام. بلافاصله بلند شد، رفت و کمی بعد برگشت و گفت: پنج هزار تومان دادم به خواهرم و رضایتش را گرفتم. آن عارف، سکوت کرد و پس از توجهی فرمود: هنوز راضی نشده است.. خواهرت خانه دارد؟ آقای مهندس گفت: نه اجاره‌نشین است. عارف گفت: برو یکی از بهترین خانه‌هایی را که ساخته‌ای به نامش کن و به او بده. آقای مهندس گفت: آقا جان! ما دوتا شریک هستیم، چگونه می‌توانم؟ عارف گفت: بیش از این عقلم نمی‌رسد، چون این بنده خدا هنوز راضی نشده است. 🔻ادامه دارد... @Safirane_fatemie
؟ + نماز، استادِ رساندن انسان به خدا🌱 • بخش سوم | قسمت دوم بالاخره آن آقای مهندس رفت و یکی از آن خانه‌ها را به نام خواهرش کرد و اثاثیه او را در آن خانه گذاشت و برگشت. بعد آن عارف به او فرمود: حالا درست شد. فردای همان روز آقای مهندس توانست سه تا از خانه‌هایی که ساخته بود را بفروشد و از گرفتاری نجات پیدا کند. چقدر خوب است آدم، استادی داشته باشد که دردهای او را تشخیص بدهد و بگوید: باید فلان کار را انجام دهی تا مشکلت حل شود. یکی از شاگردان همان عارف بزرگوار می‌گوید: فرزند خردسالم در منزل کاری کرده بود و مادرش چنان او را کتک زده بود که نزدیک بود نَفَس بچه بند بیاید. همسرم پس از یک ساعت، تب کرد؛ تب شدیدی که به پزشک مراجعه کردیم و مبلغ زیادی برای پول نسخه و دارو پرداخت کردیم، ولی تب او قطع نشد بلکه شدیدتر شد. مجدداً به پزشک مراجعه کردیم و این بار هم مبلغ زیادی بابت درمان هزینه کردیم که در شرایط اقتصادی آن روزگار، برام سنگین بود. شب‌هنگام، جناب شیخ(همان عارف بزرگوار) را سوار ماشین خودم کردم، تا ایشان را به جایی برسانم. همسرم نیز داخل ماشین بود. جناب شیخ که سوار شد، اشاره به همسرم کردم و گفتم: مادر بچه‌هاست. تب کرده، دکتر هم رفته‌ایم ولی تبش قطع نمی‌شود. ایشان تاملی کرد و خطاب به همسرم فرمود: بچه را که آن‌طور نمی‌زنند! استغفار کن، از بچه دل‌جویی کن و چیزی برایش بخر، خوب می‌شوی. ما هم همین کار را انجام دادیم و حال همسرم خوب شد. 🔻ادامه دارد... @Safirane_fatemie
؟ + نماز، استادِ رساندن انسان به خدا🌱 • بخش سوم | قسمت سوم چقدر خوب است آدم، اُستاد داشته باشد! استاد گاهی آدم را خوب راهنمایی می‌کند. گاهی نه تنها راهنمایی می‌کند، بلکه به آدم کمک می‌کند تا مشکلش برطرف شود. شاید داستان‌های زیادی شنیده باشید از کسانی که به دنبال سیر و سلوک الی اللّٰه بوده‌اند و اگر استاد خوبی نصیبشان شده، چگونه آن استاد در مراحل مختلف دستشان را گرفته و برای عبور از موانع کمکشان کرده است. از این نمونه‌ها در خاطرات علامه طباطبایی و آیت اللّٰه العظمی بهجت از استادشان آیت اللّٰه سید علی قاظی و یا خاطرات کسانی که با آیت اللّٰه بهاءالدینی مراوده داشته‌اند، کم نیست. لابد شما هم دلتان می‌خواهد استاد داشته باشید و از خدا می‌خواهید: «خدایا یک مربی و استاد خوب برای رسیدن به خودت به ما نشان بده!» حالا اگر من، یک استاد به شما معرفی کنم، قبول می‌فرمایید؟ اگر قبول دارید، بدونِ معطلی به شما یک استاد خوب معرفی کنم: «نماز» همه ما استادی به نام نماز داریم؛ نماز استاد رساندن انسان به خداست. نماز زنده است، شعور دارد، متحرک است، فعال است، بصیر است، آگاه است. نماز مثل یک عادت شخصی یا یک مراسم عمومی نیست. نماز یک فعالیت مُرده بی روح نیست که خاصیتی برای ما نداشته باشد. نماز هر کسی متناسب با خود او، برایش کار می‌کند! 🔻ادامه دارد.. @Safirane_fatemie
؟ + نماز، استادِ رساندن انسان به خدا🌱 • بخش سوم | قسمت چهارم اگر من حُب مقام دارم، نمازِ من، حب مقام مرا بر طرف می‌کند. اگر من حب مال دارم، حب مال مرا بر طرف می‌کند. اگر حب شهوت دارم، حب شهوت مرا بر طرف می‌کند. اگر تکبر دارم، تکبرم را بر طرف می‌کند. اگر محبت به خدا ندارم، محبت به خدا می‌آورد. نماز هر کسی می‌داند با او چکار کند تا اصلاح شود. _ یعنی اگر ما خوب با نماز برخورد کنیم، نماز اصلاحمان می‌کند؟ + بله _ پس دیگر استاد نمی‌خواهیم؟ پس اینکه گفته‌اند: «طی این مرحله بی‌همرهی خضر مکن. ظلمات است بترس از خطر تنهایی» چه می‌شود؟ + اگر برایت لازم بود، حتماً خداوند کسی را سر راهت قرار خواهد داد. بعضی‌ها تصور می‌کنند که استاد می‌تواند جای خوبی‌ها و بدی‌های انسان را بگیرد، در صورتی که اینطور نیست. اگر در داستانی از اولیاء خدا شنیدید که یک امام معصوم یا یک ولی خدا مثل آیت الله قاضی یا آیت الله بهاءالدینی به طور ویژه‌ای دست یک نفر را گرفت و او را از یک مانع معنوی در مسیرِ سیر و سلوک عبور داد، تصور نکنید که هر کسی به آن ولی خدا مراجعه می‌کرد، یک کمک ویژه دریافت می‌کرد. یقینا آن فرد یک زمینه خوبی داشته است که آن ولی خدا تشخیص داده که او شایستگی این کمک را دارد. مثلا در مورد خاطره آن آقای مهندسی که پیش آن عارف می‌رود و او گره‌اش را باز می‌کند، این جز تقدیر الهی است که متناسب با خوبی‌های خود شخص است. و اِلا اگر من لیاقت شنیدن آن دستور العمل ویژه را نداشته باشم، حتی اگر همسایه آن عارف بزرگوار باشم، برایم بی‌فایده خواهد بود. 🔻ادامه دارد.. @Safirane_fatemie
؟ + نماز، استادِ رساندن انسان به خدا🌱 • بخش سوم | قسمت آخر مثلا عنوان بصری نزد امام صادق(ع) رفت و گفت: «آقا می‌خواهم مطلب یاد بگیرم!» آقا فرمود: «بلند شو برو، من وقت ندارم با تو صحبت کنم!» آن‌وقت یک نفر دیگر ساکت پیش آقا نشسته است و آقا با او سخن می‌گوید و بدون اینکه چیزی از حضرت بپرسد، آقا به او می‌گوید که مرگش نزدیک است. مایه‌ درونی را باید درست کرد. مایه‌ درونیِ انسان که درست باشد، اگر استاد لازم بود، خدا سر راهِ آدم قرار می‌دهد. برای اولِ راه، همین آگاهی‌های عمومی که اکثر شما دارید، کافی است. امیرالمؤمنین علی(ع) فرمودند: «شما به عمل، به آنچه می‌دانید محتاج‌ترید تا به دانستنِ آنچه که نمی‌دانید.» ما بیشتر نیاز به عمل کردن به دانسته‌هایمان داریم تا دانستن چیزهای جدید. مکرر خدمت حضرت آیت الله العظمی بهجت(ره) می‌رسیدند و از ایشان سوال می‌کردند که «برای رسیدن به عرفان و قُربِ الهی چکار کنیم؟» ایشان می‌فرمود: «اگر به آنچه می‌دانید عمل کنید و معلومات را زیر پا نگذارید، این تمام عرفان است.» و یا در پاسخ به اینکه «آیا در سیر به سوی خداوند، باید استاد داشت؛ و با فرض نبودن استاد، چاره چیست؟» مرقوم کردند: «بسمه تعالی _ استادِ تو، علم توست؛ به آنچه می‌دانی، عمل کن، آنچه را که نمی‌دانی، کفایت می‌شوی.» و در جای دیگری می‌فرماید: «اگر بدانیم صلاح امور انسان به اصلاح عبادت، و در راس آنها نماز است، که به واسطه‌ی خضوع و خشوع و آن هم به اِعراض از لغو محقق می‌شود، کار تمام است!» شما فکر می‌کنید، بزرگان و عرفای ما که به جایی رسیدند با چه چیزی رسیدند؟ با همین نماز! رفتن پیش خدا که اختصاص به عُلما و عُرفا ندارد. رفتن به سوی خدا که تخصصی نیست. ممکن است حرف زدن از خدا تخصص بعضی‌ها شود، ممکن است بسیاری از آگاهی‌های دینی، تخصص بعضی‌ها شود، اما رفتن به سمت خدا که تخصص خاصی نمی‌خواهد. نماز، خودش‌ به تنهایی استاد انسان است. مثلا هر بار بعد از خواندنِ نماز، وقتی که می‌خواهی سریع از سر سجاده بلند شوی و به سراغ کارهایت بروی، اگر به خودت بگویی: «بگذار تعقیبات نماز را هم بخوانم» و بعد کمی تامل کنی و بنشینی تعقیبات نماز را بخوانی، همین باعث می‌شود یکی از بدی‌های روحِ تو از بین برود. 🔻ادامه دارد.. @Safirane_fatemie