eitaa logo
📝 مرثیه
37 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
2.1هزار ویدیو
269 فایل
🗒 متن ذکر مصیبت، روضه، اشعار مداحی و ...
مشاهده در ایتا
دانلود
مقام محمود 13.mp3
11.3M
۱۳ ※ و أسئلهُ أن یُبَلّغنی المقامَ المَحمود لکم عندالله. | ※ قرآن می گوید: بهشت دارالسلام است، یعنی خانه ی سالم ها. خانه ی سالم ها به چه معناست؟ و این سلامت چگونه کسب شدنی است؟ ※ آیا این سلامت در کیفیت و مرتبه مقام خواهی ما، موثر است؟ منبع : کارگاه مقام محمود https://eitaa.com/masereatesal
مقام محمود 14 (2).mp3
10.44M
۱۴ ※ و أسئلهُ أن یُبَلّغنی المقامَ المَحمود لکم عندالله. | • هر مسیری یه میانبر داره! که آدمو زودتر به مقصد میرسونه. • یا فرمولهای شیمیایی یه کاتالیزور دارند که باهاش زودتر به نتیجه میرسند. ✘ در مسیر کسب مقام محمود، کاتالیزور چیه ؟ چی باعث میشه من زودتر به مقصد برسم و مانع هدررفت زمان و انرژیم بشم ؟ منبع : کارگاه مقام محمود https://eitaa.com/masereatesal
مقام محمود 15.mp3
12.2M
۱۵ ※ و أسئلهُ أن یُبَلّغنی المقامَ المَحمود لکم عندالله. | ♡ نشانه های نزدیک شدن به هدف، کم کم معلوم می شود! شرح حالی دارد و ظهوراتی ... که گواه از این است که مسیر درست است و باید ادامه داد تا وقتی نفس می آید و می رود. ◇ این شرح حال و ظهورات که سلامت مسیر و نزدیک شدن به هدف را تایید میکند کدام است؟ منبع : کارگاه مقام محمود https://eitaa.com/masereatesal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥سرازیر شدن خون از جایگاه سر مبارک امام حسین علیه السلام در مسجد النقطه شهر حلب هر سال ظهر از زیر این سنگ خون جاری می شود https://eitaa.com/masereatesal
9.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 پولی که برای (عجل الله تعالی فرجه الشریف و علیه السلام)خرج کنی حجت‌الاسلام دارستانی ╭──────๛- - - - - ┅╮ │🏴 @Mabaheeth 🥀 ╰─────────────
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
05 Az Heyvaniyat Ta Hayat (1402-05-20) Mashhade Moghadas.MP3
23.16M
🔈 🔰 فصل چهارم؛ از فرضیه‌های نفسانی تا مرضیه‌های ربانی | جلسه پنجم ▪️بیست و چهارم محرم، ۱۴۰۲ * پیش‌فرض‌ها؛ منشا عقاید انسان * اتفاقاً "خدای" معاویه با امیرالمومنین علی علیه‌السلام فرق داشت * تعریف صحیح از انسان و جایگاه والای او؛ نقطه اصلی تمایز نگاه دینی * هرزگی انسان؛ کار اصلی طاغوت * تزکیه و تربیت انسان؛ کار اصلی انبیاء علیهم‌السلام * توقع اصلی که باید از حکومت اسلامی داشت؛ تربیت انسان * دل و علاقه‌ها؛ سرمایه اصلی انسان * چالش اصلی با دل دزد هاست نه دریل دزد‌ها * انبیاء علیهم‌السلام قبل از دزد‌ها دست بت‌ها را می‌بریدند! * آیا محتوای شبکه‌های تلویزیونی ما با حکومت طاغوتی متفاوت است؟ * محو معاویه؛ هدف اصلی امیرالمومنین علیه‌السلام * چرا قبول انبیاء علیهم‌السلام این همه سختی دارد؟ * تفاوت خدای قرآن با خدای ذهنی ما چیست؟ * سختی ها و گرفتاری ها؛ عامل جلب توجه ما به خداوند * امام سجاد علیه‌السلام؛ چهل سال گریه ... ⏰ مدت زمان: ۵۷:۱۰ 📅 ۱۴۰۲/۰۵/۲۰ @Aminikhaah_Media ╭──────๛- - - - - ┅╮ │🏴 @Mabaheeth 🥀 ╰─────────────
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 پیشنهاد علیرضا پناهیان‌ به زائران کربلا: 🔻پیاده‌روی اربعین را از مسجد سهله شروع کنید! ➕ویژگی‌ها و آثار 🔰علیرضا پناهیان-مسجد سهله- ۹۸.۷.۲۰: منظور این نیست که حتماً از «طریق علما» یا همان مسیرِ کنار شط، به‌سمت کربلا حرکت کنید، چون امکانات در این مسیر کمتر از مسیر اصلیِ نجف به کربلا است و انسان نگران می‌شود که مبادا زائران از این طریق بروند ولی امکانات لازم، موجود نباشد. 🔰 شما می‌توانید از مسجد سهله، به سمت «جادۀ اصلی نجف به کربلا» بروید که موکب‌های فراوانی در آن وجود دارد و برای برقراری مراسم‌های معنوی هم مناسب است. ضمن اینکه شاید بهتر باشد شلوغیِ این مسیر اصلی را هم حفظ کنیم. 🔰 اگر شروع مسیر پیاده‌روی اربعین از مسجد سهله باشد، یک صفای دیگری دارد! بگو «یابن‌الحسن، به خانۀ شما رفتم و خواستم برای شروع حرکت از شما اجازه بگیرم...» مسجد سهله جایی است که امام‌زمان(ع) در اینجا مستقر خواهند شد. 👈 کیفیت بهتر + متن 🚩 ۲۵روز مانده تا اربعین حسینی ✅ کانال رسمی علیرضا پناهیان/ عضو شوید 👇 http://eitaa.com/joinchat/653459456C219897ad4f @Panahian_ir
💡موضوع و محتوای به شدت اساسی و به‌روز که ما را به فکر می‌برد 📌همراه با نظرات شما | دربارۀ سخنرانی «آخرین گام رهایی» 💬 تقریبا همیشه استاد با موضوعات و محتوای جذاب و به‌روز ما رو تو فکر می‌بره. امسال هم با یه موضوع شدیداً اساسی و به شدت به‌روز اومدن و با تبیین تهاجمی، مطلب رو قشنگ جا انداختن، البته جا داره درباره این موضوع خیلی بیشتر صحبت بشه. 👤محمد جواد جعفری 17 ساله از یزد 💬 سخنرانی جناب حجت‌الاسلام پناهیان با عنوان آخرین گام رهایی بسیار شیوا و مفید بود. در طی هشت جلسه رسیدن به اهداف، محتوای سخنرانی را آسان یافتم اما به فرمودۀ خود حاج آقا محتوا و مضمون سخنرانی جلسۀ نهم بسیار سخت و سنگین است که حقاً آخرین گام است... (ایتا) 👤مدرک تحصیلی فوق‌لیسانس الهیات، کرمان 📩 نظرات‌تان را برای @panahian_admin ارسال کنید. ◽️ سایر نظرات رسیده دربارۀ مبحث «آخرین گام رهایی» ☀️ پرونده ویژه «آخرین گام رهایی» ✅ کانال رسمی علیرضا پناهیان/ عضو شوید 👇 http://eitaa.com/joinchat/653459456C219897ad4f @Panahian_ir
❤️ حدیث زیبا درباره ابن عباس نقل می کند : جبرئیل امین از جانب پروردگار جلیل هبوط کرد و گفت: ای محمّد(صلی الله علیه وآله)، خدای علیّ اَعلی به تو سلام می رساند، و تو را به درود و اِکرام مخصوص می گرداند و به تو می فرماید: به عزّت و جلالم سوگند، برای فاطمه(علیهاالسلام) شیعیان پاک و پاک شده ای خلق می کنم. این شیعیان اموالشان را در راه عزای حسین(علیه السلام) انفاق می کنند، و در راه زیارت حسین(علیه السلام) جان می دهند، و عزای وی را در مجالسشان به پا می کنند، خالصانه بر وی اشک می ریزند، خوابشان را کم می کنند، و از این شیوه باز نمی گردند ... آگاه باشید، هرکس در راه عزا و زیارت حسین بن علی علیهما السلام به مقدار درهمی انفاق نماید؛ ملائکه در آنچه انفاق نموده است تا روز قیامت با او داد و ستد می کنند، و به ازای هر درهم، هفتاد حسنۀ به وی می دهند، و خداوند برای او قصری در بهشت بنا خواهد کرد. 📓تَظَلُّمُ الزَّهرَاء(علیهاالسلام)، ص73-74 ‌‌↶【به ما بپیوندید 】↷ https://eitaa.com/tahavaliasr @tahavaliasr
☑️ تشرف جناب جعفر نعلبند اصفهانى در راه زیارت کربلا و به همراه طی الارض و دیدن صورت برزخی مردم ✅ آقاى حاج ميرزا محمد على گلستانه اصفهانى (ره) فرمودند: عموى من، آقا سيد محمد على (ره) براى من نقل كردند: ▫️ در زمـان مـا در اصـفهان شخصى به نام جعفر كه شغلش نعلبندى بود، بعضى حرفها را مى زد كه مـوجـب طـعـن و رد مـردم شـده بـود، مـثـل آن كه مى‌گفت: 🔸 با طى الارض به كربلا رفته ام. ▫️ يا مى‌گفت: 🔸 مردم را به صورتهاى مختلف ديده‌ام. ▫️ و يا 🔸 خدمت حضرت صاحب الامر (ع) رسيده ام. ▫️ او هم به خاطر حرفهاى مردم، آن صحبتها را ترك نمود. تـا آن كه روزى براى زيارت مقبره متبركه تخت فولاد مى رفتم. در بين راه ديدم جعفر نعلبند هم به آن طرف مى رود. نزديك او رفتم و گفتم: 🔹 ميل دارى در راه با هم باشيم؟ ▫️گفت: 🔸 اشكالى ندارد، با هم گفتگو مى كنيم و خستگى راه را هم نمى فهميم. ▫️ قدرى با هم گفتگو كرديم، تا آن كه پرسيدم: 🔹 اين صحبتهايى كه مردم از تو نقل مى كنند، چيست؟ آيا صحت دارد يا نه؟ ▫️ گفت: 🔸 آقا از اين مطلب بگذريد. ▫️ اصرار كردم و گفتم: 🔹 من كه بى غرضم، مانعى ندارد بگويى. ▫️ گـفـت: 🔸 آقـا، مـن بيست و پنج بار، از پول كسب خود، به كربلا مشرف شدم و در همه سفرها، براى زيارتى عرفه مى‌رفتم. در سفر بيست و پنجم بين راه، شخصى يزدى با من رفيق شد. چند منزل كه بـا هـم رفـتـيم، مريض شد و كم كم مرض او شدت كرد، تا به منزلى كه ترسناك بود، رسيديم و به خاطر ترسناك بودن آن قسمت، قافله را دو روز در كاروانسرا نگه داشتند، تا آن كه قافله‌هاى ديگر برسند و جمعيت زيادتر شود. از طرفى حال زائر يزدى هم خيلى سخت شد و مشرف به موت گرديد. روز سوم كه قافله خواست حركت كند، من راجع به او متحير ماندم كه چطور او را با اين حال تنها بـگذارم و نزد خداى تعالى مسئول شوم؟ از طرفى چطور اين جا بمانم و از زيارت عرفه كه بيست و چهار سال براى درك آن، جديت داشته ام، محروم شوم؟ بالاخره بعد از فكر بسيار، بنايم بر رفتن شد، لذا هنگام حركت قافله، پيش او رفتم وگفتم: 🔹 من مى‌روم و دعا مى‌كنم كه خداوند تو را هم شفا مرحمت فرمايد. ▪️ايـن مطلب را كه شنيد، اشكش سرازير شد و گفت: 🔸 من يک ساعت ديگر مى‌ميرم، صبر كن، وقتى از دنـيا رفتم، خورجين و اسباب و الاغ من مال تو باشد، فقط مرا با اين الاغ به كرمانشاه و از آن جا هم هر طورى كه راحت باشد، به كربلا برسان. ▪️ وقتى اين حرف را زد و گريه او را ديدم، دلم به حالش سوخت و همان جا ماندم. قافله رفت و مدت زمانى كه گذشت، آن زائر يزدى از دنيا رفت. من هم او را بر الاغ بسته و حركت كردم. وقتى از كاروانسرا بيرون آمدم، ديدم از قافله هيچ اثرى نيست، جز آن كه گرد و غبار آنها از دور ديده مى شد. تـا يک فـرسخ راه رفتم، اما جنازه را هر طور بر الاغ مى‌بستم، همين كه مقدارى راه مى‌رفتم، مى‌افتاد و هيچ قرار نمى‌گرفت. با همه اينها به خاطر تنهايى، ترس بر من غلبه كرد. بالاخره ديدم، نمى‌توانم او را ببرم، حالم خيلى پريشان شد. همان جا ايستادم و به جانب حضرت سيدالشهداء (ع) توجه نمودم و با چشم گريان عرض كردم: 🔹 آقا من با اين زائر شما چه كنم؟ اگر او را در اين بيابان رها كنم، نزد خدا و شما مسئول هستم. اگر هم بخواهم او را بياورم، توانايى ندارم. ▪️ نـاگهان ديدم، چهار نفر سوار پيدا شدند و آن سوارى كه بزرگ آنها بود، فرمود: 🔶 جعفر با زائر ما چه مى كنى؟ ▪️ عرض كردم: 🔷 آقا چه كنم، در كار او مانده ام! ▪️ آن سه نفر ديگر پياده شدند. يك نفر آنها نيزه اى در دست داشت كه آن را در گودال آبى كه خشك شده بود فرو برد، آب جوشش كرد و گودال پر شد. آن ميت را غسل دادند. بزرگ آنان جلو ايستاد و با هم نماز ميت را خوانديم و بعد هم او را محكم بر الاغ بستند و ناپديد شدند. مـن هم براه افتادم. ناگاه ديدم، از قافله اى كه پيش از ما حركت كرده بود، گذشتم و جلو افتادم. كـمـى گـذشت، ديدم به قافله اى كه پيش از آن قافله حركت كرده بود، رسيدم. و بعد هم طولى نكشيد كه ديدم به پل نزديك كربلا رسيده ام. در تعجب و حيرت بودم كه اين چه جريان و حكايتى است! ميت را بردم و در وادى ايمن دفن كردم. قـافله ما تقريبا بعد از بيست روز رسيد. هر كدام از اهل قافله مى پرسيد: 🔹 تو كى و چگونه آمدى! ▪️ من قضيه را براى بعضى به اجمال و براى بعضى مشروحا مى گفتم و آنها هم تعجب مى كردند. تا آن كه روز عرفه شد و به حرم مطهر مشرف شدم، ولى با كمال تعجب ديدم كه مردم را به صورت حيوانات مختلف مى بينم، از قبيل: 🐺 گرگ، 🐖 خوك، 🐒 ميمون و غيره 🐑 🦗 🦍 🐕 🐀 🦎 🦦 🐃 🐓 🕷 🐁 🐌 🐄 🦀 🦛 🐍 🦨 🐜 🐗 🦂 🦧 🦓 🐊 🦞 و جمعى را هم به صورت انسان مى ديدم! (ادامه دارد)‌‌ ↶【به ما بپیوندید 】↷ https://eitaa.com/tahavaliasr @tahavaliasr