eitaa logo
📝 مرثیه
37 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
2.1هزار ویدیو
269 فایل
🗒 متن ذکر مصیبت، روضه، اشعار مداحی و ...
مشاهده در ایتا
دانلود
💡موضوع و محتوای به شدت اساسی و به‌روز که ما را به فکر می‌برد 📌همراه با نظرات شما | دربارۀ سخنرانی «آخرین گام رهایی» 💬 تقریبا همیشه استاد با موضوعات و محتوای جذاب و به‌روز ما رو تو فکر می‌بره. امسال هم با یه موضوع شدیداً اساسی و به شدت به‌روز اومدن و با تبیین تهاجمی، مطلب رو قشنگ جا انداختن، البته جا داره درباره این موضوع خیلی بیشتر صحبت بشه. 👤محمد جواد جعفری 17 ساله از یزد 💬 سخنرانی جناب حجت‌الاسلام پناهیان با عنوان آخرین گام رهایی بسیار شیوا و مفید بود. در طی هشت جلسه رسیدن به اهداف، محتوای سخنرانی را آسان یافتم اما به فرمودۀ خود حاج آقا محتوا و مضمون سخنرانی جلسۀ نهم بسیار سخت و سنگین است که حقاً آخرین گام است... (ایتا) 👤مدرک تحصیلی فوق‌لیسانس الهیات، کرمان 📩 نظرات‌تان را برای @panahian_admin ارسال کنید. ◽️ سایر نظرات رسیده دربارۀ مبحث «آخرین گام رهایی» ☀️ پرونده ویژه «آخرین گام رهایی» ✅ کانال رسمی علیرضا پناهیان/ عضو شوید 👇 http://eitaa.com/joinchat/653459456C219897ad4f @Panahian_ir
❤️ حدیث زیبا درباره ابن عباس نقل می کند : جبرئیل امین از جانب پروردگار جلیل هبوط کرد و گفت: ای محمّد(صلی الله علیه وآله)، خدای علیّ اَعلی به تو سلام می رساند، و تو را به درود و اِکرام مخصوص می گرداند و به تو می فرماید: به عزّت و جلالم سوگند، برای فاطمه(علیهاالسلام) شیعیان پاک و پاک شده ای خلق می کنم. این شیعیان اموالشان را در راه عزای حسین(علیه السلام) انفاق می کنند، و در راه زیارت حسین(علیه السلام) جان می دهند، و عزای وی را در مجالسشان به پا می کنند، خالصانه بر وی اشک می ریزند، خوابشان را کم می کنند، و از این شیوه باز نمی گردند ... آگاه باشید، هرکس در راه عزا و زیارت حسین بن علی علیهما السلام به مقدار درهمی انفاق نماید؛ ملائکه در آنچه انفاق نموده است تا روز قیامت با او داد و ستد می کنند، و به ازای هر درهم، هفتاد حسنۀ به وی می دهند، و خداوند برای او قصری در بهشت بنا خواهد کرد. 📓تَظَلُّمُ الزَّهرَاء(علیهاالسلام)، ص73-74 ‌‌↶【به ما بپیوندید 】↷ https://eitaa.com/tahavaliasr @tahavaliasr
☑️ تشرف جناب جعفر نعلبند اصفهانى در راه زیارت کربلا و به همراه طی الارض و دیدن صورت برزخی مردم ✅ آقاى حاج ميرزا محمد على گلستانه اصفهانى (ره) فرمودند: عموى من، آقا سيد محمد على (ره) براى من نقل كردند: ▫️ در زمـان مـا در اصـفهان شخصى به نام جعفر كه شغلش نعلبندى بود، بعضى حرفها را مى زد كه مـوجـب طـعـن و رد مـردم شـده بـود، مـثـل آن كه مى‌گفت: 🔸 با طى الارض به كربلا رفته ام. ▫️ يا مى‌گفت: 🔸 مردم را به صورتهاى مختلف ديده‌ام. ▫️ و يا 🔸 خدمت حضرت صاحب الامر (ع) رسيده ام. ▫️ او هم به خاطر حرفهاى مردم، آن صحبتها را ترك نمود. تـا آن كه روزى براى زيارت مقبره متبركه تخت فولاد مى رفتم. در بين راه ديدم جعفر نعلبند هم به آن طرف مى رود. نزديك او رفتم و گفتم: 🔹 ميل دارى در راه با هم باشيم؟ ▫️گفت: 🔸 اشكالى ندارد، با هم گفتگو مى كنيم و خستگى راه را هم نمى فهميم. ▫️ قدرى با هم گفتگو كرديم، تا آن كه پرسيدم: 🔹 اين صحبتهايى كه مردم از تو نقل مى كنند، چيست؟ آيا صحت دارد يا نه؟ ▫️ گفت: 🔸 آقا از اين مطلب بگذريد. ▫️ اصرار كردم و گفتم: 🔹 من كه بى غرضم، مانعى ندارد بگويى. ▫️ گـفـت: 🔸 آقـا، مـن بيست و پنج بار، از پول كسب خود، به كربلا مشرف شدم و در همه سفرها، براى زيارتى عرفه مى‌رفتم. در سفر بيست و پنجم بين راه، شخصى يزدى با من رفيق شد. چند منزل كه بـا هـم رفـتـيم، مريض شد و كم كم مرض او شدت كرد، تا به منزلى كه ترسناك بود، رسيديم و به خاطر ترسناك بودن آن قسمت، قافله را دو روز در كاروانسرا نگه داشتند، تا آن كه قافله‌هاى ديگر برسند و جمعيت زيادتر شود. از طرفى حال زائر يزدى هم خيلى سخت شد و مشرف به موت گرديد. روز سوم كه قافله خواست حركت كند، من راجع به او متحير ماندم كه چطور او را با اين حال تنها بـگذارم و نزد خداى تعالى مسئول شوم؟ از طرفى چطور اين جا بمانم و از زيارت عرفه كه بيست و چهار سال براى درك آن، جديت داشته ام، محروم شوم؟ بالاخره بعد از فكر بسيار، بنايم بر رفتن شد، لذا هنگام حركت قافله، پيش او رفتم وگفتم: 🔹 من مى‌روم و دعا مى‌كنم كه خداوند تو را هم شفا مرحمت فرمايد. ▪️ايـن مطلب را كه شنيد، اشكش سرازير شد و گفت: 🔸 من يک ساعت ديگر مى‌ميرم، صبر كن، وقتى از دنـيا رفتم، خورجين و اسباب و الاغ من مال تو باشد، فقط مرا با اين الاغ به كرمانشاه و از آن جا هم هر طورى كه راحت باشد، به كربلا برسان. ▪️ وقتى اين حرف را زد و گريه او را ديدم، دلم به حالش سوخت و همان جا ماندم. قافله رفت و مدت زمانى كه گذشت، آن زائر يزدى از دنيا رفت. من هم او را بر الاغ بسته و حركت كردم. وقتى از كاروانسرا بيرون آمدم، ديدم از قافله هيچ اثرى نيست، جز آن كه گرد و غبار آنها از دور ديده مى شد. تـا يک فـرسخ راه رفتم، اما جنازه را هر طور بر الاغ مى‌بستم، همين كه مقدارى راه مى‌رفتم، مى‌افتاد و هيچ قرار نمى‌گرفت. با همه اينها به خاطر تنهايى، ترس بر من غلبه كرد. بالاخره ديدم، نمى‌توانم او را ببرم، حالم خيلى پريشان شد. همان جا ايستادم و به جانب حضرت سيدالشهداء (ع) توجه نمودم و با چشم گريان عرض كردم: 🔹 آقا من با اين زائر شما چه كنم؟ اگر او را در اين بيابان رها كنم، نزد خدا و شما مسئول هستم. اگر هم بخواهم او را بياورم، توانايى ندارم. ▪️ نـاگهان ديدم، چهار نفر سوار پيدا شدند و آن سوارى كه بزرگ آنها بود، فرمود: 🔶 جعفر با زائر ما چه مى كنى؟ ▪️ عرض كردم: 🔷 آقا چه كنم، در كار او مانده ام! ▪️ آن سه نفر ديگر پياده شدند. يك نفر آنها نيزه اى در دست داشت كه آن را در گودال آبى كه خشك شده بود فرو برد، آب جوشش كرد و گودال پر شد. آن ميت را غسل دادند. بزرگ آنان جلو ايستاد و با هم نماز ميت را خوانديم و بعد هم او را محكم بر الاغ بستند و ناپديد شدند. مـن هم براه افتادم. ناگاه ديدم، از قافله اى كه پيش از ما حركت كرده بود، گذشتم و جلو افتادم. كـمـى گـذشت، ديدم به قافله اى كه پيش از آن قافله حركت كرده بود، رسيدم. و بعد هم طولى نكشيد كه ديدم به پل نزديك كربلا رسيده ام. در تعجب و حيرت بودم كه اين چه جريان و حكايتى است! ميت را بردم و در وادى ايمن دفن كردم. قـافله ما تقريبا بعد از بيست روز رسيد. هر كدام از اهل قافله مى پرسيد: 🔹 تو كى و چگونه آمدى! ▪️ من قضيه را براى بعضى به اجمال و براى بعضى مشروحا مى گفتم و آنها هم تعجب مى كردند. تا آن كه روز عرفه شد و به حرم مطهر مشرف شدم، ولى با كمال تعجب ديدم كه مردم را به صورت حيوانات مختلف مى بينم، از قبيل: 🐺 گرگ، 🐖 خوك، 🐒 ميمون و غيره 🐑 🦗 🦍 🐕 🐀 🦎 🦦 🐃 🐓 🕷 🐁 🐌 🐄 🦀 🦛 🐍 🦨 🐜 🐗 🦂 🦧 🦓 🐊 🦞 و جمعى را هم به صورت انسان مى ديدم! (ادامه دارد)‌‌ ↶【به ما بپیوندید 】↷ https://eitaa.com/tahavaliasr @tahavaliasr
▪️ ... از شـدت وحشت برگشتم و مجددا قبل از ظهر مشرف شدم. باز مردم را به همان حالت مى‌ديدم. برگشتم و بعد از ظهر رفتم، ولى مردم را همان طور مشاهده كردم! روز بعد كـه رفتم، ديدم همه به صورت انسان مى‌باشند. تا آن كه بعد از اين سفر، چند سفر ديگر مـشرف شدم، باز روز عرفه مردم را به صورت حيوانات مختلف مى ديدم و در غير آن روز، به همان صورت انسان مى‌ديدم. به همين جهت، تصميم گرفتم كه ديگر براى زيارتى عرفه مشرف نشوم. چون اين وقايع را براى مردم نقل مى كردم، بدگويى مى كردند و مى‌گفتند: 🔹 براى يك سفر زيارت، چه ادعاهايى مى‌كند. ▪️ لذا من، نقل اين قضايا را به كلى ترك كردم، تا آن كه شبى با خانواده ام مشغول غذا خوردن بوديم.🍳🍚 صـداى در بـلند شد، وقتى در را باز كردم، ديدم شخصى مى فرمايد: 🔸 حضرت صاحب الامر (ع) تو را خواسته اند. ▪️ بـه هـمـراه ايشان رفتم، تا به مسجد جمعه رسيدم. ديدم آن حضرت (ع) در محلى كه منبر بسيار بلندى در آن بود، بالاى منبر تشريف دارند و آن جا هم مملو از جمعيت است. آنها عمامه داشتند و لباسشان مثل لباس شوشترى ها بود. به فكر افتادم كه در بين اين جمعيت، چطور مى توانم خدمت ايشان برسم، اما حضرت به من توجه فرمودند و صدا زدند: 🔶 جعفر بيا. ▪️ من رفتم و تا مقابل منبر رسيدم. فرمودند: 🔶 چرا براى مردم آنچه را كه در راه كربلا ديده اى نقل نمى كنى؟ ▪️ عرض كردم: 🔷 آقا من نقل مى‌كردم، از بس مردم بدگويى كردند، ديگر ترک نمودم. ▪️ حضرت فرمودند: 🔶 تو كارى به حرف مردم نداشته باش، آنچه را كه ديده اى نقل كن تا مردم بفهمند ما چه نظر مرحمت و لطفى با زائر جدمان حضرت سيدالشهداء (ع) داريم. ⬅ «برکات حضرت ولی عصر (عج)» اثر سید جواد معلم عج ‌‌↶【به ما بپیوندید 】↷ https://eitaa.com/tahavaliasr @tahavaliasr
23.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ماجرای جالب شخصی که در کربلا، بجای درخواست حاجات شخصی، برای فرج عج دعا کرده و... ‌‌↶【به ما بپیوندید 】↷ https://eitaa.com/tahavaliasr @tahavaliasr
4_5778659315996953759.mp3
12.29M
▪️" " بشنویم مصیبتی را که او هر صبح و شام می‌بیند و خون می‌گرید! 🎵 روایت شانزدهم: منزلگاه‌های معرّة النّعمان، شیزَر و ... ‌‌↶【به ما بپیوندید 】↷ https://eitaa.com/tahavaliasr @tahavaliasr
16.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 این سینه سرشار از درد و داغِ😔 صاحب عزامون 🎙حاج مهدی رسولی 🏴 ‌‌↶【به ما بپیوندید 】↷ https://eitaa.com/tahavaliasr @tahavaliasr
🏴 کاش مرثیه خوان سیدالشهدا(علیه السلام) بودم ✔️ علامه طباطبایی(ره): ⏳ در دوازده سالی که نجف بودم، به جز عاشورا، هیچ روزی درس را تعطیل نکردم. ⚠️ یک سال عاشورا درس را تعطیل نکرده بودم که به چشم درد شدیدی گرفتار شدم! طوری که نزدیک بود کور شوم. از عظمت امام حسین(علیه السلام) ترسیدم و از آن پس تصمیم گرفتم روز عاشورا را تعطیل کنم. 🔳 ما هرچه داریم از اهل بیت پیامبر (علیهم السلام) داریم ... ما همه آبروی خود را از محمد و آل محمد (علیهم السلام) کسب کرده‌ایم. 🔳 باطن دنیا، صلوات بر محمد و آل محمد (صلوات الله علیهم اجمعین) است. 🔳 ای کاش بنده یک مرثیه خوان حضرت سیدالشهدا(علیه) بودم! همه سال هایی که سرگرم درس و بحث بوده‌ام، با یک مرثیه خوانی (علیه السلام) برابری نمی کند! (۱) ⬅️ (۱). عــرفان عــلامه ۲۶۷ ╭────๛- - - - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth ╰───────────
38.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 داستان شفا یافتن چشم های زن یزید در کودکی به دست امام حسین علیه السلام مرحوم علیه‌السلام ╭──────๛- - - - - ┅╮ │🏴 @Mabaheeth 🥀 ╰─────────────
7.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌مسیر بازگشت به 🏴 از چه کسی، کی و کجا اجر عزاداری را بگیریم؟ 👣 قدم گذاشتن جای قدم‌های حضرت زینب(سلام الله علیها) است. 🔻گزیدۀ اول مستند @Panahian_ir ╭──────๛- - - - - ┅╮ │🏴 @Mabaheeth 🥀 ╰─────────────
رفتن به محتوای اصلی یادداشت تبلیغی؛ ده موضوع تحلیلی از زیارت اربعین حسینی، قسمت اول تاریخ انتشار: 09:00 - 1402/05/25 سال روز اربعین سیدالشهداء علیه السلام پس از (1381) سال، توفیق استثنایی برای ارادتمندان آن حضرت است که ساعتی از وقت خود را درموضوع مختص اربعین اختصاص داده و به تفسیر و تدبر پیرامون اربعین و زیارت اربعین بپردازد. ده موضوع تحلیلی از زیارت اربعین حسینی، قسمت اول پایگاه اطلاع رسانی بلاغ| ((ده موضوع تحلیلی از زیارت اربعین حسینی)) قسمت اول. نگارنده: «مبلغ نخبه حجت الاسلام و المسلمین سید محمدتقی قادری» ******** سال روزاربعین سیدالشهداء علیه السلام پس از (1381) سال، توفیق استثنایی برای ارادتمندان آن حضرت است که ساعتی از وقت خود را درموضوع مختص اربعین اختصاص داده و به تفسیر و تدبر پیرامون اربعین و زیارت اربعین بپردازند، ازهمین رو در آستانه اربعین حسینی به تحلیل همه جانبه ده موضوع: (( 1- ساخت قبة حسینی در گذر تاریخ، 2-واجب یا مستحب بودن زیارت تربت سیدالشهدا،3- آداب زیارت، 4- فلسفه زیارت، 5- جاماندگان از زیارت، 6-زمینه های زیارت اربعین، 7-دلایل حضور اهل بیت دراولین اربعین حسینی، 8-جابر نخستین زائراربعین، 9-پیام های و درس های منازل زیارت اربعین ، 10-پیام ها و درس های پیاده روی اربعین)) خواهیم پرداخت. ******** 1-(ساخت و تخریب قبة حسینی در گذر تاریخ) عظمت و نقش زیارت مضجع و تربت سیدالشهداء علیه السلام در ایام اربعین پس از (1381) سال زمانی بیشتر خودش را به ارادتمندان نشان می دهد که گزارش دقیقی در مدت چهارده قرن پس از شهادت امام از ساخت و بازسازی مکرر قبه و مضجع شریف حسینی توسط ارادتمندان به آستان مقدس آن حضرت، تخریب و ویران کردن آن توسط دشمنان فاسد ارائه شود تا به خوبی نشان داده شود که (يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ، آیه 6). ازهمین رو به گزارش مرحله به مرحله ساخت و تخریب قبة و بارگاه حسینی درگذر تاریخ پیش از تحلیل سایر موضوعات در راستای زیارت تربت شریف می پردازیم. گزارشات تاریخی بیانگر این واقعیت است زیارت تربت سیدالشهدا ازسال (۶۱) تا کنون(۱۴۴۱)همیشه همراه با ترس و خوف ونا امنی روبرو بوده است و در مدت 1381 سال شیعیان باهزینه جانشان زیارت تربت را انجام داده و می دهند چرا که قبه؛ حرم و تربت سیدالشهدا دراین مدت 1381سال دائما بین تخریب و نوسازی قرار داشت ازهمین رو تاکنون ده مرحله راپشت سر گذرادند. مرحله اول: ساختن قبه و گنبد توسط مختارثقفی گزارش‌های تاریخی نشان می دهد نخستین قبه توسط مختار بن ابی عبید ثقفی ساخته ‌شد. این بنا با آجر و گچ دراواخر سال ۶۵ق به اتمام رسید. به گفته عبدالجواز کلیددار بنای نخستین عبارت بود از یک سایه بان و یک مسجد که دو درب داشت یکی از آنها در شرق بود. بنای مذکور تا پایان دوره بنی امیه همچنان پا بر جا بوده‌است. از تشویق امام صادق(ع) به زیارت امام حسین(ع) و کیفیت زیارت آن حضرت استفاده می‌شود که قبر امام در آن زمان دارای بنا و ساختمان بود.‌ در روایت امام صادق (ع) آمده است: «هر گاه قصد زیارت قبر امام حسین(ع) کردی، بیرون حرم بایست و به طرف قبر بنگر، آن گاه وارد روضه شو و در برابر آن، مقابل سر حضرت (ع) بایست و هنگام بیرون رفتن از دری که پایین پای علی بن حسین قرار دارد، بیرون شو. سپس به مرقد شهیدان رو آور، آن گاه به مرقد حضرت عباس(ع) برو، در باب السقیفه توقف کن و بر او سلام کن.» واژه‌هایی، همانند «بیرون حرم بایست»، «آن گاه وارد روضه شو»، «از دری که پایین پای علی بن الحسین(ع) قرار دارد، بیرون شو: کامل الزیارات، ص256» گویای وجود بنایی بر قبر امام حسین(ع) در دوران نخست است. مرحله دوم: تخریب توسط منصور دوانقی منصور دوانقی که درسال (۱۴۶ ق) با شعار(یالثارات الحسین) به حکومت رسیده بود، پس از تسلط براوضاع و کشتن سادات، بقعۀ امام حسین(ع) را که قدمت ۱۲۱ ساله داشت تخریب و با خاک یکسان نمود. مرحله سوم: ساخت قبه وگنبد پس از دوازده سال ازویرانی قبه سید الشهداء (ع) درسال (۱۵۸ ق) مهدی عباسی فرزند منصور به حکومت رسید سخت گیری نسبت به سادات وشیعیان کاسته شد وباردیگر قبه وگنبد همراه بارواق برای تربت سید الشهداء(ع)ساخته شد. مرحله چهارم: تخریب قبه و گنبد سیزده سال بیشتر از نوسازی قبه امام حسین (ع) نمی گدشت که در سال(۱۷۱ق) هارون به حکومت رسید او راه جدش منصور را در پیش گرفت علاوه برسخت گیری نسبت به سادات و شیعیان قبه و بارگاه سیدالشهداء را تخریب و باخاک یکسان نمود. مرحله پنجم: باز سازی توسط مامون با روی کار آمدن مأمون (حکومت:۱۹۸ ۲۱۸) سیاست بنی عباس تغییر کرد. وی در دوره حاکمیتش به جهت ابراز علاقه ظاهری به علویان، بر مرقد امام بنایی را احداث کرد. اما مشخص نیست که چه کسی به تعمیر بارگاه حسینی اقدام نمود، با توجه به اینکه احتمال تعمیر ت
وسط خود مامون منتفی نیست. بنای احداث شده در زمان مامون در دوره وی وهمچنین در دوران خلافت معتصم و واثق عباسی از گزند حوادث مصون ماند. مرحله ششم :تخریب توسط متوکل در زمان خلافت متوکل (حکومت: ۲۳۲ ) مرقد امام حسین(ع) از جانب وی مورد تجاوز قرار گرفت. ابوالفرج اصفهانی در علت تخریب توسط متوکل بیان می‌دارد که وی کنیز آوازه خوانی را که همیشه برای مجالس عیش و نوشش دعوت می‌کرد، به قصر خود طلبید، اما ماموران وی اطلاع داند کنیز به زیارت قبر امام حسین(ع) رفته و این امر باعث ناراحتی متوکل شده واقدام به تخریب بقعه امام حسین(ع) کرد. اما شیخ طوسی علت تخریب را اجتماع طرفداران اهل بیت و بیم متوکل از این اجتماع می‌دارند. وی شخصی به نام دیزج یهودی را برای این کار اعزام کرد، در تخریب بقعه مسلمانان همراه وی احتیاط کردند بدین جهت دیزج یهودیان منطقه را استخدام کرده وبقعه را تخریب نمود. پس از ویران کردن قبر زمین آن را شخم زده و آب بر آن جاری کردند. بنابر برخی گزارش‌ها، آب در اطراف مرقد به گردش درآمد و قبر را فرا نگرفت.حتی متوکل گروهی از مأموران خود را گرداگرد مرقد و راه‌های منتهی به آن گماشت و زائران را از زیارت قبر بازداشت و آنان را مورد پیگرد قرار داد. بنا بر بعضی اقوال وی دو مرتبه اقدام به تخریب بقعه کرد، یکبار در سال ۲۳۳ق و یکبار در سال ۲۳۶ق و در این فاصله بقعه تعمیر شده بود، که ویرانی دوم مهمتر بوده است. مرحله هفتم: تجدید بنا به دست منتصر منتصر عباسی فرزند متوکل درسال (۲۴۷ق) به حکومت رسید و بر خلاف پدرش مردم را به زیارت امام حسین(ع) تشویق می‌کرد،[ وی پس از کشتن پدرش اقدام به بازسازی مرقد امام حسین(ع) کرد و مناره‌ای برای راهنمایی زائران از راه دور ساخت. علاوه بر مناره این بنا دارای قبه، بارگاه، مسجد و صحن بوده است.این بنا در ذی الحجه سال ۲۷۳ قمری بر اثر حوادث طبیعی فرو ریخت. مرحله هشتم: نوسازی و توسعه در سال ۲۸۳ق محمد بن زید محمد برادر داعی کبیر، از نو بقعه امام حسین(ع) را بنا نهاد. وی قبۀ بزرگی ساخته و دو درب ورودی گذاشت. همچنین در مجاورت قبه بنای دیگری با سقف چوبی بنا کرد تا مردم در آن به نماز وعبادت بپردازند، وی سقفی نیز بر مرقد سایر شهداء زد، دیواری در اطراف کربلا کشید و خانه‌های زیادی در آنجا ساخت. این بنا در زمان خلافت طائع بالله بیست و چهارمین خلیفه عباسی توسط ضبّه بن محمد اسدی غارت شد. به گفته برخی این غارت در سال ۲۶۹ق بوده‌است. پس از اطلاع عضدالدوله از غارت مرقد امام حسین(ع) توسط ضبه بن محمد اسدی، به عراق لشکر کشید و وی را متواری کرده و حرم امام حسین(ع) را تعمیر نمود. عضد الدوله در چهار طرف بقعه رواق ساخت، سپس رواقها را تزیین نمود، ضریحی با چوب ساج ساخته و توسط پارچه‌های دیباج پوشاند و مساحت حائر را ۲۴۰۰ قدم توسعه داد، سپس اطراف شهر را دیواری بلند و محکم محصور کرده و برای زراعت نهر آبی به کربلا کشاند. مرحله نهم :غارت حرم در سال ۵۲۶ق المسترشد بالله خلیفه سی ام عباسی در سال ۵۲۶ق به حرم امام حسین(ع) یورش برده و تمام تزئینات، جواهرات حرم را به غارت برد تا بین سربازان خود تقسیم کند، وی می‌گفت قبر نیازی به این جواهرات ندارد، وی و پسرش راشد پس از خروج از کربلا کشته شدند. مرحله دهم حمله وهابی‎ها از سال ۸۵۸ تا سال ۱۲۱۶ق آسیبی به حرم نرسید تا اینکه در این سال در ۱۸ ذی الحجه وهابیها به سرکردگی سعود بن عبدالعزیز پس از تسلط بر حجاز به کربلا یورش برده خرابی‌های زیادی به بار آورده و افراد زیادی را قتل عام کردند. وهابیون به مرقد مطهر صدمات زیادی وارد کرده و ذخائر موجود در آن جا را به غارت بردند. کلید‌دار می‌نویسد: «آنان درب‌های حرم و نرده‌های فلزی و آینه کاری حرم را کندند و اشیای قدیمی و هدایای پادشاهان و شاهزادگان ایرانی را به تاراج بردند. همچنین تزئینات دیوارها و طلاهای سقف، شمعدان ها، فرش‌های گرانبها، لوسترهای گران قیمت، درب‌های کنده کاری شده و غیره را تاراج کردند. افزون بر این کار نزدیک به پنجاه نفر را کنار ضریح و پانصد نفر را در صحن شریف به قتل رساندند. شهر کربلا را نیز ویران کردند و بی‌رحمانه به کشتار پیرمردان و کودکان و زنان و مردان و غارت خانه‌ها پرداختند و کسی از حمله وحشیانه آنان در امان نماند.» این حادثه به قدری تاسف بار بود که وقتی میرزا ابوطالب اصفهانی، چندین ماه پس از این فاجعه به کربلا وارد شد، تلخ کامی‌ها و آشفتگی‌های ناشی از آن را چنین گزارش کرد: «در صحن مقدس، خون مذبوحان روان، گنبد و حجره‌های صحن از لاش مقتولین پُر بود.، شدت آن حادثه به جایی رسید که من بعدِ یازده ماه از آن وارد کربلا شدم، هنوز آن قدر تازگی داشت که به جز نقل آن، حدیثی دیگر در شهر نبود و راویان در اثنای حکایت می‌گریستند و از شنیدن آن، موها بر اندام راست می‌شد.» مرحله یازدهم :حمله مناخور روسی «شخصی به نام سلیمان با تابعیت روسی، مدت‌ها مناخور (امیرآخور) والی