eitaa logo
اندیشکده صانع||میثم آذربخش
516 دنبال‌کننده
563 عکس
117 ویدیو
179 فایل
میثم آذربخش تحصیلات: پژوهشگر دکتری دانشگاه تهران -مدیریت صنعتی گرایش پژوهش عملیاتی. در اندیشکده صانع به بررسی نظام صنع و اصطناعت می پردازیم. هماهنگی: @Avvab68
مشاهده در ایتا
دانلود
╭🔹•••    ﷽        سلاح اصلی مسلمین برای کنترل قاره‌ها و نابودی رژیم صهیونیستی ☜ طوفان الاقصی شروع شد به امید آنکه پایانی باشد بر حیات مصنوعی رژیم منحوس صهیونیستی اما چگونه می‌توان این پایان را رقم زد؟ ☜ هفته وحدت گذشت و طبق روال هرسال تاکید بر وحدت بین مسلمین بخصوص تصمیم گیران حکومتی بود یعنی هرچند قلب های مومنین و مسلمین و آزادگان جهان با مردم مظلوم فلسطین است اما تصمیمات روسای دولت‌های اسلامی در راستای اراده‌ی مردم‌شان نیست. ☜ تاکنون که این یادداشت را می‌نویسم بیش از ۴۰۰۰ تُن بمب بر سر مردم بی‌دفاع فلسطین در غزه ریخته شده است و از حداقل امکانات زندگی همچون آب و برق محروم شده‌اند و نسل‌کشی به بی‌رحمانه‌ترین حالتش در حال رقم خوردن است. اما چطور شجاعانه این رژیم منحوس به این نسل‌کشی اقدام می‌کند؟ ☜ قدرت اصلی در اسباب و رسانه‌ای اوست. این رسانه‌های صهیونیستی هستند که غالب تصاویر ذهنی مردم دنیا را می‌سازند. حال باید گفت صنعت و سلاح متقابل مسلمین چه می‌تواند باشد؟ ☜ به قول هنری کیسینجر استراتژیست مطرح امریکایی در سال ۱۹۷۳"هرکس انرژی را کنترل کند می تواند به کنترل قاره‌ها دست یابد" یعنی مسلمین توان کنترل قاره‌ها و نه فقط غرب آسیا و نابودی رژیم صهیونیستی را دارند، اما چطور این کنترل از دستشان خارج شده است؟ ☜ تفرقه عامل اصلی در کاهش قدرت آنها و مستضعف شدن‌شان است وگرنه «يَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكَافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلًا» (سوره نساء، ۱۴۱)؛ یعنی خدا هیچ راهی را برای کافرین به منظور تسلط آنها بر مؤمنین قرار نداده است. ☜ پس در شرایطی که دولت‌های صهیونیستی و مستکبر جهان همچون آمریکا، انگلیس، آلمان و فرانسه با قدرت بر علیه مظلومین فلسطینی متحد شده‌اند، اگر کشورهای مسلمان نیز بر علیه این ظالمان متحد شوند پیروزی و آزادی این مردم دور از دسترس در ماه های آینده نیست. ✍️میثم آذربخش - رئیس اندیشکده صانع ┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈ ✎ ­ᤩ ↱𝐣𝐨𝐢𝐧↲🖇 ‹ @SaneAndishkadeh
ᚓ‌🌻ᚓ‌ ᚓ‌ 🔹 يامُسَبِّبَ‌الاَسْبابِ یادم است یک‌بار از استاد جامعه‌شناسی‌ام که البته مثل غالب اساتید دیگر، علم و دین را منفک از هم می‌دانست، پرسیدم: استاد چرا ما باید این نظریات جامعه‌شناسی متفکرین غربی و شرقی را بخوانیم؟ پاسخ داد چون شما جامعه‌شناس هستید و باید جوامع را بررسی کنید. بعد توضیحاتی داد که لُب کلامش این بود شما فقط بخوان کی چی گفته! همین! درواقع باید جامعه را از حیث آنچه بوده و هست مطالعه می‌کردیم، نه از حیث آنچه باید بشود! رسیدن به وضع مطلوب از وضعیتی که در آن دست و پا می‌زنیم، در آنچه این سال‌ها در دانشگاه به جبر خواندم و نوشتم، هیچگاه موضوعیت نداشت! من برای تمام وقت و انرژی و عمری که پای خواندن نظریات منحط فلاسفه و متفکرین غربی گذاشتم، از سیستم آموزشی این کشور طلبکارم! نظریات آگوست کنت به چه کار من آمد؟ اینکه پارسونز یا ماکس وبر یا همان دورکیم، چه تعریفی از فلان گزاره داشتند، الان در کجای زندگی من راهگشاست؟! اندیشه‌ی مرا معقول کرد؟! به من تعالی داد؟! نه! توسعه شاید! اما تعالی نه! الحمدالله رب‌العالمین که شیعه بودم، اما اگر حتی آتئیست هم بودم، آن درس‌ها فطرتم را قلقلک نمی‌داد، بلکه فقط تنها به نگاه ماتریالیستی‌ام عمق می‌‌بخشید! خروجی چنین نظام آموزشی‌ای شد آنچه عیان است! افسردگی، خیانت، بسط رذائل اخلاقی، تفرد و انانیت، و در نهایت آدم‌هایی که شیعه‌ی علی ‹ع› وارد دانشگاه شدند و شیعه‌ی مارکس فارغ‌التحصیل! دانشگاه آن‌ها را نساخت. چون این دروس، در قد و قواره‌ی فطرت انسان‌ها نیست! قلب‌ها ساخته نشدند و بلکه تخریب هم شدند! قلب‌هایی که مثل غزه در چنبره و حصر نفسانیات و قیود باطل در حال اضمحلال هست که به حکم فطرت‌های بیدار باید به داد آن رسید و نجاتش داد. اگر استاد دانشگاهم در کنار تمام نظریاتی که الا و لابد باید می‌خواندیم، به ما چند کلمه از جامعه‌ی اَوَّابی حرف می‌زد، از اینکه باید یک داوودی در درونمان با نفس مسیحایی‌اش آن به آن بگوید خدا هست... خدا هست...، تا ما هر آن «اَوَّاب» شویم، خروجی‌اش می‌شد قسط! قسط که برجسته شد، ظلم سرش را زیر می‌اندازد و می‌رود! دیگر نه افسردگی بود، نه انانیت و تفردی! دیگر حال بد به این شدت و حدت نبود! چون ما ساخته شده بودیم! چگونه؟! در صنعتی که فطرت ما با آن همخوانی دارد! ! وقتی می‌گوییم ، در نظر توده‌ی مردم، ابزارآلات آهنی و کارخانجات بزرگ متصور می‌شود. حق هم دارند! چون به ندرت به گوش‌شان خورده که هر چیزی دو بُعد دارد: بُعد ماده و بُعد معنا. مثلاً در نگاه ریاضی، آنچه می‌خوانیم همه بُعد ماده است. این ایرادی ندارد و خیلی هم واجب. اما اگر این نگاه به تنهایی فربه شود، دیگر گزاره‌هایی مثل برکت، انفاق و یا به‌طور کلی قاعده‌ی رباب، به مهجوریت می‌روند؛ کمااینکه این‌طور هم شده! منطق ریاضی، منطق ما را قوی می‌کند، حساب و کتاب مادی ما را بسط می‌دهد، اما آیا عقل ریاضی ما را هم قوی می‌کند؟! نه! چراکه فطرت ما با نگاه مادی ساخته نمی‌شود، و وقتی اینگونه شد، انسانیتی رقم نخواهد خورد! به این‌جا که می‌رسیم تازه می‌فهمیم چقدر مقوله‌ی مهم است! وقتی آدمیت، زیر سایه‌ی رقم بخورد، حال همه‌مان خیلی خوب می‌شود! خیلی! ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔹‹به‌شرط‌‌حیات‌وتوفیق› ادامه دارد. 🔹میترا دهقان منشادی ┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈ ✎ ­ᤩ ↱𝐣𝐨𝐢𝐧↲🖇 @SaneAndishkadeh