#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
#حضرت_زهرا_س_روز_شهادت
#حضرت_زهرا_س_شام_غریبان
در لغت معنی شبح یعنی
سایهای در خیال میآید
یا به تعبیر دیگری انگار
ابر روی هلال میآید
سایهای مانده بود از مادر
وقت برخاستن نشست، نشست
عرق سرد روی پیشانی
اشک امانم نمیدهد که پُر است
مو به مو قصه از پریشانی
شانه از دست مادرم افتاد
قصه آتش شد آن زمانی که
ریخت آوارِ شهر بر سر ما
همهی شهر آمدند آنروز
طرف خانهی محقر ما
هیزم آنقدر هم نیاز نبود...
مادر من خودش یدالله است
کارشان را پر از مخاطره کرد
دست انداخت دور شال پدر
کار را یک غریبه یکسره کرد
نام آن مرد را نمیگویم
روز آخر امیدوارم کرد
روز آخر بلند شد از جا
شستشو کرد، گردگیری کرد
سخت مشغول کار شد اما...
چادر از صورتش کنار نرفت
تا بگیرد امانت خود را
دست پیغمبر آمد از دل خاک
پدر خاک آب شد از شرم
رد شد آن شب سکوتش از افلاک
همه دلواپس پدر بودیم
غسل از زیر پیرهن سخت است
غرق در خون شود کفن، سخت است
جان خود را به خاک دادن، بعد
دستها را به هم زدن سخت است
پدرم خویش را به خاک سپرد
✍ #سیدحمیدرضا_برقعی
#طوفان_الاقصی
#القدس_لنا
࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐
#سنگر_تبیین
🆔 @Sangar_Tabien
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐
14.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 روایت حمیدرضا برقعی از تماسی که استاد فرشچیان در مکه با او گرفت
#سیدحمیدرضا_برقعی درباره تماسی که #استاد_فرشچیان در زیارت خانه خدا با او داشته است، گفت:
یک روز تلفن من زنگ خورد و عزیزی پشت خط بود. خودش را معرفی کرد و گفت من محمود فرشچیان هستم. تعجب کردم که چرا با من تماس گرفته بود.
به من گفت در زیارت خانه خدا هستم و شعری از شما شنیدم که اسم من را در آن آوردید. خواستم از شما تشکر کنم.
او بعد از چند روز تمام آثار آئینیاش را بهعنوان هدیه با امضای خودش برای من فرستاد.
࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐
#سنگر_تبیین
🆔 @Sangar_Tabien
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐