◐موتور آرمان را دزدیده بودند.
چند روز قبل از شهادتش
دنبال وام بود تا برای خودش موتور بخرد؛
برای کمک هزینه هم میخواست
انگشترش را بفروشد.
هربار که قصد این کار را میکرد میگفت:
دلم نمیاد این انگشتر رو بفروشم.
به همه ضریح ها متبرکش کردم.
آخر سر هم با انگشترش روضه ها
را برای ما زنده کرد.
رفیق شهید
[ #شهیدارمانعلیوردی
| #شهیدانه
#جان_فدا
#حاج_قاسم
@Saralah123
عاقبت بخیری این شکلیه...
با سلام فرمانده خوندن تو ورزشگاه آزادی،
آماده بشی برای فدای نائب فرمانده شدن
و جواز شهادتت رو بگیری.♥️
#شهیدآرمانعلیوردی
@saralah123