🌴🕊🌹🥀🌹🕊🌴
#در_محضر_شهدا
#همسرانه
#سردار_رشید_اسلام
#شهید_والامقام
#حاج_یونس_زنگی_آبادی
تازه از جبهه اومده بود.
همه لباسهارا شست
ظهر ناهار درست کرد
ظرفها را هم شست
مادرم ازش خواهش کرد که این کارها را نکنه و بذاره به عهده من
او هم گفت :
وظیفه منه این چند روزی که هستم به خانمم کمک کنم .
راوی :
#همسر_شهید
#پنجشنبه_های_دلتنگی
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهـش_پر_رهرو
🕊🥀🌴🌹🌴🥀🕊
#همسرانه
#همسر_شهید
#سردار_رشید_اسلام
#شهید_والامقام
#حمید_باکری
دفتری داشتیم که قرار گذاشته بودیم هرکسی هر موردی از آن یکی دید، در آن دفتر بنویسد. این دفتر همیشه از اشکالاتی که درباره من بود، پر میشد. حمید میگفت : « تو چرا اینقدر به من بیتوجهى! چرا هیچی از من نمینویسى ؟» چه داشتم که بنویسم ؟...
آن روزها هر بار که میخواست برود ، بدجوری بیطاقتی نشان میدادم و گریه میکردم . تا اینکه یک بار رفتم سر وقت آن دفترچه یادداشت و دیدم نوشته هر وقت که میروم ، به جای گریه بنشین برایم قرآن بخوان! اینطوری هم خودت آرام میگیرى، هم من با دل قرص میروم .
راوی :
#همسر_شهید
#سالروز_شهادت
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
#سلیمانی_ها
#اللهم_الرزقنا_شهادت
#خاطرات_ناب
#باولایت_تاشهادت
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🇮🇷دوستانتون رو به کانال خاطرات شهدایی دعوت کنید
🌸🕊🌸🕊🌸🕊🌸🕊
@RMartyrs
گفت :
تا روزی که جنگ باشه...
منم هستم...
میخوام #ازدواج کنم
تا دینم کامل شه...
تا زودتر شهید شم
.
مادرشم گفت :
"محمدعلی مال شهادته…
اونقده میفرستمش جبهه…
تا بالاخره شهید شه...
زنش میشی..؟؟
قبول کردم
لباس عروسے نگرفتیم...
حلقه هم نداشتم...
همون انگشتـر نامزدی رو برداشتم
دو روز بعد عقد...
ساکشو بست و رفت
.
یه ماه و نیم اونجا بود...
یه روز اینجا...
روزی که اعزام میشد گفت:
.
تو آن شیرین ترین دردی
که درمانش نمیخواهم
همان احساس آشوبی
که پایانش نمیخواهمـ
.
"زود برمیگردم"
همه چیو آماده کرده بودم؛
واسه شروع یه زندگے مشترڪ
که خبر شهادتش رسید...
حسرت دوباره دیدنش...
واسه همیشه موند به دلم...
حسرت یه روز...
زندگی کامل با او....
#همسر_شهید
#شهید_محمدعلی_رثایی
#سربازحاجقاسم
#سلیمانی_ها
#اللهم_الرزقنا_شهادت
#خاطرات_ناب
#باولایت_تاشهادت
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🇮🇷دوستانتون رو به کانال خاطرات شهدایی دعوت کنید
🌸🕊🌸🕊🌸🕊🌸🕊
@RMartyrs
🌹🕊🥀💐🥀🕊🌹
#همسرانه
#همسر_شهید
#علی_تجلایی
پرسیدم:« #علی تو #خوشبختی؟»
گفت: راستش رو بگم؟
گفتم: خب پس جواب مشخص شد.
گفت : ناراحت نمیشی؟
گفتم : معلوم شد دیگه."
گفت: در مقایسه با مردهای دیگه خیلی #خوشبختم
اما اگه منظورت اون #خوشبختی ایدهآله ، خب اون #خوشبختی فقط با #شهادت به دست میآد .
دعا کن به اون #خوشبختی برسم .
میدانم #علی من حالا واقعا #خوشبخت است .
راوی
#همسر_شهید
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
#در_محضر_شهدا
#شهید_والامقام
#محمود_شهریاری
محمود هفته قبل از #شهادتش خواب امام زمان (عج) را میبیند و آقا ندای #شهادتش را به او میدهد.
مدام میگفت: دوست دارم #شهید شوم.
از آنجایی که در جبهه #شهید نشده بود، همیشه آرزوی #شهادت بر دلش مانده بود.
حال و هوای دیگری داشت و من نگرانش بودم و میگفتم به تنهایی چهطور بچهها را بزرگ کنم؟
روی #حجاب خانمها خیلی حساس بود و گاهی برای این موضوع #اشک میریخت که چرا جامعه اینگونه شده است.
مدام توصیه میکرد که با مردم #خوشرو باشید.
همیشه بعد از #حوادث تروریستی که رخ میداد، خیلی ناراحت میشد و میگفت : دعا کنید که #انتقام خون #شهیدان را بگیریم و دشمن را نابود کنیم.
راوی :
#همسر_شهید
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو