💙
💍💙
💙💍💙
💍💙💍💙💍
💙💍💙💍💙💍💙
💍💙💍💙💍💙💍💙💍
بسـمربّالزهـرا﴿ﷺ﴾
#پارت_هفدهم
#دمشق_شهر_عشق
عیدیِ ما را تو بده در دمشق، کُشته شدن در ره زینب به عشق!
- -- --- ----‹آغـاز👇🏻›---- --- -- -
دلم برای سعد میتپید و این جوان از زبان
دل شکسته ام حرف میزد که دوباره به گریه افتادم و سعد
طاقتش تمام شده بود که از جا پرید و با بیحیایی صدایش
را بلند کرد :»من زنم رو با خودم میبرم!« برادر مصطفی
دستپاچه از جا بلند شد تا مانع سعد شود که خون غیرت
در صدای مصطفی پاشید و مردانه فریاد کشید :»پاتون رو
از خونه بذارین بیرون، سر هر دوتون رو سینتونه!«
برادرش دست سعد را گرفت و دردمندانه التماسش کرد
:»این شبا شهر قُرق وهابی هایی شده که خون شیعه رو
حلال میدونن! بخصوص که زنت ایرانیه و بهش رحم
نمیکنن! تک تیراندازاشون رو پشت بوم خونه ها کمین کردن و مردم و پلیس رو بی هدف میزنن!« دیگر نمی-
خواستم دنبال سعد آواره شوم که روی شانه سالمم تقلا
میکردم بلکه بتوانم بنشینم و مقابل چشم همه با گریه
به پای سعد افتادم :»فقط بذار امشب اینجا بمونیم، من
میترسم بیام بیرون!« طوری معصومانه تمنا میکردم که
قدم رفته به سمت در را پس کشید و با دست و پایی که
گم کرده بود، خودش را بالای سرم رساند. کنارم نشست
و اشک چشمم قفل قلدریاش را شکسته بود که دست
زیر سر و گردنم گرفت و کمکم کرد تا دوباره در بستر
بخوابم و عاشقانه نجوا کرد :»هرچی تو بخوای!« انگار
میخواست در برابر قلب مرد غریبه ای که نگرانم بود،
تصاحب عشقم را به رخش بکشد که صدایش را بلندتر
کرد تا همه بشنوند :»هیچکس به اندازه من نگرانت نیست! خودم مراقبتم عزیزم!« میفهمیدم دلواپسی های
اهل این خانه به خصوص مصطفی عصبیاش کرده و من
هم میخواستم ثابت کنم تنها عشق من سعد است که رو
به همه از همسرم حمایت کردم :»ما فقط اومده بودیم
سفر تا سعد سوریه رو به من نشون بده، نمیدونستیم اینجا
چه خبره!« صدایم از شدت گریه شکسته شنیده میشد،
مصطفی فهمیده بود به بهای عشقم خودزنی میکنم که
نگاهش را به زمین کوبید و من با همین صدای شکسته
میخواستم جانمان را نجات دهم که مظلومانه قسم
خوردم :»بخدا فردا برمیگردیم ایران!« اشکهایم جگر
سعد را آتش زده و حرفهایم بهانه دستش داده بود تا از
مخصمه مصطفی فرار کند که با سرانگشتش اشکم را
پاک کرد و رو به من به همه طعنه زد :»فقط بخاطر تو می مونم عزیزم!))
نویسنده✍🏻 : "فاطمه ولی نژاد💙"
💙
💍💙
💙💍💙
💍💙💍💙💍
💙💍💙💍💙💍💙
💍💙💍💙💍💙💍💙💍
💙
💍💙
💙💍💙
💍💙💍💙💍
💙💍💙💍💙💍💙
💍💙💍💙💍💙💍💙💍
بسـمربّالزهـرا﴿ﷺ﴾
#پارت_هجدهم
#دمشق_شهر_عشق
عیدیِ ما را تو بده در دمشق، کُشته شدن در ره زینب به عشق!
- -- --- ----‹آغـاز👇🏻›---- --- -- -
سمیه از درماندگی ام به گریه افتاده و
شوهرش خیالش راحت شده بود میهمانش خانه را ترک
نمیکند که دوباره به پشتی تکیه زد، ولی مصطفی رگ
دیوانگی را در نگاه سعد دیده بود که بی هیچ حرفی در
خانه را از داخل قفل کرد، به سمت سعد چرخید و با
خشمی که میخواست زیر پرده ای از صبر پنهان کند،
حکم کرد :»امشب رو اینجا بمونید، فردا خودم میبرمتون
دمشق که با پرواز برگردید تهران، چون مرز اردن دیگه
امن نیست.« حرارت لحنش به حدی بود که صورت سعد
از عصبانیت گُر گرفت و نمیخواست بازی بُرده را دوباره
ببازد که با سکوت سنگینش تسلیم شد. با نگاهم التماسش
میکردم دیگر حرفی نزند و انگار این اشکها دل سنگش
را نرم کرده و دیگر قیداین قائله را زده بود که با چشمانش به رویم خندید و خیالم را راحت کرد :»دیگه همه چی
تموم شد نازنین! از هیچی نترس! برمیگردیم تهران سر
خونه زندگیمون!« باورم نمیشد از زبان تند و تیزش چه
میشنوم که میان گریه کودکانه خندیدم و او میخواست
اینهمه دلهره را جبران کند که با مهربانی صورتم را نوازش
کرد و مثل گذشته نازم را کشید :»خیلی اذیتت کردم
عزیزدلم! اما دیگه نمیذارم از هیچی بترسی، برمیگردیم
تهران!« از اینکه در برابر چشم همه برایم خاصه خرجی
میکرد خجالت میکشیدم و او انگار دوباره عشقش را پیدا
کرده بود که از چشمان خیسم دل نمیکَند و عاشقانه
نگاهم میکرد. دیگر ماجرا ختم به خیر شده و نفس
میزبانان هم بالا آمده بود که برایمان شام آوردند و ما را در اتاق تنها گذاشتند تا استراحت کنیم. از حجم مسکّن-
هایی که در سِرُم ریخته بودند، چشمانم به سمت خواب
خمیازه میکشید و هنوز خوابم نبرده بود که با کابوس
خنجر، پلکم پاره میشد و شانه ام از شدت درد غش می-
رفت. سعد هم ظاهراً از ترس اهل خانه خوابش نمیبرد،
کنارم به دیوار تکیه زده و من دیگر میترسیدم چشمانم
را ببندم که دوباره به گریه افتادم :»سعد من میترسم! تا
چشمامو میبندم فکر میکنم یکی میخواد سرم رو ببره!«
همانطور که سرش به دیوار بود، به سمتم صورت چرخاند
و همچنان در خیال خودش بود که تنها نگاهم کرد و من
دوباره ناله زدم :»چرا امشب تموم نمیشه؟« تازه شنید چه
میگویم که به سمتم خم شد، دستم را بین انگشتانش
گرفت و با نرمی لحنش برایم لالایی خواند :»آروم بخواب
نویسنده✍🏻 : "فاطمه ولی نژاد💙"
💙
💍💙
💙💍💙
💍💙💍💙💍
💙💍💙💍💙💍💙
💍💙💍💙💍💙💍💙💍
چه خوشگل میگه
❤️آسید مرتضی آوینی :
اگر خداوند متاع وجود تو را
خریدنی بیابد
هر کجا که باشی و
در هر زمان
تو را با #شهادت برمیگزیند...
.
عالم منتظر #امام_زمان ِ و امام
زمان عجلالله منتظرِ آدمایی کھ
بلند شن و خودشون رو بسازن !
.
دِلمُردِهایمویـٰادِتوجـٰانمیدَهَدبِهمـٰا
قَلبیموبودَنَتضَرَبـٰانمیدَهَدبِهمـٰا
اَنتَفیقَلبییاامامرضـٰا:)❤️🩹🥲
#چهارشنبههای_امامرضایی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یهدلمتوبابِقبلهجامونده؛
#امامحسین
#امامرضا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عشق من ابوالفضل:)))
دلٺ ڪه گرفٺ، با رفیـقی درد و دل ڪن
ڪه آسمـانی باشــد..🦋
این زمینیهـآ؛ در ڪارٍ خـود ماندهاند!!
.#علمدارڪمیل.
.#شہیدانه/#شہید _ابراهیم_ هادی.
➺ @sarbazeharamm
کانالکمیل | 💔🕊
🇱🇧🇵🇸"کانال کمیل"
•❤️🩹✨•
دل ِ واموندهام ؛
بیقراره ازهمون سالی که جامونده💔..
‹ #اربعین ›
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گوشوارههاتُ عموت برات خریده؟😭💔
#محرم
هم خودشان خاکی بودند
هم لباس هایشان...
کافی بود باران ببارد
تا عطرشان در سنگر ها بپیچد :)))♡
#شهیدانه
➺ @sarbazeharamm
کانالکمیل | 💔🕊
ٻسمـِࢪَبِالنّۅرِوالذی خَلقاڶمَہـد؎✨💛
🌸✨ طریقه خواندن نماز شب 🌙🌸
☺️خب رفقا ...
نماز شب در کل 11 رکعته😄🌱
✨🌸 اول باید 8 رکعت نماز 2 رکعتی مثل نماز صبح بخونیم ( یعنی 4 نماز 2 رکعتی ) به نیت نماز شب ،، یعنی ( 2 رکعت نماز شب میخوانم برای رضای خدا قربةً اِلَی الله )
🌺✨ در ادامه باید 2 رکعت نماز به نیت نماز شفع خوانده شود
در این نماز باید در رکعت اول بعد از سوره حمد ، سوره توحید ( قل هوالله ) و ناس
و در رکعت دوم بعد از سوره حمد ، سوره توحید و فلق خوانده شود
🍃✨ اخرین نماز ، یک نماز یک رکعتی به نام وتر است ( یک رکعت نماز وتر میخوانم برای رضای خدا قربةً اِلَی الله )
🌹✨ طریقه خواندن این نماز : ابتدا بعد از سوره حمد ، 3 بار سوره توحید ، سپس یک بار فلق و بعد آن هم یک بار سوره ناس خوانده شود
🌱✨ بعد به قنوت میرویم و میخوانیم :
ابتدا حاجات خود را از خداوند میخواهیم
🌙✨ سپس باید برای 40 مومن طلب آمرزش کنید( در مفاتیح نام این 40 مومن ذکر شده است ) یا میتوانید برای 40 نفر از اطرافیان خود استغفار کنید . به این صورت 👇🏻
اَللهُم اغفر ... فلانی
نکته : اگر نام بردن برایتان سخت است میتوانید فقط بگویید : ( اَللهُمَّ اغفِر لِلمومنینَ وَ المومنات وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمات )
🌱✨ سپس 70 مرتبه : اَستَغفِرُ اللّه رَبّی و اَتوبُ اِلَیه
🌸✨ بعد از آن 7 مرتبه ذکر : هٰذا مَقامُ العائِزِ بِکَ مِنَ النّار
🕊✨ سپس 300 مرتبه : اَلعَفو
☘✨ در پایان یک بار جمله : رَبِّ اغفِرلی وَارحَمنی و تُب عَلَیَّ اِنَّکَ اَنتَ التَّوابُ الغَفور الرَّحیم
سپس رکوع و سجود و تشهد و سلام
🛑تایم خوندن نماز شب از نیمه شب شرعی تا اذان صبح
‼️ هر چقدر به اذان صبح نزدیک تر باشید و نماز را بخوانید ثواب بیشتری دارد
‼️‼️‼️
اگر مقداری از نماز شب را خواندید و اذان صبح را گفتند می توانید بقیه نماز شب را هم به نیت اَداء بخوانید
‼️‼️
اگر تازه میخواهید شروع به خواندن نماز شب کنید یا وقت کم بود میتوانید فقط نماز شفع و وتر را بخوانید یا فقط وتر👇🏻
🌸❤️ التماس دعای مخصوص
✨دعا برای بابا مهدی (عج)فراموش نشه❗️🌺
#نمازشب_رفاقت
#اللَّھُـمَعجِّـلْلِوَلیِڪَألْـفَـرَج
ٻسمـِࢪَبِالنّۅرِوالذیخَلقاڶمَہـد؎....
#اعمال.قبل.از.خواب 😴 ‼
✅حضرترسولاڪرمفرمودندهرشبپیشاز
خواب↯
¹قرآنراختمـ ڪنید
«³بارسورھتوحید»
²پبامبرانراشفیعخودگࢪدانید
«¹بار=اللھمصلعلۍمحمدوآلمحمد
وعجلفرجھم،اللھمصلعلۍجمیع
الـانبیاءوالمرسلین»
³مومنینراازخودراضۍڪنید
«¹بار=اللھماغفرللمومنینوالمومنات»
⁴یڪحجویڪعمرھبہجاآورید
«¹بار=سبحاناللہوالحمدللہولـاالہالـاالله
واللهاڪبر»
⁵اقامہهزاررڪعتنماز
«³بار=یَفْعَلُاللهُمایَشاءُبِقُدْرَتِہِ،وَیَحْڪُمُ
مایُریدُبِعِزَّتِہِ»
آیاحیفنیستهرشببہاینسادگۍازچنین خیر پربرکتی محروم شویم؟(:"
⊱ #اعمال_شب_رفاقت
⊱ #اللَّھُـمَعجِّـلْلِوَلیِڪَألْـفَـرَج
#ذِکـرروزپَنـجشَنـبِہ..👀✋🏻••
«لٰااِلہَالااللہُالمَلِڪالحَقالمُبِـین🔗📓»
‹خُـدایۍجُزآنخُداۍیِکتـٰاکِہسُلطـٰانحَق
وآشڪاراستنَخـواھَدبود..🖤🗞›
ـ ـ ـ ـ ــــــــــ✾ــــــــــ ـ ـ ـ ـ
همیشهبرایخدابندھباشید..
ڪهاگراینچنینشدبدانید
عاقبتهمهےِشمابهخیرختممےشود.. :)
#شهیدمحسنحججی