eitaa logo
سرباز کوچک(کتاب شهید pdf)
661 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
4.4هزار ویدیو
407 فایل
کتاب شهدای دفاع مقدس pdf به روی دفتر دلم نوشته بود یک شهید برای خاطر خدا شما ادامه ام دهید! مدیر کانال: @sarbazekoochak1 @alimohammadi213 کانال دیگر ما دانشنامه قرآن کریم @Qoranekarim سرباز کوچک در اینستاگرام Instagram.com/sarbazekoochak110
مشاهده در ایتا
دانلود
@sarbazekoochak 🔶«مناجات شعبانیه» در کلام شهید مطهری 🔸امیرالمؤمنین(ع) و امامانِ از اولاد او این مناجات را می‌خوانده‌اند. دعایی است در سطح ائمه(ع)، یعنی خیلی سطحِ بالاست. 🔸انسان وقتی این دعا را می‌خواند، می‌فهمد که اصلًا روح نیایش در اسلام یعنی چه! در آنجا جز عرفان و محبت و عشق به خدا، جز انقطاع از غیر خدا (نمی‌دانم چه تعبیر بکنم) و خلاصه جز سراسر معنویت، چیز دیگری نیست، و حتی تعبیراتی است که برای ما تصورش هم خیلی مشکل است: 🔹الهی! هَبْ لی کمالَ الْانْقِطاعِ الَیک وَ أنِرْ ابْصارَ قُلوبِنا بِضِیاءِ نَظَرِها الَیک؛ [خدایا كمال جدایی از غیر خودت را براى رسيدن به خودت به من ارزانى كن، و ديدگان دل‌هايمان را به پرتو نگاه به سوى خويش روشن كن] 🔹الهی وَ ألْحِقْنی بِنورِ عِزِّک الْأبْهَجِ فَاکونَ لَک عارِفاً وَ عَنْ سِواک مُنْحَرِفاً؛ [خدايا مرا به نور عزّت بسيار زيبايت برسان تا عارف به وجودت گردم، و از غير تو روی‌گردان شوم] استاد مطهری، تعلیم و تربیت در اسلام، ص223 🌕 سرباز | کوچک http://eitaa.com/joinchat/3094216704Cccf19963bb
🌺 لذت معلمی. 🌺 دوره دانشجویی هر درسی که می خواندم به روح شهیدی تقدیم می کردم.به خصوص درسهایی که سخت بود(مثل آمار که به روح شهید فاضل) به دو دلیل این کار را میکردم اول اینکه درس خواندنم جنبه تقدس بگیرد و وقتم برکت پیدا کند که واقعا هم وقتم با برکت می شد. دوم اینکه شهید مورد نظر کمکم کند که در درس های سخت واقعا موثر بود.  این خاطره را چندی پیش برای معصومه(از شاگردان قدیمی ام که ۱۱ سال پیش معلم کلاس چهارم دبستانش بودم ) تعریف کردم پریشب معصومه زنگ زد: خانم معلم به کمکتان برای برنامه ریزی ارشد نیاز دارم.  میشه برنامه درسی ام را که برای کنکور فوق لیسانس سال بعد نوشتم ببینید؟ قرار گذاشتیم، حرم - صحن جامع رضوی- باب الجواد علیه السلام  مثل همیشه برگه ها رو که گذاشت دیدم بالای هر برگه ای نوشته:  به یاد شهید اصغری..به یاد شهید چمران... ثواب مطالعه این هفته رو به شهید... تقدیم میکنم خیلی کیف کردم. لذت معلمی در همین چیزهاست. ♻️سرباز | کوچک http://eitaa.com/joinchat/3094216704Cccf19963bb
علم، طبیعت‌‌ساز و ایمان، انسان‌ساز است. علم، نیروی منفصل و ایمان، نیروی متصل است. علم زیبایی عقل و ایمان، زیبایی روح. علم، امنیت بیرونی و ایمان، امنیت درونی است ... سرباز کوچک @sarbazekoochak
  @sarbazekoochak «ویژگی‌های علم و ایمان» «علامه شهید مطهری چه زیبا گفته كه : «علم، طبیعت‌‌ساز و ایمان، انسان‌ساز است. علم، نیروی منفصل و ایمان، نیروی متصل است. علم زیبایی عقل و ایمان، زیبایی روح. علم، امنیت بیرونی و ایمان، امنیت درونی است ... .» 🌕 سرباز | کوچک http://eitaa.com/joinchat/3094216704Cccf19963bb
امام زمان بر بالین شهید ♻️سرباز | کوچک http://eitaa.com/joinchat/3094216704Cccf19963bb
⭕️امام زمان بر بالین شهید همسر شهيد دكتر احمد رحيمي؛ ساكن مشهد مقدس مي گويد: پس از مدت ها در رويايي شيرين ديدم: درون قطار به همراه دخترم؛ آسيه نشسته ام. بيرون پنجره سيدي سبز پوش بود كه نور بر صورتش احاطه داشت، او مرا محو خود كرده بود. با اشاره ي كسي كه در كنارش ايستاده بودم، نگاهم را از آن سيد برداشتم. خدا مي داند چقدر از ديدنش خوشحال شدم. او كسي جز احمد نبود. به من اشاره كرد و با صدايي رسا گفت: ناراحت نباش، من دارم مي آيم. فرداي آن روز بي صبرانه منتظر تعبير خوابم بودم. دخترم؛ آسيه كه تا آن زمان فقط كلمات نامفهومي را تكرار مي كرد، بدون مقدمه شروع كرد به بابا گفتن!               ساعت نه صبح از تهران تماس گرفته شد و گفتند: يك شهيد بسيجي به نام احمد رحيمي به مشهد منتقل شده كه احتمال مي دهيم متعلق به خانواده ي شما باشد. با خانواده براي شناسايي راهي معراج شهدا شديم. باورش خيلي سخت بود. پيكرش به طور كامل سوخته، استخوان هايش درهم شكسته و تركش هاي متعددي بر بدنش نشسته بود. وقتي چشمم به پاي چپش كه قبلاً تركش خورده بود، افتاد اطمينان پيدا كردم كه خواب ديشبم تعبير شده است. بعد از ديدن پيكرش بار ديگر در خواب به سراغم آمد و دلسوزانه گفت: چرا اين قدر ناراحتي؟ من در آن جا از غصه هايي كه تو با ديدن جنازه ام مي خوري، معذبم. بعد با حالتي خاص گفت: باور كن قبل از شهادتم تعداد زيادي تانك عراقي را منهدم كردم و لحظه ي شهادت هيچ چيز نفهميدم چون حضرت ابالفضل علیه السلام در كنارم وامام زمان عجل الله تعالی فرجه بالاي سرم نشسته بودند. آن خواب، آرامش خاصي به من داد. گويا جان تازه اي پيدا كرده بودم و فهميدم كه  شهدا پس از شهادت هم در زندگي، حضوري عيني دارند. «هفته نامه ي پرتو سخن/سال هشتم/ش369» ♻️سرباز | کوچک http://eitaa.com/joinchat/3094216704Cccf19963bb
💠قطعه گمشده اي از پر پرواز کم است 🌸يازده بار شمرديم و يکي باز کم است 💠اين همه آب که جاريست نه اقيانوس است 🌸عرق شرم زمين است که سرباز کم است 🌷اللهم عجل لولیک الفرج 💟 @sarbazekoochak
شهید جهاد مغنیه
سرباز کوچک(کتاب شهید pdf)
شهید جهاد مغنیه
یازدهم ژانویه، یکشنبه‌ی هفته‌ی قبل، خانواده‌ی شهید عماد مغنیه به یک مهمانی خانوادگی بزرگ دعوت بودند. محل مهمانی در منطقه‌ی الغبیری بود در نزدیکی «روضه الشهیدین»، در منزل پدر همسر شهید مغنیه. همه‌ی بچه‌ها و نوه‌ها به مناسبت ولادت حضرت رسول دور هم جمع بودند. از همه‌‌ی نوه‌ها درخواست شده بود برای این جلسه صحبتی کوتاه آماده کنند و طی چند کلمه بگویند که برای سال جدید میلادی چه برنامه‌ای دارند. همه‌ی نوه‌ها صحبت کردند تا اینکه نوبت رسید به جهاد مغنیه.. جهاد فقط گفت: «طرحم برای سال بعد را هفته‌ی آینده می‌گویم.» همه‌ی نوه‌ها و اعضای خانواده شروع به اعتراض کردند، می گفتند جهاد دارد شرطی که برای همه گذاشته شده را نقض می‌کند. بعضی‌ها می‌گفتند کارش را آماده نکرده است. وسط خنده و اینکه هرکسی به شوخی چیزی می‌گفت، جهاد از حرفش کوتاه نیامد، اصرار داشت که طرحش برای سال آینده را هفته‌ی بعد به همه می‌گوید. درست یک هفته‌ی بعد دوباره خانواده دور هم جمع شدند ولی این بار در بین خیل گسترده کسانی که برای تسلیت آمده بودند. طرح جهاد، شهادت بود. راوی :مادربزرگ شهید @sarbazekoochak
#شهید_دانش_آموز_مصطفی_انجم_افروز @sarbazekoochak این شهید به من گفت که قبل از اذان امام عصر(عج) را در خواب زیارت کرده است
سرباز کوچک(کتاب شهید pdf)
#شهید_دانش_آموز_مصطفی_انجم_افروز @sarbazekoochak این شهید به من گفت که قبل از اذان امام عصر(عج) را
همرزم شهید مصطفی انجم افروز با بیان این که از سال ۶۱ به صورت اتفاقی در قطار با این شهید آشنا شدم، گفت: اگرچه تا سال ۶۴ با هم بودیم اما احساس می کنم یک عمر با وی آشنا بودم. دکتر حسن داوودی با بیان این که هر چقدر فکر می کنم احساسم این است من و مصطفی با هم در آسمان ها بودیم، به بیان خاطره ای از شهید انجم افروز پرداخت و ابراز داشت: زمستان یکی از سال ها که باهم در پایگاه کلاهدوز قم در کنار هم خواب بودیم، من بعداز مجروحیت ناشی از جنگ و به دلیل قرص های سنگینی که مصرف می کردم برای اقامه نماز شب خواب می ماندم. وی ادامه داد: یک شب صدای گریه مصطفی را در سجده شنیدم و با صدایش از خواب بیدار شدم اما خودم را به خواب زدم ولی پس از چند دقیقه مصطفی مرا بیدار کرد و گفت با هم به حرم حضرت معصومه(س) برویم. داوودی با بیان این که ما نزدیک گلزار شهدای قم بودیم و در آن زمان در سرمای زمستان وسیله برای رفتن به حرم کم بود، اضافه کرد: به مصطفی گفتم چرا الان به حرم برویم و پاسخ داد که شاید بعدا بگویم. این استاد دانشگاه افزود: در آن زمان مصطفی حال بسیار خوشی داشت و تا حرم دویدیم به طوری که تا آن زمان چنین حالی نداشتیم، وقتی به حرم رسیدیم به من گفت هر کسی سمت خودش برود. داوودی اضافه کرد: بعداز مدتی مصطفی سبک شد و برگشت و به من گفت  تا زمانی که زنده ام این موضوع را با کسی درمیان نگذار. همرزم شهید مصطفی انجم افروز با بیان این که این شهید به من گفت که قبل از اذان امام عصر(عج) را در خواب زیارت کرده است، ابراز داشت: مصطفی به من گفت در خواب آقا را دیدم ولی جزییات را برایم نگفت اما گفت که سیراب شدم. گفتنی است این شهید از شهدای استان بوشهر می باشد ♻️سرباز | کوچک http://eitaa.com/joinchat/3094216704Cccf19963bb