eitaa logo
سرباز کوچک(کتاب شهید pdf)
661 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
4.4هزار ویدیو
407 فایل
کتاب شهدای دفاع مقدس pdf به روی دفتر دلم نوشته بود یک شهید برای خاطر خدا شما ادامه ام دهید! مدیر کانال: @sarbazekoochak1 @alimohammadi213 کانال دیگر ما دانشنامه قرآن کریم @Qoranekarim سرباز کوچک در اینستاگرام Instagram.com/sarbazekoochak110
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم
شهید رجایی: لزوم آمادگی مسئولان برای پاسخگویی به مردم @sarbazekoochak
شهید بهشتی :پشت و پناه هم بودن @sarbazekoochak
وقتی جنگ شروع شد به فکر افتاد برود جبهه. نه توی مجلس بند می شد نه وزارتخانه. رفت پیش امام. گفت «باید نامنظم با دشمن بجنگیم تا هم نیروها خودشان را آماده کنند، هم دشمن نتواند پیش بیاید». برگشت و همه را جمع کرد. گفت « آماده شوید همین روزها راه می افتیم ». پرسیدیم: «امام؟» گفت: «دعامان کردند.» @sarbazekoochak
سر کلاس درس نظامی می گفت: «اگر می خواهی به یک ارتش حمله کنی، باید سه برابر تانک داشته باشی» صدایم کرد و گفت: « عزیز، برو یه رگبار ببند اون جا و بیا». رفتم، دیدم یک دنیا تانک خوابیده. صدا می کردم، می بستندم به گلوله. رگبار بستم و آمدم. می گفت: «عزیز رگبار که می بندی، طرف عصبی می شه و کسی که عصبی بشه، نمی تونه بجنگه.» @sarbazekoochak
آن وقت ها که دفتر نخست وزیری بود، من تازه شناخته بودمش. با اوصافی که از او شنیده بودم حسابی ازش حساب می بردم. یک روز رفتم خانه شان؛ دیدم پیش بند بسته، دارد ظرف می شوید. با دخترم رفته بودم. بعد از این که ظرف هارا شست. آمد و با دخترم بازی کرد. با همان پیش بند. خاطره ای از شهید «مصطفی چمران» @sarbazekoochak
✅بني صدر،صد در صد ✍رواي: احمد كاويانی خيلی ها مي خواستند او نباشد. يكی از اين خيلی ها (بنی صدر) بود كه با دكتر و ستادش مشكل اساسی داشت. زمان انتخابات رياست جمهوری، من مانده بودم چه كنم و به چه كسی رای بدهم. آن موقع همه شعار مي دادند: "بني صدر،صد در صد" رفتم پيش دكتر و به او گفتم: چه كنم دكتر؟ به بنی صدر راي بدم؟؟ گفت: نه. گفتم: چرا؟ گفت: اونو از زمان اروپا مي شناسم كه مخالف بچه های انجمن اسلامی بود و هميشه خودشو تبليغ مي كرد و مي خواست به هر قيمتی فقط خودش رئيس باشه. چنين آدمی خطرناكه. @sarbazekoochak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلیل مهاجرت شهید چمران از امریکا به جنوب لبنان و رها کردن زندگی از زبان خود شهید، واقعا زیباست. @sarbazekoochak
 برای نماز که می ایستاد، شانه هایش را باز می کرد و سینه ش را می داد جلو. یک بار به ش گفتم « چرا سر نماز این طورمی کنی؟ » گفت « وقتی نماز می خوانی مقابل ارشد ترین ذات ایستاده ای. پس باید خبردار بایستی و سینه ات صاف باشد». با خودم می خندیدم که دکتر فکر می کند خدا هم تیمسار است. @sarbazekoochak