eitaa logo
«سردارشهیدحسین محمدی» شهیدالقدس 🇮🇷 (اولین شهیدمدافع حرم در پردیس)
684 دنبال‌کننده
453 عکس
242 ویدیو
19 فایل
"بسم رب الشهدإ " کانال رسمی شهیدالقدس ومدافع حرم سردار حسین محمدی که به همراه یاران خود درمقر سپاه پاسداران در دمشق به دستورمستقیم رژیم صهیونیستی،ترور وبه شهادت رسید.🥀 شهادت۳۰دی۱۴٠۲♡مزار:گلزارشهدا یافت آباد «بامدیریت خانواده شهید» ادمین↶ @ghods30
مشاهده در ایتا
دانلود
بِسمِ رَبِّ الشُّهَداء وَ الصِّدّیقین سردار شهیدالقدس حسین محمّدی راوی:همسرشهید 🔹کمتر از یک سال بعد از تولد محمدعلی، خداوند به ما هدیه ی ویژه ی دیگری عطاکرد. در هفته های اول بسیار ناراحت بودم ودلهره داشتم. فرشته کوچولوی ما، دختر زیبای ما ،مهمان ما شد درحالی که پسرمان هنوز خیلی کوچک و شیرخوار بود. همسرم وقتی ناراحتی و دلهره ی من را میدید تمام سعی و تلاشش را میکرد تا با صحبتهای دلنشین و منطقی اش آرامم کند ومن را متقاعد کند که هدیه خداوند است ونباید نگران باشی. مسافرت یک هفته ایی رفتیم و کلی حرفهای قشنگ و آرامبخش زد و من بااینکه سنّم کم بود و کم تجربه بودم صحبتهای همسرم کاملا منطقی بود و آرامم کرد .. بعد از مدّتی دختر کوچولوی ما بدنیا اومد و زندگی سرشار از عشقمان را شادتر ودلپذیرتر کرد.. خیلی ذوق عجیبی داشت برای دخترمان. بیشتر بخاطر اینکه دختر رحمت الهی است، ملائکه به خانه ایی که دختر هست سرمیزنند و صاحب درهای بهشتی میشود. واز همه مهمتر اینکه چون خواهر نداشت دختر دارشدنمان برایش لذت بخش بود✨ با کلّی سلیقه و ذوق لباسها ،گلسرها، روسریها،کفش های قشنگ و جذابی تهیه میکرد وبا ذوق به تن دخترمان میکردو نگاه میکرد و بازی میداد. هربار که از مأموریت می آمد بیشترازقبل دست پر بود سوغاتی ها جذابتر شده بود. اسم دخترمان را از دفتر رهبری گرفتیم و نامگذاری کردیم. با پسوند قیزیل قیزیم(دختر طلای بابایی✨) صدامیکرد. شعرهای کوتاه دوسه بیتی میگفت براشون. بوسه های محکم، بغلهای طولانی و عاشقانه..به بچه ها بیش از اندازه محبت داشت. صمیمیتی که در خانه مان داشتیم باعث شده بود تمام حرفهایی که خیلی ها به هم نمیگویند را راحت بیان کنیم. نظربدهیم. اعتقادداشت که این کارها باعث دوستی ومحبت بین پدر و مادر و فرزند میشود وثواب آن خوشحالی پیامبر و رسیدن به بهشت است. نگاه خاص ،احساس خاص به دختر بزرگمان داشت✨ به آغوش میگرفت و میگفت؛ بابا جان قلبت را به قلب بابا بچسبان تا باطری عشق قلبمون شارژ بشه. وقتی باهم در مورد ازدواج دخترمان حرف میشد با گریه و بغض میگفت من طاقت دوری ندارم عروس بشی. هیچ وقت ( نه ) در کار نبود تمام سعیش رامیکردتا کاری که بچه ها میخواستند را انجام بدهد.و میگفت خدا من را صاحب اختیار شما قرار داده پس بر من واجبه تا تمام مایحتاجتان را برآورده کنم چشم شما به منه. ازبس که دل رئوف و مهربانی داشت مثل باران شفاف و زلال و مهربان.✨🤍 .ادامه دارد.... ┏━━━━━━━━🌺🍃━┓  @Sardar_shahid_hossein_mohammdi🌷🇮🇷