eitaa logo
گام _ دوم
485 دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
5.7هزار ویدیو
14 فایل
@Scnd_s_rvltion کانال سخنرانی های استادعلی اکبر رائفی پور و دکتر حسن عباسی و... کلیپ های نظامی ، سیاسی ، فرهنگی، اجتماعی بانشرمطالب در اشاعه فرهنگ مهدوی سهیم باشید 💠 ارتباط با ادمین وارسال نظرات وانتقادات: @ansaralhossein این کانال رسمی نیست
مشاهده در ایتا
دانلود
♥️ ❣همسرم از همان اول ازدواج پیشنهاد داد، که هر وقت از من داری و نمیتوانی ابراز کنی، برایم بنویس📝خودش هم همین کار را میکرد. ❣عادت داشت قبل از خواب همه ی مسائل روز را کند. خیلی وقتها شبها برایم مینوشت✍ که امروز بخاطر فلان مسئله از من شدی، منو ببخش🙏 من منظوری نداشتم😔 آخرش هم یه جمله مینوشت ❣گاهی من کاغذ را که میخواندم، میگفتم: کدام مسئله را میگی⁉️ من اصلا یادم نمیاد😁 یعنی آن مسئله اصلا من را درگیر نکرده بود، ولی مراقب بود که نکند من دلخور شده باشم. به نقل از: همسرشهید 🌼اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌼 درپیامرسان ایتا به گام دوم بپیوندید https://eitaa.com/joinchat/166330391C2def9bc049 •┈••✾🍃🇮🇷🍃✾••┈• @scnd_s_rvltion •┈••✾🍃🇮🇷🍃✾••┈•
♡ تو رو خونواده ها گذاشتن ۵۰۰ تا سکّه ولی قرار بین من و اون ١٤ تا سکّه بود، بعد هم، همه سکّه ها رو بهم داد مراسم عقد و عروسیمونوتو خونه ی خودمون گرفتیم خیلی ساده هنوز عقد نکرده بودیم تو خواب دیدم کنار یه قبر نشستم «بارون می بارید روی سنگ قبر نوشته بود شهید مصطفی احمدی روشن» از خواب پریدم بعدِ ازدواج خوابمو واسش تعریف کردم می ترسم این زمانه بگیرد تو را ز من خندید و به شوخی گفت: "بادمجون بم آفت نداره" ولی یه بار خیلی جدّی ازش پرسیدم کی شهید میشی مصطفی…؟ بدون مكث، گفت: "۳۰ سالگی" بارون میبارید شبی که خاکش میکردیم به روایت همسر شهید 🌼اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌼 •┈••✾🍃🇮🇷🍃✾••┈• @scnd_s_rvltion •┈••✾🍃🇮🇷🍃✾••┈•
💞 💥ازدواج من و ،ڪاملاً سنٺے بود. روزےڪہ بہ خواستگارے بندہ آمدند، همسر شہیدم گفت: «من دنباݪ عاقبٺ بخیرے و هستم و دوسٺ دارم همســ💍ـر آیندہ ‌ام نیز با من هم‌قدم باشد...». 💥ایمان و عشق بہ اهݪ بیٺ(ع) در همان روز خواسٺگارے در چہــ🙂ـرہ ‌اش متبلور بود و باڪلام دلنشینش ڪہ بوے خدا می‌داد، من را جذب ڪــ😍ـرد.
💞 🌾_کجا میری⁉️ +بگم،جیغ و داد راه نمیندازی؟ _بگو آقا مصطفی قلبم💞 اومد تو دهنم. 🔸 عراق میری عراق؟! به اجازه کی؟! که بعد بری سوریه⁉️ +رشته ای بر گردنم افکنده دوست! _زدم زیر گریه...😭 +کاش الان اونجا بودم عزیز. _که چی بشه! +آخه وقتی گریه میکنی خیلی خوشگل میشی!😍 🔹_لذت میبری زجر بکشم⁉️ +بس کن سمیه!چرا فکر میکنی من دل ندارم؟!خیال میکنی خوشم میاد از تو و فاطمه دل بکنم😔؟ خدا حافظ سمیه،مواظب خودت و فاطمه باش! 🔸_گوشی را قطع کردی.چندبار شماره ات را گرفتم، اما ات خاموش بود.سرم را به شیشه پنجره تکیه دادم، درحالی که اشک هایم می آمدند💔.کجا میرفتی آقا مصطفی❓ میرفتی تا ماه شوی.‌ به روایت همسر شهید 📚کتاب اسم تو مصطفاست‌ 🌷
° 💕 بهترین لحظہ هایے ﻛہ با ﻫـﻢ ﺩﺍﺷﺘـﻴمـ🍃 نمازاے دو مون بود...📿😍 کہ ﻧﻤﺎﺯاﻣﻮ ﺑهش ﻣﻴﻜﺮﺩﻡ🌸ﺍﮔہ ﺩﻭﺗﺎیے² کنار ﻫﻢ ﺑﻮﺩﻳﻢ ﺍﻣﻜﺎن ﻧﺪﺍﺷﺖ ﻧﻤﺎﺯﺍﻣﻮنو ﺑﺨﻮنیم🌙 کـہ میرفت...👣 تحمـل خونہ🏩° بدون واسم سخت بود✋🏻😢 "وقتے تو نباشے چہ امیدے به بقایمـ😟 این خانہ‌ے بےنام و نشان سهم استـ " . ☁ُ• 🌷