eitaa logo
سحر نزدیک است.
134 دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
5.8هزار ویدیو
885 فایل
امام خامنه ای: در دفاع از نظام اسلامی، تقیه نکنید؛ صریح باشید.(۱۲-۰۴-۱۳۹۵)
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از دخترم🇵🇸
بنیان خانواده در روسیه انقدر مهمه که پوتین فعالیت‌های همجنسگرایان رو در روسیه ممنوع اعلام کرده! حتی تو سخنرانی چند روز قبلش اعلام کرد هر خانواده روس، باید ۷ تا ۸ بچه داشته باشن:) ظاهرا مساله بحران جمعیت جهانیه و روس ها این مساله رو جدی گرفتن @dokht8
هدایت شده از دخترم🇵🇸
معضل آزار جنسی بازیگران در صنعت فیلم کشور ژاپن گروهی از زنان بازیگر ژاپنی از آزار جنسی خودشان توسط کارگردان پرده برداشته اند این مسئله به عنوان یک موضوع ساده در روابط شخصی در نظر گرفته می شه و اهمیتی داده نمیشه 🌐 منبع:https://www.japantimes.co.jp/news/2023/12/07/japan/society/japanese-film-industry-sex-abuse/ @dokht8
هدایت شده از دخترم🇵🇸
هدایت شده از دخترم🇵🇸
🔴 هر حجابی که افتاد و هر ... برشی از کتاب ناگفته‌های صورتی 🔹 حجت‌‌ الاسلام راجی @dokht8
هدایت شده از دخترم🇵🇸
هدایت شده از دخترم🇵🇸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تا حالا مدارس انفلوئنسر در آسیا رو دیدید؟؟ بنظرتون هدفشون چیه؟؟🤔🤔 @dokht8
هدایت شده از ثارالله
38.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
با این تصاویر خستگیتون رو به در کنید. خداقوت، جهادگران عرصه تبیین🤚 💥گذشتی از خودت تا جان بگیرم🥺❣️🇮🇷
شعر : از آسمان نگاهت ستاره می‌خواهم ..... از آسمان نگاهت ستاره می‌خواهم اگر اجازه دهی با اشاره می‌خواهم به یاد آن دل از شهر خسته بنویسم کنار شعر دو رکعت نشسته بنویسم شکسته آمده‌ام تا شکسته بنویسم و پیش چشم تو با دست بسته بنویسم به شعر از نفس افتاده جان تازه بده و مادری کن و این بار هم اجازه بده به افتخار بگوییم از تبار توایم هنوز هم که هنوز است بی‌قرار توایم اگر چه ما همه در حسرت مزار توایم کنار حضرت معصومه در کنار توایم فضای سینه پر از عشق بی‌کرانه توست کرم نما و فرودا که خانه خانه‌ی توست. شعر: حمیدرضا برقعی
دو رکعت نشسته حمیدرضا برقعی شنیده می شود از آسمان صدایی که… کشیده شعر مرا باز هم به جایی که … نبود هیچ کسی جز خدا،خدایی که… نوشت نام تورا ،نام اشنایی که ـ پس از نوشتن آن آسمان تبسم کرد و از شنیدنش افلاک دست و پا گم کرد نوشت فاطمه، شاعر زبانش الکن شد نوشت فاطمه هفت آسمان مزین شد نوشت فاطمه تکلیف نور روشن شد دلیل خلق زمین و زمان معین شد نوشت فاطمه یعنی خدا غزل گفته است غزل قصیده ی نابی که در ازل گفته است نوشت فاطمه تعریف دیگری دارد ز درک خاک مقام فراتری دارد خوشا به حال پیمبر چه مادری دارد درون خانه بهشت معطری دارد پدر همیشه کنارت حضور گرمی داشت برای وصف تو از عرش واژه بر می داشت چرا که روی زمین واژه ی وزینی نیست و شأن وصف تو اوصاف اینچنینی نیست و جای صحبت این شاعر زمینی نیست و شعر گفتن ما غیر شرمگینی نیست خدا فراتر از این واژه ها کشیده تورا گمان کنم که تورا، اصلا آفریده تورا که گرد چادر تو آسمان طواف کند و زیر سایه ی آن کعبه اعتکاف کند ملک ببیند وآنگاه اعتراف کند که این شکوه جهان را پر از عفاف کند کتاب زندگی ات را مرور باید کرد مرور کوثر و تطهیرو نور باید کرد در آن زمان که دل از روزگار دلخور بود و وصف مردمش الهاکم التکاثر بود درون خانه ی تو نان فقر آجر بود شبیه شعب ابی طالب از خدا پر بود بهشت عالم بالا برایت آماده است حصیر خانه ی مولا به پایت افتاده است به حکم عشق بنا شد در آسمان علی علی از آن تو باشد… تو هم از آن علی چه عاشقانه همه عمر مهربان علی! به نان خشک علی ساختی، به نان علی از آسمان نگاهت ستاره می خواهم اگر اجازه دهی با اشاره می خواهم- به یاد آن دل از شهر خسته بنویسم کنار شعر دو رکعت نشسته بنویسم شکسته آمده ام تا شکسته بنویسم و پیش چشم تو با دست بسته بنویسم به شعر از نفس افتاده جان تازه بده و مادری کن و اینبار هم اجازه بده به افتخار بگوییم از تبار توایم هنوز هم که هنوز است بی قرار توایم اگر چه ما همه در حسرت مزار توایم کنار حضرت معصومه در کنار توایم فضای سینه پر از عشق بی کرانهء توست (کرم نما و فرود آ که خانه خانهء توست)
# یا فاطمه! جوانه زده اشک‌های تو # بگذر ز خود که طی کنی آن راه دور را مؤمن به غیب شو که بیابی حضور را تکلیف چیست؟ منتظرانِ ظهور یار! آماده‌ایم ما همه آیا ظهور را؟! آن شیعه صادق است که در محضر امام فرمان اگر دهد بپذیرد تنور را! موسی‌صفت بخوانی از اولاد فاطمه، روشن کنند در دلِ تو شمع طور را یا فاطمه! جوانه زده اشک‌های تو در کوچه‌باغ آینه گل‌های نور را بانو از آن‌چه می‌شود و آن‌چه شد بگو از راز سربه‌مُهر کرامات خود بگو بانو! بخوان ز لطف زمین و زمان به تو از لحظۀ توسل رزمندگان به تو آنان که قلبشان ز تو رخصت گرفته بود سربندشان به نام تو زینت گرفته بود ای مادر سپاه دلیران سخن بگو ای خالق حماسۀ لبنان سخن بگو از لطف خود بگو به سپاه مقاومت ای تا همیشه پشت و پناه مقاومت... ما سال‌هاست مفتخر از یاریِ توأیم شاگردهای مکتب بیداری توأیم مثل هوای تازه طراوت از آنِ ماست فردای پُر اُمید و صلابت از آنِ ماست رنج زمان و سختی دوران جدید نیست در نسل شیعیانِ علی نا امید نیست هر گونه ضعف و رخوت و سستی ز دشمن است همراه ما امید به فردای روشن است دنیا اگر پر از غم و رنج و بلا شود مؤمن امیدوار به فضل خدا شود ما مؤمنان، کتاب خدا را که خوانده‌ایم آیات سورۀ شعرا را که خوانده‌ایم وقتی رسید امّت موسی کنارِ آب وز پشت سر جماعت فرعون با شتاب مأیوس و ناامید و پر از غُصه و تَعَب هر یک به اعتراض به موسی گشوده لب: کای از بَرِ خدا شده ما را تو رهنمون فرعون یافت سیطره، اِنّا لَمُدرَکون موسی ولی به فضلِ و به رحمت امید داشت در عین ناامیدی امّت، امید داشت ناگاه حق به یاریِ یارانِ خود شتافت دریا برای امّت موسی ز هم شکافت آری! ز مکر و خُدعه‌ی اهل جهان چه باک؟! موسی امام ماست، ز فرعونیان چه باک؟! خوش‌بین به راهِ روشن و فردای خود شویم در این مسیر، پیرو موسای خود شویم از راه کی رویم به ترفند دشمنان؟! خوش‌بین به راه خویش! نه لبخند دشمنان ماییم امتّی که امامت، حیات ماست این جلوه‌ی عظیمِ کرامت، حیات ماست زهرا رسانده است به ما این پیام را باید گرفت دامنِ پاک امام را اوصاف او فقط نه به قرآن بیان شده‌ست عالم گواه عصمتِ این خاندان شده‌ست... گفتی به ما: امام همانند کعبه است در مجد و احترام همانند کعبه است باید همیشه خلق کند گرد او طواف زین اتحاد دور شود هر چه اختلاف وقتی حقایق ازلی بود در خطر دین خدا و جان ولی بود در خطر وقتی که عده‌ای همه پیمان شکسته‌اند یا آن‌که در ادامه‌ی این راه خسته‌اند تکلیف مؤمن است که خیزد پی جهاد باید که در مقابل تحریف ایستاد دست و دل و زبان تو از حق دفاع کرد الحق از آن حقیقت مطلق دفاع کرد هم خطبه‌ی تو باعث افشاگری شده‌ست هم ندبه‌ی تو مَطلع احیاگری شده‌ست مادر دعا کن از تو مبادا جدا شویم چون تو همیشه سالک راه خدا شویم جان را فدای راه پیمبر کنیم و بس چون تو همیشه یاری رهبر کنیم و بس عهدی که کرده‌ایم به همت وفا کنیم در قدس ما نماز جماعت به‌پا کنیم ✍حجت‌الاسلام
تقدیم به ساحت مقدس فاطمه زهرا(س)*** مرحوم حاج محمد تولایی(کاشانی) می ندانم قصّه ی میخ و در و دیوار چیست   ای دل از آن سینه ی گنجینه ی اسرار پرس   ظالمی از روی طغیان پهلویی مجروح کرد      صحّت این ماجرا از آهنین مسمار پرس   محسن از آسیب در شد کشته و زهرا علیل      گر ترا باور نباشد از در و دیوار پرس   باب بیت مصطفی و مهبط جبرییل را    از چه رو آتش زدند از شعله های نار پرس   با چه علّت رفت زهرا با جوانی از جهان      از دو بازوی کبود و چهره ی گلنار پرس   سرّ غسل و دفن و کفنِ دختر خیرالأنام   مغرب  از آه و فغان حیدر کرّار پرس...