🔸 نهی از موالاة یهود
🔻داستان گاو: دقّتهای معاشرت و مذاکره با یهود! (قسمت اول)
1️⃣ برای اینکه با سبک «معاشرت با یهود» و فوت و فنّ #مذاکره_با_یهود آشنا شوید، لازم است داستان گاو در سورهٔ بقره و گفتوگوی خدای حکیم با یهودیان را بدانید.
2️⃣ در میان #بنیاسرائیل جنایتی رخ داد و آنان دربارهٔ قاتل اختلاف پیدا کردند. از حضرت موسی (ع) یاری خواستند. حضرت موسی امر خدا را مبنی بر ذبح گاو اعلام میکند. آنان باید گاوی را ذبح میکردند و قسمتی از بدن گاو ذبحشده را به بدن مقتول میزدند تا مقتول به صدا درآید و قاتل خود را معرفی کند.
3️⃣ از آنجا که بنیاسرائیل در کُشتن گاو و یافتن قاتل، ارتباط و تناسبی نمیبینند، بیادبی میکنند و معترضانه به حضرت موسی میگویند که آیا ما را به تمسخر گرفتهای؟!
4️⃣ در اعتقاد آنان، آدمی نباید بدون دلیل و بیّنه سخن کسی را بپذیرد. و این اعتقاد گرچه صحیح است، اما بنیاسرائیل گرفتار نقصی هستند که مایلند سائرین هم مانند آنان در این نقص سهیم باشند؛ و آن، این است که میپندارند آدمی میتواند به علّت و کُنه هر حکمی بهطور تفصیل پی ببرد، و اطلاعِ اجمالی کافی نیست!
5️⃣ پیآمدِ این نقص، بیماری مُهلک #قساوت_دل است. دلی که پذیرای حق نیست، فاقد «حیات معنوی» است و با عواطف و عشق بیگانه است. به همین جهت از حضرت موسی خواستند تا اوصاف گاو را بیان کند. چون عقلشان حکم میکرد که نوعِ گاو، خاصیّت مُرده زندهکردن را ندارد و اگر برای زندهکردنِ مقتول و در نتیجه، یافتنِ قاتل، حتماً باید گاوی کشته شود، لابد گاو مخصوصی است که چنین خاصیّتی دارد، پس باید با ذکر اوصاف و با بیانی کامل گاو نامبرده مشخص شود!
6️⃣ از آنجا که بنیاسرائیل بهواسطهٔ داشتن ملکهٔ #استکبار و خوی #نخوت و سرکشی، بیگانه با تسلیم و اطاعت در مقابل پروردگار است، لذا در گفتوگوی خود با خدا، بهطرزی با خدا صحبت میکنند که استخفاف مقام ربوبی کاملاً از آن استشمام میشود.
7️⃣ بهعلاوه هیچگاه به حضرت موسی نمیگویند: به خدایمان بگو. میگویند: به خدایت بگو! گو اینکه خدای موسی را خدای خود نمیدانند [*].
8️⃣ آنان با توضیحخواهیهای لجوجانهشان، جدای از اینکه موذیانه قدرت خدا را در زندهکردنِ مقتول نادیده میگیرند، القاء میکنند که اوامر الهی و بیانات انبیاء ابهام دارد.
9️⃣ آنان وقتی با خدا و پیغمبرش اینچنین رفتار و معاشرتی دارند، قطعاً با شما مردم مؤمن نیز اینگونه خواهند بود:
١. به سادگی از شما نمیپذیرند.
٢. از شما دلائل فراوان و جزء جزء میخواهند.
٣. مقدّسات شما را سبک میشمارند.
۴. قدرت شما را به رسمیّت نمیشناسند.
۵. القاء میکنند که کلمات ساده و عبارات روشن شما، ابهام دارد.
📚بهعنوان نمونه بنگرید به فراز: «قَالُوا ادْعُ لَنَا رَبَّكَ...»، در آیات ۶٨ و ۶٩ و ٧٠ از سورهٔ بقره.
✍️ علی خلیل اسماعیل
💎 پایگاه خبری فرق و ادیان
🔰https://eitaa.com/SectsNews