eitaa logo
با شهدا گم نمی شویم
3.1هزار دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
1.7هزار ویدیو
42 فایل
#شهدا امامزادگان عشقند كه مزارشان زيارتگاه اهل يقين است. آنها همچون ستارگانی هستند که می توان با آنها راه را پیدا کرد. ارتباط با مدیر کانال: @bonyan_marsoos ادمین تبادل: @basir114 ادمین تبلیغات: @K48MM80O59
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فرازی از وصیت نامه📜 ای ملت مسلمان وشهید پرور تقوا را فراموش نکنید.اگر با تقوا باشید در این برهه از زندگی پیروزید وقطعا هم از روی اراده بر هوای نفس خود مسلطید. هر عملی که انجام می دهید فقط خالص برای خدا باشد. کار برای خدا باشد ارزش بسیار دارد وگرنه ارزشی ندارد @Sedaye_Enghelab
💐🍃💐🍃💐 خواب مهدی(عج) را ببینید شب بخیر بوسه از پایش بچینید شب بخیر خواب زهرا(سلام الله علیها) را ببینید شب بخیر هدیه از مادر بگیرید شب بخیر دعایمان کن شهید 🌹 حسین عرب عامری 🌹 عاقبت همتون ختم بخیر وشهادت ان شاءالله @Sedaye_Enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام صبح فردا در تهران است 🌹امام خمینی: من یک طلبه‌ام، تشریفات را کم کنید 🔴بختیار تهدید کرد هر هواپیمایی را در آسمان ایران می‌زند❗️ ♦️بازاریان ایرانی چکی ۲میلیون دلاری به دادند و هواپیمای حامل امام خمینی را بیمه کردند.. @Sedaye_Enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
 امام صادق عليه السلام:لَيْسَ مِنْ باطِلٍ يَقومُ بِاِزاءِ الْحَقِّ اِلاّ غَلَبَ الْحَقُّ الْباطِلَ وَ ذلِكَ قَولُهُ:«بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الباطِلِ فَيَدْمَغُهُ...»؛ هيچ باطلى نيست كه در برابر حق بايستد مگر آن كه حق بر باطل چيره مى شود واين سخن خداوند است: «بلكه حق را بر سر باطل مى زنيم كه آن را در هم مى كوبد...». [كافى، ج ۸ ، ص ۲۴۲] @Sedaye_Enghelab
🌹🕊🌹🕊🌹 سلام بر آن‌هایی که رفتند تا بمانند و نماندند تا بمیرند و تا ابد به آنانکه پلاکشان را از گردن خویش درآوردند تا مانند مادرشان گمنام و بی مزار بمانند مدیونیم @Sedaye_Enghelab
سال 64 در اردوگاه شماره ی 9 رمادی بودیم. بهانه جویی ها و آزارهای نگهبانان بی رحم به حدی بود که به ناچار دست به اعتصاب غذا زدیم. آن ها باز دست بردار نبودند. با بازرسی های پی در پی از وسایل شخصی، ما را کلافه کرده بودند. همه چیز را به هم می ریختند و اگر مهر نماز یا نوشته ای به دست می آوردند، صاحب آن را به زندان می انداختند. من یک جانماز زیبا را گلدوزی کرده بودم که طرح یک گنبد و بارگاه با چهار گلدسته و در پایین آن دستی در حال قنوت قرار داشت که روی آن این آیه ی قرآن گلدوزی شده بود: " ربنا افرغ علینا صبراً و ثبت اقدامنا و انصرنا علی القوم الکافرین. " آن ها در حال تفتیش به کیسه ی انفرادی من رسیدند. تا گروهبان عراقی کیسه را خالی کرد، چشمش به پارچه ی گلدوزی شده افتاد. زود آن را برداشت و گفت: « احسنت! احسنت»! هنوز تحسین او تمام نشده بود که دیدگانش به آیه ی قرآن دوخته شد و مثل برق گرفته ها خشکش زد. صورتش سرخ شد و داد زد: « روی این پارچه چه نوشته ای؟ این پارچه کثیف است. نوشتن آیه ی قرآن روی این گناه دارد. تو چرا لباس را پاره کرده ای. تو به قرآن هم توهین کرده ای» در همین حال، مشت محکمی به دهان من کوبید و گفت: « حالا بگو ببینم چه کسی کافر است؟ چرا ما را کافر حساب کرده ای»؟ تا آمدم چیزی بگویم، مشت دیگری بر دهانم زد و گفت: « چرا این جا نوشته ای ما را بر قوم کافر پیروز کن؟ ما بودیم که شما را مسلمان کردیم؛ حالا شما ما را کافر حساب می کنید و ... » مشت او بود که بر سر و کله ی من فرود می آمد. حسابی که مرا کتک زد، آرام شد و گفت: « تو باید به جای آیه ی قرآن بنویسی، خدایا صدام حسین را حفظ فرما و ما را به خانه برگردان»! به او گفتم: « این که می گویی، آیه ی قرآن نیست. نوشتن آن اشکال دارد. » او هم گفت: « خوب، اشکالی ندارد من به عربی می گویم تو هم بنویس. » من که از حماقت او حیران شده بودم، خنده ام گرفت. او هم به جرم این که او را مسخره کرده ام، مرا به یک ماه زندان محکوم کرد. راوی: محمددرویشی منبع: کتاب قصه ی نماز آزادگان، صفحه:259 @Sedaye_Enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا