eitaa logo
با شهدا گم نمی شویم
3.1هزار دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
1.7هزار ویدیو
39 فایل
#شهدا امامزادگان عشقند كه مزارشان زيارتگاه اهل يقين است. آنها همچون ستارگانی هستند که می توان با آنها راه را پیدا کرد. ارتباط با مدیر کانال: @bonyan_marsoos ادمین تبادل: @basir114 ادمین تبلیغات: @K48MM80O59
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام رضا (ع) علیه السلام الطیب نشره و العسل نشره، و الرکوب نشره و النظر الی الخضره نشره. بوی خوش، عسل، سوارکاری و نگاه به مناظر سرسبز و خرم، باعث نشاط و شادی می‌شود. عیون اخبار الرضا، ص ۳۱،ح ۱۲۶ @Sedaye_Enghelab
علیرضا از سفره های رنگارنگ ناراحت میشد توی پوشیدن لباس هم سعی می‌کرد ساده و بی تجمل ، اما در عین حال پاکیزه باشه. زمانی که نامزد کرد به اصرار ما لباس نو خرید و شب قرار بود به منزل نامزدش بره. لباسش را پوشید و رفت بیرون... اما دیدیم هنوز نرفته و توی حیاط داره قدم میزنه!  تعجب کردیم و گفتیم: چرا نمیری؟  گفت: خجالت می کشم با این لباسها بیرون برم ، دارم راه میرم تا یه ذره لباسهام چروک بشه و از حالت نو بودن در بیاد... بعد مقداری خاک به کفشش پاشید  من از کارش خنده ام گرفت و گفتم: چرا این کار و میکنی؟ مگه کسی با لباسهای نو بیرون نمیره؟  گفت: چرا ، ولی شاید کسی نداشته باشه  و چشمش به لباسهای من بیفته و برنجه "شهید علیرضا نوبخت" 📚کتاب حافظان بیت المال @Sedaye_Enghelab
رفتیم قم از دفتر مراجع برای کانون نهج البلاغه کمک بگیریم. گفتم «بریم خونه ی آیت الله حسن زاده آملی.» سرظهر بود. حاج آقا آمد جلوی در. گفت «شما عقل ندارید دم ظهر در خونه مردم رو میزنید؟» اخلاق حاج آقا را میشناختم. گفتم «حاج آقا، دانشجو اگه عقل داشت، دانشگاه نمیرفت.» حاج آقا گفت «پس بفرمایید داخل.» رفتیم توی اتاق. حاج آقا گفت «آقاجان، دم ظهر سه تا جوون سبیل کلفت در زدن، من پیرمرد ترسیدم، گفتم بفرمایید تو.» مصطفی به شوخی گفت «حاج آقا، دیدی ترسیدی؟» حاج آقا با لهجه خاصش گفت «پشه چو پر شد، بزند پیل را.» گفتم «مصطفی، پشه هم شدی.» از کانون نهج البلاغه گفتیم. حاج آقا خیلی تحویلمان گرفت، گفت «احسنت، آقاجان کارتان برای معارف شیعه خیلی عالی است.» بلند شدیم برویم « ما روبوسی میکنیم، بعد میریم.» رفتم جلو. حاج آقا به شوخی زد زیر گوشم. انتظار داشتم. خندیدم و گفتم «پیامبر اسلام گفتن قصاص اون دنیا از این دنیا سختتره. بذارید همینجا تلافی کنم.» حاج آقا گفت «خب طوری نیست، بیاید من رو ببوسید.» سه دور حاج آقا را بوسیدم. صدای خنده مصطفی بلند شد «من هم میخوام.»  حاج آقا گفت «چه کار کنم؟ بیاید.» حاج آقا مصطفی را که بوسید با دست راست چندبار کشید به طرف چپ و راست صورتش، تعجب کردم؛ انگار که نازش کند. ”شهید احمدی روشن ” @Sedaye_Enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹شهید نجفعلی مفید ۲۰ ماه در عملیات مهم دفاع مقدس همچون والفجر ۸ ، کربلای ۴ و ۵ حضور یافت و در جبهه حق علیه باطل جانباز  شد. اوج فعالیتش را در تئاتر لارستان از سال ۱۳۶۰ و تقریبا همزمان  با آغاز جنگ عراق و ایران ذکر و اعلام کرد که  نقطه عطف در زندگی پر فراز و نشیبش و در حقیقت آغازی دیگر بر حیات هنری و معنوی اش نیز در همین سال شکل می گیرد. از سویی دیگر در دل سنگرها و خاک ریزها با اجرای نمایش طنز "حدیث عشق " روح های تشنه و مضطرب رزمندگان را به نور امید و شوق نبرد با دشمن ، سیراب کرد. اما آنچه بیش از ترکش ها و خمپاره ها و گلوله های آتشین دشمن بعثی او را رنج داده و می دهد ، مهجوریت و  حسرت به تاریخ پیوستن همه آن خوشی ها و زیبایی ها،  صمیمت ها ، دورهمی ها و دل های لبریز از عشق و دوست داشتن و جان های تافته از ایمان در خطه هنرمند پرورلارستان، است. "شهید نجفعلی مفید" @Sedaye_Enghelab
🕊🌹🕊🌹🕊 ✴️ بخشی‌ از وصیتنامه 🌹 رهبرعزیزم راکه راه امام عصر(عج) راادامه می دهدفراموش‌نکنید و یاریش نمایید، فرزند عزیزم را به درس خواندن، تقوای الهی، نماز و حجاب توصیه می کنم. "شهید سجاد مرادی" @Sedaye_Enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹🕊🌹🕊🌹 روایتی از شهید محمود رضا بیضایی از زبان برادرش خداوند شهادت رو به کسانی میده که پرکار هستند ... @Sedaye_Enghelab
🌹از چنبر نفس، رسته بودند آن‎ها بت‎ها ،همه را شکسته بودند آن‎ها پرواز شدند و پرگشوند به عرش هرچند که دست بسته بودند آن‎ها ⭐️🌙 شادی روح شهدای والا مقام " ۱۷۵ شهید غواص کربلای چهار" فاتحه و صلواتی هدیه کنیم. عاقبت همتون ختم بخیر وشهادت ان شاءالله. @Sedaye_Enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام حسن مجتبی علیه السلام صاحِبِ النّاسَ مِثلَ ما تُحِبُّ أن یُصاحِبوکَ بِه. با مردم به گونه اى رفتار کن که دوست دارى با تو آن گونه رفتار کنند. أعلام الدّین، ص ۲۹۷ @Sedaye_Enghelab
رفتن سید اصغر به ایشون گفتم: همه‌ی مهریه ام حلالت، ولی سفر مشهد را نمیبخشم! باید حتی اگر شهید شدی، من را با خودت ببری پیش امام رضا. میخواستم حسن استفاده را بکنم که آن دنیا چیزی داشته باشم. چند روز بعد از شهادتش، رفتم سرخاکش نشستم، کلی حرف زدم و درد دل کردم. گفتم به دلم ماند که باهم پیش امام رضا برویم.. آمدم خانه، خوابیدم... خوابش را دیدم... با یک آقایی آمد پیشم. گفت ایشون امام رضا هستند، آمدم بهت خبر بدهم ناراحت نباشی، تو هم پیش ما هستی و جای سه تامون یک جا هست.  این اولین خوابی بود که ازشون دیدم و الحمدلله بهم مژده دادند.. "شهید سید‌اصغر فاطمی‌تبار" @Sedaye_Enghelab
مادربزرگوار سردارسلیمانی که ازدنیارفتند، پس ازچندروز برای عرض تسلیت به روستای قنات ملک رفتیم. وقتی رسیدیم ایشان رادیدیم که کنارقبرمادرشان نشسته وفاتحه می خوانند بعدازقرائت فاتحه به منزل پدری ایشان رفتیم برایمان ازجایگاه وحرمت مادرصحبت کردندوگفتند: همیشه دلم می خواست کف پای مادرم راببوسم ولی نمی دانم چرااین توفیق نصیبم نمی شدبالاخره سعادت پیداکردم وکف پای مادرم رابوسیدم اماباخود فکرکردم حتمارفتنی ام که خداتوفیق داده واین حاجتم برآورده شد سرداردرحالی که اشک جاری شده برگونه هایش راپاک می کردگفت :نمی دانستم دیگراین پاهای خسته رانخواهم دیدتافرصت بوسیدن داشته باشم.    "‌شهیدحاج قاسم سلیمانی"     @Sedaye_Enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 شهید غلامعلی کاظمی. ایشان در سخت‌ترین شرایط نماز اول وقت ونماز جمعه شون ترک نمی شد...در کودکی. سایه پر مهر پدر را از دست داده بود... علاقه خاصی به مادر داشت برای او هم احترا زیادی قائل بود... عاشق همسرش بود... به طوری که دعا کرده بود. برای. ازدواج با این دختر.. که قسمت او باشد... شوخ طبع بود به طوری که وقتی در جمعی حضور پیدا می کرد.. دیگران از او دل نمی کندند... او رابسیار دوست می داشتند 🌹لازم به ذکر است.. ایشان در عملیات ایذایی بیت‌المقدس فتح خرمشهراز ناحیه پهلو مجروج می شوند.. آور ا انتقال به بیمارستان اهواز از آنجا به بیمارستان شهید مدرس می دهند بعد از عمل جراحی... 24ساعت حال ایشان مساعد بوده ولی بعد به. طور ناگهانی به درجه شهادت نائل می شوند.. چه اتفاقی افتاده خدا عالم هست. او را بین شهدای گمنام در قطعه 26 بهشت زهرا به خاک می سپارند.. که داستان آن طولانیه... بعد از 18 سال از طریق خواب همسرش مقبره این شهید را پیدا می کند......... "شهید غلامعلی فاطمی" @Sedaye_Enghelab
🌹از آنجایـے ڪہ بہ شهید محمودرضــا بیضایـے خیلے علاقہ داشت، از همان سوریـــــــہ اسم پسرش را محمودرضا انتخاب ڪرد،، بعد از اینڪہ پسرش محمودرضا بہ‌دنیا آمـــــــد، برادرم قصد داشت به ایـــران بیاید، امّـا وقتے بہ فرودگاه دمشق رسید درگیرے سختے پیش آمد و دوباره بہ جبهہ‌ے مقاومت بازگشت.. از آنجا پیام کوتاهے براے پسرش مے‌فرستد و مےگوید:" بـــــــابــــــا، محمودرضا! من الان بعد از به فرودگاه دمشق آمدم تا بیایم ڪرمـان و تو را ببینم، ...ولے دو ساعت مانده به پرواز خبر دادند ڪه دوباره حمله شده و من باید برگردم.. {محمودرضا، من تو را خیلے دوست دارم، بابا، ڪار رو زمین است.. "شهید غلامرضا لنگری زاده" @Sedaye_Enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹🕊🌹🕊🌹 ابراهیم در اكثر مواقع لباس خاكی رنگ می‌‌پوشید و همیشه سعی داشت با لباس سپاه از پادگان خارج شود. آنقدر متواضع بود كه حتی در پوشیدن لباس مراعات می‌كرد. یك روز دژبان مقابل درب جلوی ما را گرفت و گفت: « برادر! چون شما سرباز هستید, نمی‌توانید ازپادگان خارج شوید.» من فوراً در مقابل ابراهیم ایستادم و گفتم: « ایشان كارمند رسمی سپاه است، و لیكن لباس خاكی رنگ پوشیده است » اما ابراهیم بدون آنكه ناراحت شده باشد گفت: « ایشان راست می‌گویند، من سربازم سربازِ حضرت ولیعصر (عج) ». راوی: دوست شهید " شهید ابراهیم احمدپور " @Sedaye_Enghelab
🌹ای روشنای خانه امید: ای شهید‌ ای معنی حماسه جاوید؛ ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است‌ ای برتر از سراچه‌ی خورشید‌؛ ای شهید ⭐️🌙 شادی روح شهدای والا مقام " شهید محرم محمدی نیا" فاتحه و صلواتی هدیه کنیم. عاقبت همتون ختم بخیر وشهادت ان شاءالله. @Sedaye_Enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام علی علیه السلام العالم تحول ، لذا اطلب استفادتك من العالم ببطء حتى يأتي دورك. دنیا نوبتی است ، پس بهره خود از دنیا را با آرامی طلب کن تا آنکه نوبت تو فرارسد. خصال: ص,۶٢٣ @Sedaye_Enghelab
🕊🌹🕊🌹🕊 🌹 ای کسانی‌که این نوشته را میخوانید! اگر من به آرزویم رسیدم و دل از این دنیا کندم، بدانید که نالایق‌ترین بنده‌ها هم میتوانند به خواست ، به بالاترین درجات دست یابند. "شهید امیر حاج امینی" @Sedaye_Enghelab
🌹 سال اول زندگیمون بود، آقا مصطفی، اون زمان، بیش تر در گیر کارهای هیئت حضرت ابوالفضل علیه السلام بود. که به دلیل ارادت ویژه وخاصی که به حضرت ابوالفضل(ع) داشتن باسختی های زیاد هیئتی رو با همین نام تاسیس کردن 🌹روز شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها قرار بود، دسته عزاداری بیرون ببرن. دیدم آقا مصطفی قبل از اینکه برن سمت هیئت، دارن مطلبی رو برای مداحی آماده میکنن!!! با حالت تعجب سوال کردم. آقا مصطفی!!! شما که مداحی نمی کردید. گفتن: "روز شهادت بی بی فرق میکنه" مخصوصا امسال!!! گفتم: امسال مگه چه فرق می کنه؟ گفتند: آدم تا چیزی رو درک نکنه، اون رو نمیفهمه 🌹من امسال که شما پیشم هستی، و من به اندازه ذره ای از محبت بین حضرت زهرا سلام الله علیها و امیرالمومنین علیه السلام را چشیدم "فهمیدم فاطمیه، یعنی چی" هر چند ناچیز، ولی حالا درک میکنم که چه بر سر امیرالمومنین علیه السلام آوردند. راوے: همسرشهید "شهید مصطفی صدرزاده" @Sedaye_Enghelab
🌹بیشتـر وقت ها لباس پوشیدنش جوری بود که تیپ و ظاهرش مثل بچه‌های‌جنگ باشد... ولی آن روز شلوار کتان پوشیده بود و خیلی شیک شده بود. جلو رفتم و گفتم: سید! شما هم ؟! سید گفت : به نظر تو از لحاظ شرعی اشکالی داره؟؟؟ 🌹گفتم: نه! گشاده، هیچ علامتی هم نداره ، ولی برای شما خوب نیست. گفت: میدونم؛ ولی امروز رفته بودم با یه سری از جوون ها فوتبال بازی کنم! بعد هم باهاشون صحبت کردم و دعوتشون کردم به هیئت. بعد هم گفت: «وقتی با تیپ و ظاهری مثل خودشون باهاشون حرف میزنی بیشتر حرفت رو قبول میکنند.» "شهید سیدمجتبی علمدار" @Sedaye_Enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹🕊🌹🕊🌹 مادرش میگوید: یکی از دوستان احمدرضا از شمال با منزل همسایه مان تماس گرفت، احمدرضا رفت و بعد از چند دقیقه برگشت... پرسیدم احمدرضا که بود؟! گفت: یکی از دوستانم بود. پرسیدم: چکار داشت؟! گفت: هیچی، خبر قبول شدنم را دردانشگاه داد! گفتم: چی؟؟ گفت: می گوید رتبه اول کنکور راکسب کرده ای من و پدرش با ذوق زدگی گفتیم : رتبه اول؟؟ پس چراخوشحال نیستی؟؟!! احمدرضا گفت: اتفاق خاصی نیفتاده است که بخواهم خوشحال شوم! .در همان حال آستین ها را بالا زد وضو گرفت و رفت مسجد !!!.... یادم هست با اینکه دانشگاه قبول شده بود، همراه عمو بزرگش می رفت بنّایی، می گفتم احمدرضا تو الان پزشکی قبول شده ای، چه احتیاجی هست که به بنّایی بروی؟! می گفت : می خواهم ببینم کارگرها چقدر زحمت می کشند! می خواهم سختی کارشان را لمس کنم!... " شهید احمدرضا احدی " @Sedaye_Enghelab
🌹شهر بر شانه ی تو تکیه زده، خوابیده نیست در خاطرش از چشم تو بیدارتری هرکجا صحبت عشق ست در این عصر تهی نشد از قلب تو پیدا دل سرشارتری ⭐️🌙 شادی روح شهدای والا مقام " شهید امیر درویشی " فاتحه و صلواتی هدیه کنیم. عاقبت همتون ختم بخیر وشهادت ان شاءالله. @Sedaye_Enghelab