صدای ظهور ۳۱۳ 🇮🇷🇵🇸🇾🇪
🔴 نبرد حماسی سالار شهیدان / از نابترین و زیباترین لحظات آفرینش ⚪️ از نابترین و خارقالعادهترین
🔴 لحظات نبرد حماسی سالار شهیدان / از نابترین و زیباترین لحظات تاریخ آفرینش
⚪️ از نابترین و خارقالعادهترین لحظات تاریخ آفرینش؛ لحظات تنها و بییار و یاور شدن و جنگیدن تک نفره #سیدالشهدا علیهالسلام در مقابل هزاران هزار جنگجوی سپاه کفر بود...
🟡 در تاریخ آمده که وقتی حضرت تمام یاران خود را از دست داد، یکه و تنها به #میدان آمد.
🟢 کسی که در یک نصفه روز، از #طفل_شیرخوار تا #جوان برومند تا برادر رشید خود را پیش چشمانش تکه تکه کردند.
🟣 بزرگان و شجاعان عرب، وقتی #حسین را بییاور دیدند، به خیال اینکه او پس از دیدن کشته شدن فرزندانش ضعیف شده، برای اینکه افتخار کشتن حضرت را برای قبیله خود ببرند، به میدان آمدند و از هم پیشی میگرفتند!
💥 مطالب زیر گزینشی از عینِ روایت راویان سپاه #یزید است که در #مقاتل آمده:
🟣 وقتی بزرگان قبایل #کوفه به سمت حسین حمله کردند، کار به #جنگ و چکاچک شمشیر نمیکشید و حسین هر کدام را فقط با یک ضربت شمشیر هلاک میکرد و سرهای آنان به این سو و آن سو پرتاب میشد!
🔴 او پسر #قتال_العرب #حیدر_کرار و برادر #شیر_جمل #حسن بن علی بود.
☑️ نه، انگار او خود #علی بود.
🔵 راویان میگویند که هیچ شکست خوردهای را ندیده بودند که اینگونه #رجز بخواند، دلیرانه بجنگد و یک تنه به قلب سپاه بزند.
🟡 وقتی که لشگر، کشته شدن بزرگان خود را دید، دیگر جرأت حمله نداشت؛
🔴 و این فرزند حیدر کرار، یل #فاطمه_زهرا بود که یک تنه بر یمین و یسار سپاه میزد...
🟤 و لشگریان #عمر_سعد مثل گله بزهایی که مورد حمله قرار میگیرند، به این سو و آن سو فرار میکردند.
✅ شخصاً در #مقتل شیخ جعفر شوشتری خواندم که حضرت آنقدر از سپاه #ابن_زیاد کشت، آنقدر از این درندگان کشت که در قسمتی از سپاه، جمعیت کمی دیده میشد؛ و در آخر با همان حربه جنگی قدیمی، که جنگاوری چون #عباس بن علی را در شریعه #فرات به شهادت رساندند، #امام را هم زمینگیر کردند؛ (تیراندازی از راه دور)
🔹 هـوا ز جور مخالف چو قيرگون گرديد
🔸 عزيز فاطـمه از اسب سرنگون گـرديد
🔸 بلند مرتبــه شاهـی زصـدر زين افــتاد
🔹 اگـر غلط نكنم، عـرش بر زمين افتــاد
💯 آری ای دوستداران حسین؛
💢 #اباعبدالله علیهالسلام در اینچنین ساعاتی، یک به سی هزار میجنگید و شمشیر میزد تا درس #آزادی و #آزادگی را تا ابدیت به ابنا بشر بدهد؛ که اگر روزی بین شمشیر و ذلت قرار گرفتید:
💥 فریاد زنید #هیهات_من_الذله
📌 شاید این اتفاق جوابی است بر آن سؤال ملائک، آنگاه که به خدا گفتند چرا انسان را خلق میکنی؟
✅ فرمود من چیزی را میدانم که شما نمیدانید.
⚫️ سلام ما از سویدای جان بر تو و بر عباست و بر کربلایت... ای بزرگ پرچمدار آزادگی تاریخ
#لبیک_یا_حسین
#کل_یوم_عاشورا_و_کل_أرض_کربلا
#کربلا درس #عزت و #مقاومت
⚫️ #السلام_علیک_یا_اباعبدالله_الحسین
🏴 سلامٌ عَلى قلب زینب الصبور 🇮🇷
#کربلا #مداحی #محرم #یا_حسین #نوحه
@sedaye_zohoor313 🏴
صدای ظهور ۳۱۳ 🇮🇷🇵🇸🇾🇪
⚠️ مدافع پدر نه، مدافع #ولایت بود... 📌 برای دفاع از امام، به آب و آتش زد. ❌ نبرد سختی بود. همین که
✍ برای علمدار #شهید دشت کربلا (۱/۲)
📌 روز #عاشورا از نیمه گذشته بود. پس از شهادت اصحاب و یاران، #عباس علیهالسلام تنهایی امام را نتوانست تحمل کند. محضر #امام رسید و اذن میدان و جانفشانی خواست و عرض کرد: مولای من، اجازهی میدان میدهی؟ #امام_حسین علیهالسلام گریهی شدیدی کردند و فرمودند: برادر، تو #علمدار منی. عباس عرض کرد: سینهام تنگ است و از زندگی سـیر شدهام. امام فرمودند: برو و مقداری #آب برای این اطفال بیاور...
🔹 جناب قمر منیر بنیهاشم، #مشک به دوش گرفت و روانهی میدان شد. با سپاه عدو، دربارهی آوردن آب به خیمهها سخن گفت. وقتی از آنها مأیوس شد، نزد امام بازگشت و طغیان و سرکشی دشمن را به عرض رسانید. در این حال صدای #العطش کودکان، فضای خیام را پر کرده بود.
▫️ از پرچمی که روی دوشت فخر میکرد
▫️ معلوم شد که منصب تو فرق دارد
▪️ مثل #علی مرد خدا مرد دعایی
▪️ در سجده یارب یارب تو فرق دارد
▫️ عباسیون را به #بصیرت میشناسند
▫️ آقا، اصول مکتب تو فرق دارد
▪️ تو پیر عشقی، میر عشاق الحسینی
▪️ با کل عالم، مذهب تو فرق دارد
🔺 #سقا، غیرتالله، خدای ادب و احساس، نگاهی به چهرهی معصوم کودکان انداخت و بدون تأمل به سوی شریعه #فرات رفت. لشگر نزدیک به سی هزار، بین او و شریعه حائل بودند. فقط چهار هزار نفر مامور محافظت از شریعه بودند.
✅ #حسین از یک سو و #ابوفاضل از سوی دیگر به قلب دشمن زدند. عجب نبردی، عجب حماسهای. چه مبارزانی. به به، پسران حیدر به دل #میدان زدهاند و دشمن بیشمار، رمیده و هراسان، به عقب رانده میشود. این گلهی رمیده، چارهای ندارد جز نامردی و ناجوانمردی، حمله به خیمهها برای برگشتن #اباعبدالله از میانهی میدان
💥 #ابالفضل دلاور، مردانه به نگهبانان شریعه حمله کرد. شوخی نیست، عبور از بین سی هزار غدّار و نابکار و جانی. علمدار، جمع کثیری را کشت و وارد #شریعه شد، دست زیر آب برده و آب را تا مقابل صورت، بالا آورد. ذَکَرَ عَطَش الحسین و اهل بیته، به یاد لبان خشکیده حسین و اهل بیت افتاد و آب را برگرداند به شریعه. مشک را پر کرده و راهی شد...
🔥 دیوان و ددان، چون گلهای رمیده از مقابلش میگریختند. عباس یل امالبنین، چونان شیر خشمگین، به سمت خیمهها روانه شد. یا حیدر یا حیدر یا حیدر یا حیدر
❌ دشمن ناجوانمرد، وقتی دید حریف شیر پسر #حیدر کرار، برادر رشید #شیر_جمل و یل دلاور #ثارالله نیست و فرماندهان و جنگاوران نامی عرب، یک به یک و تنها با یک ضربت، به دستان پرتوان عباس راهی جهنم میشوند و مابقی نیز جرات رویارویی ندارند، رو به حیلت قدیمی نظامی اعراب در جنگها آورد. تیراندازی از راه دور و با تعداد تیر فراوان
▪️ مانند تو در ارتش #اسلام که دیده؟
▪️ #فرمانده و سقا و علمدار #ابالفضل
🔥 دشمن نامرد، راه را بر او بست. کاشف کربالحسین، برای محافظت از مشک، از میدان فراخ، به سمت نخلستان رفت و دشمن نیز به دنبالش. دشمن از هر سو، تیر و نیزه به سمتش پرتاب میکردند، تا اینکه زره #یل_کربلا از انبوه تیرها همچون خار پشت به نظر میرسید.
🔹 رمق از بازوان عباس رفته بود. شوخیست مگر؟! یک نیمه روز کامل، در اوج گرما، با #تشنگی کامل، همراه با اندوه فراوان از تنهایی مولا، در غم از دست دادن یکایک یاران، برادران، بنیهاشم و اصحاب، و در پی هر یورش دشمن سرکش به خیمهها، جنگیده باشی و باز هم تشنهکام، دلاورانه، یک به سی هزار، به قلب دشمن سرکش بزنی. یا فاطمهالزهرا...
🔥 تیرها و نیزهها به سوی عباس روانه، رمق از او گرفته شده. عباس در میان نخلستان، مردانه #مقاومت میکرد و از امید خیمهها، حفاظت میکرد. ابرص بن شیبان، از میان بوتهها و درختان بیرون آمده، دست راست حضرت را قطع نمود، حضرت، مشک را به دوش چپ انداخت و با دست چپ جنگید و اینگونه #رجز خواند: وَ اللهِ اِنْ قَطَعْتُموا یَمینی، اِنّی اُحامی اَبَداً عَنْ دینی، به خدا قسم اگر دست راستم را قطع کنید، من دست از حمایت از دینم بر نمیدارم. یا رسولالله
🔥 در این هنگام (ادامه در بخش دوم)
🖤 السلام علیک یا ابا عبدالله 🇮🇷🇵🇸
#ظهور #تاسوعا #کربلا #اربعین #حرم
@sedaye_zohoor313 🏴🚩