🌹🥀🕊🌷🕊🥀🌹
#در_محضر_شهدا
#سردار_شهید
#ابراهیم_هادی
مقدمه ی #خوب شدن
سپردن #دستت به #دست خوبان است .
و چه خوبی بهتر از #شهدا
دلت رو بسپر به #شهدا ، لحظه هات بوی #خدا میگیره ، دور #گناه رو خط میکشی
#من_میتونم
💕اون #روزی که بلند داد بزنی
بالاخره تونستم
خیلی باهات #فاصله نداره
به شرطی که جا نزنی! کم نیاری
یادت باشه انقدر #خودت رو قانع نکن که
از جنگیدن برای آرزوهات #دست برداری!!
✍#احیانا اگه امروز کسی اینو #بهت نگفته
ولی من میگم تو #لایق آرزوهاتی.
🦋🔷🦋
#ربیع_الاول
#مثبتاندیشی
🌹🍃@Sediigh_ard
🐬اگر برای نگه داشتن #عزت نفست هر چيزی را از دست بدهی، می ارزد. تو مهم ترین دارايی خودت هستی. در هر به دست آوردنی،یک از #دست دادن وجود دارد. تشخيص اينكه چيزی که به دست مياوريم، به آنچه كه از دست ميدهيم می ارزد يا نه ، ساده نيست اما اگه هر #جايی قرار بود چیزی از دست برود که عزت نفست را باز بیابی، محکم قدم بردار که تو مهمترین دارایی #خودت هستی.
@Sediigh_ard
#دلانه🍀
💠حکایتی بسیار زیبا و خواندنی
خانهی #دوستم غوغایی بود.
باباجان، پدر دوستم، شب خوابیده بود و صبح دیگر بیدار نشده بود.
همه در ناباوری عمیقشان #سوگواری میکردند و به سر و صورت خودشان میزدند اما هیچکس کاری نمیکرد.
میدانید... #تشریفات، خاکسپاری، پذیرایی... طبیعی هم هست.
هیچکس تصورش را نمیکند که این شتر روزی در خانهی خودش خواهد خوابید، و در چنین روزی باید به چه چیزهایی فکر کند.
ناگهان آقای همسایه #پیدایش شد. خیلی آرام و متین آمد، جلوی مادر دوستم روی زمین زانو زد و گفت اجازه بفرمایید کارها رو من انجام بدم. همسرتون به من وصیت کرده و من از خواستههای ایشان اطلاع دارم.
و آقای همسایه کارها را #دست گرفت. همسر و فرزندانِ خودش را بسیج کرد. غیر از صاحبان عزا به هر کسی مسئولیتی داد. و خلاصه #مراسم تا روز آخر مرتب و منظم و آبرومندانه برگزار شد.
یک روز به دوستم گفتم خوشا به سعادتِ باباجانت که دوست و رفیقی اینچنین #صمیمی و جانی داشتند، انگار خودش صاحب عزاست.
دوستم گفت: راستش ما هم از این رفاقت خبری نداشتیم. باباجانِ من اهل #دوست و رفیق بازی نبود. خانهای بود. ولی یکی دو بار در پارک روبهروی خانه آقای همسایه را دیده بودم کنارِ باباجان روی نیمکتی نشستهاند و گپ میزدند. #همین...
اینها را گفتم تا هرکدام برای خودمان یک آقای همسایه آرزو کنیم.
یکی که سر وقت به دادمان برسد. جلویمان بنشیند، بگوید نگران #هیچ چیزی نباش. بگوید همهچیز را بگذار به عهدهی من.
یک آقای همسایه که بعد از یک پیادهروی نیمساعته #دوستمان داشته باشد. چه در زندگی، چه در مرگ... آن هم بی هیچ منتی.
آخرین سطر: قدر آدمهای #ساده و بیشیلهپیلهی زندگیتان را بدانید. همانها که قادرند روی نیمکتِ یک پارک، از آخرین #وصیت خود صحبت کنند...
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
https://eitaa.com/Sediigh_ard