💎 مجموعه «چهل چراغ» 💡
➖➖➖➖➖
🕯 سی و هفتمین فراز از وصیتنامه شهید حاج قاسم سلیمانی: 7⃣3⃣
خطاب به علما و مراجع معظم…
من با عقل ناقص خود میدیدم برخی خنّاسان سعی داشتند و دارند که مراجع و علمای مؤثر در جامعه را با سخنان خود و حالت حقبهجانبی به سکوت و ملاحظه بکشانند. حق واضح است؛ جمهوری اسلامی و ارزشها و ولایت فقیه میراث امام خمینی (رحمه الله علیه) هستند و میبایست مورد حمایت جدی قرار گیرند.
➖➖➖➖➖
#چهل_چراغ
#قاسم_سلیمانی
#مرد_میدان
#پایگاه_صدیقه_طاهره
🍃🌹@Sediigh_ard
15.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ قابل توجه اون هایی که میگویند جنگ سوریه چه ربطی به ما دارد!!!❓
🎥 ببینند تا بفهمند اگر مدافعان حرم نبودند دیری نمی گذشت که در کوچه و خیابان شهر های ایران باید با آن ها رو به رو می شدیم.
#مدافعان_حرم
#حرم_حضرت_زینب
#سوریه
#داعش
#شهدا
#مردان_ایرانی
#سردار_سلیمانی
#قاسم_سلیمانی
#پیشنهاد_دانلود
💠 @Gharaargah
🔴کتک خوردن جانانه سردار سلیمانی 😳
✳ یک انقلابی دو آتیشه!
🔻 ...حالا من یک «انقلابی دوآتیشه» بودم و بدون ترس از احدی، بیمحابا [علیه رژیم] حرف میزدم... با تعدادی از جوانهای کرمان بر دیوارها شعارنویسی میکردیم... عمدهٔ شعارها «مرگ بر شاه» و «درود بر خمینی» بود.
🔸 اواخر سال ۵۶ بود. مدتها امتحان برای گواهینامه رانندگی میدادم. قبول شدهبودم. به مرکز راهنمایی و رانندگی برای گرفتن گواهینامه خود مراجعه کردم. افسری بود به نام آذرینسب. گفت: «بیا تو، اتفاقاً گواهینامهات رو خمینی امضا کرده؛ آمادهاست تحویل بگیری.» من از طعنهٔ او خیلی متوجه چیزی نشدم. مرا به داخل اتاقی هدایت کردند. دو نفر درجهدار دیگر هم وارد شدند... هیچ راه گریزی نبود. آنها با سیلی و لگد و ناسزای غیرقابل بیان میگفتند: «تو شبها میروی دیوارنویسی میکنی؟!» آنقدر مرا زدند که بیحال روی زمین افتادم. از بینی و صورتم خون جاری بود. یکی از آنها با پوتین روی شکمم ایستاد و آنچنان ضربهای به شکمم زد که احساس کردم همهٔ احشای درونم نابود شد. بهرغم ورزشکار بودن و تمرینات سختی که میکردم، توانم تمام شد و بیهوش شدم... سه روز از شدت درد تکان نمیتوانستم بخورم؛ اما انرژی جدیدی در خود احساس میکردم. ترس از کتک خوردن و شکنجه فروریخته بود. فکر کردم هر چه باید بشود، شد! ...با هر ضربه و لگدی کلمه «خمینی» در عمق وجود من حک شدهبود.
📚 #از_چیزی_نمیترسیدم | زندگینامهی خودنوشت سردار شهید حاج #قاسم_سلیمانی
📖 صص ۶۴ تا ۶۷
#ثامن