eitaa logo
🕋 شرکت زیارتی سدرةالمنتهی 🕋
3.1هزار دنبال‌کننده
17.9هزار عکس
18هزار ویدیو
205 فایل
مجری سفرهای زیارتی: #عمره_عتبات_عالیات_عراق_سوریه #زیرنظرحج_و_زیارت کدشرکت ٥٧٥٣٠ ثبت ٥٥٤٦٦٨ تأسیس ١٣٩٨ 📳تلفن: ٠٩١٩٩١٨٩٤٧٢ ٠٢١٧٧١٥١٦٥٩ 🔴تهران پیروزی_ خ سی متری نیروی هوایی- خ مسیل منوچهری-خ۷/۲۵ روبروی بوستان پیروزی مسجد بقية الله الاعظم طبقه٤
مشاهده در ایتا
دانلود
: چرا چشمان ما برای دیدن هنر خدا باز نیست؟ ✍️ هنر نقاش، به ادعایش بند نیست! از آنچه نقش می‌زند، توانِ سرانگشتانش را می‌توان فهمید! • هنر نقاش، را نقش شناسان می‌فهمند! آنانکه چشمانشان به رنگ، به خطوط ، و به روحِ ایستاده پشت این رنگها و خطوط، گیر می‌کند! • هنر نقاش را هنر ندیده‌ها نمی‌فهمند! آنانکه از کنار نقوش حیرت‌انگیز نیز آسان رد می‌شوند و سختیِ روحشان اجازه‌ی دیدنِ لطافت نقش‌ها را نمی‌دهد! • نقاش نقش می‌زند؛ تا تو ببینی‌اش! بشکافی‌اش! و تا عمقِ جهانِ او تا عمقِ جهان‌بینیِ او سیر کنی! • ماجرای همین آدمها و نقاش است؛ ماجرای ما و خدا! وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لا تُحْصُوها... (نحل/ ۱۸ ) ! بر سفره‌ی بی‌انتهایی که گسترده، آنقدر نقوشِ رنگ رنگ خلق نموده که شمارشش ممکن نیست! و فهم بشر، هنوز بر ریزترین تا عظیم‌ترینش احاطه نیافته است. • از سلولی، که کوچکترین جامعه‌ی وجود ماست، تا دریایی که کنارش می‌ایستیم و از حیرت هیبت امواجش جا می‌خوریم؛ چرا زمین‌گیرمان نمیکنند؟ • باغچه‌ی کوچکی که تنوع برگهایش قابل شمارش نیست، چرا ترمزِ چشمانمان را نمی‌کِشد و ذهنمان را برای ثانیه‌ای بر خود، متوقف نمی‌کند؟ • همین نسیم سحرگاهی، که اهل دل، با لمس لطافتش، ساعتها به نشئگی می‌افتند؛ چرا حالمان را خراب نمی‌کند؟ • ما را چه شده، که چشمانمان، در پسِ اینهمه صورت، صورتگری هنرمند را که عاشقانه برای چشمانمان نقش آفریده، نمی‌بیند؟ ✘ هنر نقاش را، هنر ندیده‌ها نمی‌فهمند! اینکه از کنار نقوش حیرت‌انگیز این نقاش، آسان رد می‌شویم، حکایت از سختیِ روحمان دارد، که فرصت دیدنِ لطافت نقش‌ها را، فرصت دیدنِ صاحبِ این نقش‌ها را، از ما گرفته است. • برای لمس رقّت صدای آب، برای ادراک لطافت نسیم، و برای دیدن صورت‌گر این لطافت و رقت، باید رقیق شـد. تا چشمانمان به هر لطافت مست کننده‌ای، گیر کند و تا انتهای صورت صورتگرش را ببیند! 🕊‌ ↙️↙️↙️ ─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─ 🌸🕋👉@Sedrah👈🕋🌸 ─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
🔰 : «پای کار خدا تنهایی بایست، خدا پای کارت، تنهایی می‌آید» ✍ نشسته بود کنار درب استودیو. هنوز استودیو خالی نشده بود که نوبت ضبط‌شان برسد. • تا مرا دید بلند شد و در چشمانم با تحیر نگاه کرد؛ گفت من اینجا چه می‌کنم؟ جمله‌اش حتی بدون هیچ پیش‌زمینه ذهنی، اصلاً برایم تعجب برانگیز نبود چون روزی چند بار خودم نیز همین سؤال را از خودم می‌پرسم. • هیچ نگفتم و فقط تماشایش کردم. ادامه داد: سحرهای رمضان گذشته می‌نشستم در اتاق کارم و با گوشی دعای روزهای رمضان را می‌خواندم و ضبط می‌کردم و از پیج اینستاگرام خودم با همان تعداد کم مخاطب منتشر می‌کردم. • الآن این چه رزقی است که خدا سر سفره‌ی من گذاشته که بیایم و برای جمعیت زیادتری از فرزندان امام زمان علیه‌السلام، دعاهای صحیفه‌ای را بخوانم که شفای تمام آلام آخرالزمان است... من کجا و صحیفه کجا؟ • گفتم: مبارکتان باشد آقای معماری! ولی آدم‌ها اول انتخاب می‌‍شوند، و بعد انتخاب می‌کنند پای آن انتخاب بایستند یا نه. همینکه شروع کردید تنهایی در منزلتان کاری با همین استعدادی که در شما بود انجام دهید، این یعنی به انتخاب خدا، با همان امکاناتی که داشتید لبیک گفتید! ✘ «تا کسی یاد نگیرد تنهایی پای انتخاب خدا بایستد، خدا هم تنهایی پای کار او نمی‌آید»! هرجا دیدی کسی در «نشدن»ها و «نرسیدن»ها دیگران را مقصر دید؛ بدان ایراد در خودش هست. و هرگاه حس کردی دیگران را مقصرِ نشدن‌ها می‌بینی، بدان دچار آسیب شده‌ای! • گوش می‌کرد بی هیچ حرفی! ادامه دادم: خدا، خدای آرزوهای واقعی است، و «آرزوهای واقعی آرزوهایی هستند که تو بقدر توانت، آنهم تنهایی بلند می‌شوی و براه می‌افتی! و خدا ایستادنت را که دید، بقیه‌ی مسیر را باز می‌کند.» • یقین دارم رزق همان سحرهایی امضاء  شد برای شما، که بخاطر تنهایی و نبود امکانات نگرفتید بخوابید! بلند شدید و حرکت کردید و خدا هم امسال روزیِ بلندتری را هدیه داد. اگر پای این روزی و مصائب و ابتلائاتش هم بایستید، یقین دارم که «ما کان لله، ینموا» که آنچه برای خداست، رشد میکند و بالغ می‌شود. گفت: تا کسی یاد نگیرد تنهایی پای انتخاب خدا بایستد، خدا هم تنهایی پای کار او نمی‌آید»! و بی هیچ حرفی رفت به استودیویی که شاید یکی از خوشبخت‌ترین استودیوهای دنیا باشد که کلمات زینت عارفان عالَم در آن بالا می‌رود. 🕊‌ ↙️↙️↙️ 🌸🕋👉@Sedrah👈🕋🌸