6.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#معرفی_کتاب
کتاب آفتاب در حجاب ، نگاهی به زندگی حضرت زینب(س)
نوشته سید مهدی شجاعی
توسط طاهره بانی
#کتابخانه_مدیر_عالمی_دامغان
#نهاد_کتابخانه_های_عمومی_کشور
#اداره_کل_کتابخانه_های_عمومی_استان_سمنان
#اداره_کتابخانه_های_عمومی_شهرستان_دامغان
6.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#مناسبتی
#نمایشگاه_مجازی_کتاب
نمایشگاه کتاب به مناسبت ایام فاطمیه و شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
توسط طاهره بانی
#کتابخانه_مدیر_عالمی_دامغان
#نهاد_کتابخانه_های_عمومی_کشور
#اداره_کل_کتابخانه_های_عمومی_استان_سمنان
#اداره_کتابخانه_های_عمومی_شهرستان_دامغان
5.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#مناسبتی
#نمایشگاه_مجازی_کتاب
نمایشگاه کتاب به مناسبت سالگرد شهادت سردار دلها، حاج قاسم سلیمانی
توسط طاهره بانی
#از_حاج_قاسم_بخوان
#کتابخانه_مدیر_عالمی_دامغان
#نهاد_کتابخانه_های_عمومی_کشور
#اداره_کل_کتابخانه_های_عمومی_استان_سمنان
#اداره_کتابخانه_های_عمومی_شهرستان_دامغان
6.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#مناسبتی
#معرفی_کتاب
معرفی کتاب حاج قاسمی که من می شناسم ، روايت رفاقت چهل ساله
روایتگر علی شیرازی
نویسنده سعید علامیان
توسط طاهره بانی
#از_حاج_قاسم_بخوان
#کتابخانه_مدیر_عالمی_دامغان
#نهاد_کتابخانه_های_عمومی_کشور
#اداره_کتابخانه_های_عمومی_شهرستان_دامغان
#اداره_کل_کتابخانه_های_عمومی_استان_سمنان
#معرفی_متنی_کتاب
کتاب از چیزی نمی ترسیدم
کتاب «از چیزی نمیترسیدم»، زندگینامه خودنوشت سردار سلیمانی است که توسط انتشارات مکتب حاج قاسم منتشر شده است. این کتاب که شامل دستنوشتههای شخصی شهید سلیمانی از دوران کودکی و زندگی در روستای قنات ملک کرمان تا میانهٔ مبارزات انقلابی در سال ۵۷ است. کتاب ازچیزی نمیترسیدم، شرح زندگی مردی از دل روستایی دورافتاده در کرمان است که چند دوره از زندگی ساده و کوتاهش را روایت کرده و نشان می دهد که چگونه از چوپانی به جایگاه بلندی رسید. آنان که سردار سلیمانی را فقط با لباس نظامی دیدند خوب است ببینند که او چگونه پرورش یافته است.
درباره کتاب از چیزی نمیترسیدم
شرح رشادتها و شجاعتهای سردار سلیمانی بر کسی پوشیده نیست اما انتخاب نام کتاب در واقع برگرفته از داستانی است که خود ایشان در کتاب نقل میکند. شهید سلیمانی در این کتاب با اشاره به حادثه هتک حرمت یک مامور شهربانی در زمان شاه به یک دختر بیحجاب مینویسد:
«دختر جوانی با سر برهنه و موهای کاملا بلند در پیاده رو در حال حرکت بود که درآن روزها یک امر طبیعی بود. در پیاده رو یک پاسبان شهربانی به او جسارتی کرد. این عمل زشت او در روز عاشورا برآشفته ام کرد. بدون توجه به عواقب آن تصمیم به برخورد با او گرفتم. پاسبان شهربانی به سمت دوستش رفت که پاسبان راهنمایی بود و در چهارراه که جنب شهربانی مستقر بود. به سرعت با دوستم از پله های هتل پایین امدم. آن قدر عصبانی بودم که عواقب این حمله هیچ اهمیتی نداشت. دو پلیس مشغول گفت وگو با هم شدند. برق آسا به آن ها رسیدم. با چند ضربه کاراته او را نقش بر زمین کردم. خون از بینی هایش فوران زد. پلیس راهنمایی سوت زد. چون نزدیک شهربانی بود. دو پاسبان به سمت ما دویدند با همان سرعت فرار کردم و به ساختمان هتل پناه بردم. زیر یکی از تخت هها دراز کشیدم. تعداد زیادی پاسبان به هتل هجوم آوردند. قریب دو ساعت همه جا را گشتند اما نتوانستند مرا پیدا کنند. بعد از هتل خارج شدم و به سمت خانه مان حرکت کردم. زدن پاسبان شهربانی مغرورم کرده بود. حالا دیگر از چیزی نمیترسیدم.»
کتاب از چیزی نمیترسیدم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
مطالعهٔ این کتاب را به کسانی که علاقهمند هستند دربارهٔ زندگی شخصی و کاری سردار قاسم سلیمانی اطلاعات بیشتری به دست آورند، پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب از چیزی نمیترسیدم
زینب سلیمانی، دختر شهید سلیمانی در مقدمه کتاب از چیزی نمیترسیدم درخصوص یادداشت رهبر معظم انقلاب بر این کتاب مینویسد:
«صبح روز چهارشنبه ۲۶آذر۱۳۹۹، خداوند مهربان توفیق زیارتِ رهبر معظم انقلاب را که جانم فدایشان باد، روزیمان فرمود. دیدار معظمٌلَه با اعضای ستاد بزرگداشت شهید قاسم سلیمانی و ما افراد خانوادهاش بود.من، بهنمایندگی از پدرم، برای ایشان هدیهای برده بودم.
این هدیه، زندگینامهای بود بهقلم حاجقاسم که قصد داشتیم بهمناسبت سالروز شهادتش، در قالب کتابی منتشر کنیم.آنچه همراهم بود، در واقع ماکِت یا نمونهٔ اولیهای از کتاب بود.در پایان دیدار، متن را تقدیمِ آقا کردم. ایشان پرسشهایی دربارهٔ آن پرسیدند و این هدیه را با مِهر پذیرفتند.
چند روز بعد از آن دیدار و در دقایق پایانیِ نهاییشدن کتاب، متنی از دفتر رهبر معظم انقلاب به دستم رسید. ایشان منّت گذاشته و قبل از مطالعه، یادداشتی بهیاد «سرباز وفادار» خود نوشته بودند. متنی بود پُر از عطوفت و بزرگواری که چون روح بر کالبدِ این کتاب نشست.»
متن این یادداشت به شرح زیر است:
«بسمهتعالی
هر چیزی که یاد شهید عزیز ما را برجسته کند، چشمنواز و دلنواز است.
یاد او را اگرچه خداوند در اوج برجستگی قرار داد و بدین گونه پاداش دنیایی اخلاص و عمل صالح او را بدو هدیه کرد ولی ما هم هرکدام وظیفهای داریم. کتاب حاضر را هنوز نخواندهام اما ظاهراً میتواند گامی در این راه باشد.
رزقناالله ما رزقه من فضله
سیّدعلی خامنهای ۹۹/۱۰/۷»
معصومه معلمیان
#مناسبتی
#اداره_کتابخانه_های_عمومی_استان_سمنان
#اداره_کتابخانه_های_عمومی_شهرستان_دامغان
#نهاد_کتابخانه_های_عمومی_کشور
#کتابخانه_منوچهری_دامغانی
#من_یک_کتابدارم
همزمان آغاز هفته بسیج میز خدمت به دستور فرماندار محترم دامغان و با حضور روسای ادارات مختلف شهرستان در محل مصلی نماز عبادی سیاسی جمعه برگزار شد.
در این گردهمایی روسای ادارات دامغان از جمله رئیس اداره کتابخانه های عمومی خانم آزاده امینیان نیز با برپایی میز خدمت در مصلی پاسخگوی مردم عزیز در خصوص مسایل مربوط به کتابخانه ها بودند .
#اداره_کتابخانه_های_عمومی_شهرستان_دامغان
#نهاد_کتابخانه_های_عمومی_کشور
پایگاه بسیج امام خامنهای مدظلهالعالی اداره کتابخانههای عمومی استان سمنان
همزمان آغاز هفته بسیج آقای محمد طاهریان مدیر کل کتابخانه های عمومی استان سمنان به همراه خانم آزاده امینیان رئیس اداره کتابخانه های عمومی و کتابداران دامغان با خانواده شهید گرانقدر حسن مهرابی دیدار کردند.
در این برنامه آقای طاهریان ضمن تبریک هفته کتاب و کتابخوانی و هفته بسیج گفتند:خانواده معظم شهدا چشم و چراغ این کشورند آنها عزیزترین سرمایه خود که فرزندانشان هستند را در راه خدا و حفظ آرمانهای انقلاب و دفاع از میهن عزیزمان فدا کرده اند و ما وظیفه داریم این عزیزان را بزرگ بداریم و قدردان رشادتهای فرزندان عزیزشان باشیم.
در ادامه پدر بزرگوار شهید مهرابی از خصوصیات اخلاقی شهید صحبت کردند و گفتند:شهید در سن ۱۵سالگی به جبهه رفت و در سن ۱۷ سالگی درست در روز ۲۸ صفر که به دنیا آمده بود به فيض شهادت نائل آمد.
در پایان از خانواده شهید با اهدا لوح تقدیر قدردانی به عمل آمد
#اداره_کتابخانه_های_عمومی_شهرستان_دامغان
#نهاد_کتابخانه_های_عمومی_کشور
پایگاه بسیج امام خامنهای مدظلهالعالی اداره کتابخانههای عمومی استان سمنان