#دستنوشته فرزند شهید فرقانی
🔰درباره شهید محمدمهدی لطفی نیاسر
یادمه اولین باری را که مهدی لطفی را دیدم
در قامت یک شهید زنده با لباس #سبز_پاسداری
و آن آرم زیبای #سپاه بروی سینه
در اردوی جنوب(میهمانی شهیدان) دبیرستان مان (شاهد صاحب الزمان(عج)
همراه حاج احمد پناهیان به عنوان #راویی که اطلاعات عملیات های یادمان های مناطق دفاع مقدس رو ارائه میداد
اشراف کامل و بیان گویا
انگار از خود بچه های جبهه و جنگ بود
و گویا از خود بهشت آمده بود
دیدن چهره اش ما را یاد پدران مان می انداخت
دوست داشتنی و گرم
حتی حالت ایستادنش
صحبت کردنش
صدای آرام و متین
همه مات و خیره به چهره اش
حسین از همه خیره تر
بعد از اینکه روایتش تمام شد
بچه ها دور هم جمع شده بودیم
یکی از بچه ها گفت: حسین این راوی چقدر شبیه پدرته
حسین گفت: آره وقتی چشمم به چهره اش افتاد دلم هوری ریخت انگار واقعا بابا از بهشت اومده بود
خیلی خیلی شبیه شهدا بود
مخصوصا شهید #اسماعیل صادقی
معلوم بود که بهشتیه
و معلوم بود که از جنس شهداس
فقط اومده بود چند صباحی بین ما باشه و برگرده
و حالا قراره برگرده پیش رفقاش توی گلزار شهدا
پیش بابای #حسین
#شهید_مهدی_لطفی
#شهید_اسماعیل_صادقی
@mohebbin_net