والله کارتان را الهی نمی دانم!
هركس از دوستان ما براى معالجه يا كار ديگر به خارج رفت، آمد گفت به فلان كشور مبلّغ بفرستيد؛ اما من به آنها مى گويم آن نيازى را كه شما احساس كرده ايد، من پيش از شما از آن خبر داشتم؛ اما كسى را نداريم؛ شما آدمى را معرفى كنيد تا من بفرستم؛ مى گويند نداريم! از كشورهاى مختلف مى آيند و از ما مبلّغ مى خواهند؛ اما نداريم! از داخل شهرهاى ايران مى آيند و از ما مبلّغ و امام جمعه مى خواهند؛ اما نداريم؛ خيلى عجيب است!
بنده به مسائل امامت جمعه اشراف پيدا كرده ام. من دائماً گزارش آقايان دبيرخانه ى ائمه ى جمعه و جناب آقاى رسولى را- كه رئيس دبيرخانه هستند- مى بينم و خبرها را مى خوانم. جاهايى هست كه گاهى شش ماه يا يك سال بدون امام جمعه مى ماند؛ اين در حالى است كه ما حوزه ى به اين عظمت را داريم! مگر ما گفتيم به جنگلهاى آمازون برويد و تبليغ كنيد؟! آقايان نمى روند.
مى گوييم چرا نمى رويد، مى گويند: مى خواهيم درس بخوانيم! برادران! من اين روش را #قبول_ندارم؛ حالا شما هرچه مى خواهيد بگوييد، بگوييد؛ من واللّه اين را #الهى_نمى_دانم! چند نفرتان بياييد از مرجعيت و از رياست و از مدرّسى و از فضل و سوادِ در آن حد بگذريد؛ حوزه را طورى راه بيندازيد كه بعداً هزار نفر مثل خودتان را به وجود بياوريد.
رهبر انقلاب در دیدار جمعی از فضلای حوزهی علمیهی قم ۱۳۷۰/۱۱/۳۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مهم،مهم پلیس المان بچه یک خانواده مسلمان را از انها جدا میکند و سرپرستی انرا به دولت واگذار میکند، البته با حکم قاضی
دلیل: این بچه در مدرسه به همکلاسیهای خود گفته که خانواده این بچه به این بچه گفته که در اسلام همجنس بازی حرام است. فقط حال و روز خانواده را ببینید.
در اخر هم پلیس هم از پدر و هم از دختران به جرم اهانت به پلیس شکایت میکند.
شعار،زن برده گی هرزه گی غرب
اللهم عجل لولیک الفرج
🇮🇷
📝 یک روز و دو واقعه | مردم! مقابل روحانیت یا پشتیبان روحانیت؟
🍃🌹🍃
1️⃣ واقعه اول: تشییع پرشکوه آیت الله سلیمانی
واقعه مهم اول تشییع آیت الله سلیمانی بود؛ تشییعی که نه فقط روحانیت بلکه اقشار گوناگون مردم حاضر شده بودند و بار دیگر در تاریخ جمهوری اسلامی ثبت شد که مردم همچنان پای دین و روحانیت ایستادهاند؛ و دلدادگی مردم به روحانیت خدوم همچنان پابرجاست.
2️⃣ واقعه دوم: حمله به طلبه ایستاده در ایستگاه اتوبوس
صبح امروز رانندهای با خودروی سواری خود به دو روحانی ایستاده در ایستگاه اتوبوس تعرض کرده و بعد از تصادف با چاقو نیز به یکی از روحانیون حملهور میشود و سپس به پلیس حمله کرده؛ ناگفته نماند وی با چاقو به خودش نیز آسیب میزند.
🔸عدهای بسیار علاقه دارند با بزرگنمایی چنین حملاتی، روحانیت را فاقد وجهه اجتماعی نشان دهند و میگویند: روحانیتی که تا دیروز معتمد و محترم مردم بوده، کارش به جایی رسیده که مردم نه تنها از دین بریدهاند، بلکه به روحانیت هم حمله میکنند!
🔹در عصر رسانه، روایت صحیح هر ماجرایی بسیار مهم است؛ چرا که در جنگ روایتها، مخصوصا روایت اول، تأثیرات و تبعات بسیاری به همراه خواهد داشت. از جمله: حس امنیت روحانیون و خانواده ایشان، حس جامعه به اینکه روحانیت در کشور امنیت دارد یا ندارد و... پر واضح است که امنیت روانی از خود امنیت مهمتر است.
🔸بیاندیشیم که دشمن در زمین رسانه دنبال القای کدام روایت و تزریق کدام حس در جامعه است و ما در پازل دشمن بازی نخوریم.
🔺هرچند روحانیت همیشه مظلومترین قشر این جامعه بوده و هست؛ اما مسؤولین هم مثل گذشته وظیفه دارند با هرگونه تعرضی مقابله کنند و میکنند انشاءالله.
✍ علی مهدوی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷
🎥 #دیکتاتوری_مخفی | چقدر راحت گول میخوریم!!😳
🍃🌹🍃
📎
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️رهبر معظم انقلاب : من شمشیر را کشیدهام!
منتها نوع میدان امروز با نوع میدان ان سالهای اول تفاوت دارد!
طرح عفاف و حجاب ویرایش نهایی.pdf
1.6M
ویرایش هشتم طرح عفاف وحجاب
💢 اسم رمز استعمار فرانسه برای درهم شکستن مقاومت مبارزان الجزایر چه بود؟
🔴 پوشیدن چادر توسط زنان از سنتهای دیرینه الجزایر است. زن الجزایری چادر سفید یکنواختی میپوشد به گونهای که ظاهر همه زنها شبیه به هم و یکدست است. چادر که لباس ملّی زنان الجزایر است در دهههای پایانی استعمار فرانسه در این کشور به موضوع مبارزه مهمی تبدیل میشود.
🔵 مسئولان اداری فرانسوی ساکن در الجزایر ماموریت داشتند اصالت یک ملّت را نابود کنند تا بتوانند مقاومت آنها در برابر استعمار را در هم بشکنند. آنها وظیفه داشتند هر چیزی که اصالت ملّی را به مردم یادآوری میکرد، نابود کنند. حداکثر تلاش آنها معطوف به برداشتن چادر (نماد زنهای الجزایری) بود.
📚برشی از کتاب «بررسی جامعهشناسی یک انقلاب» اثر فرانتس فانون/نظریهپرداز انقلاب ضداستعماری که نکات خوبی برای جامعه امروز ما دارد:
🔹ادارهکنندگان دستگاه استعمار میتوانند نظریه سیاسی روشنی ابراز کنند و معتقد شوند: «اگر بخواهیم به تاروپود بافته جامعه الجزایری هجوم ببریم و استعداد مقاومت او را مغلوب سازیم، باید در ابتدا زنان را تحت تسلط قرار دهیم. باید برویم و زن را در پشت چادری که خود را درون آن میپوشاند و در درون خانوادهها که مرد وی را مخفی میکند، جستجو کنیم.» و لذا موقعیت و وضعیت زن، اساس فعالیتها قرار خواهد گرفت ...
🔸دستگاه استعماری برای این مبارزه، مبالغ هنگفتی را اختصاص داده است و بعد از آنکه تشخیص داد که زن، محور اصلی و نقش اساسی مبارزه است تمام کوشش وی، صرف تسلط بر زنها و کنترل آنها شد.
🔹الجزایری مطمئن و استوار است و مادام که زنش هوای دل را تغییر نداده است، عوض نخواهد شد و با هرگونه اقدام اشغالگر که به منظور تخریب فرهنگ ملّی و تحلیل بردن و حل کردن اوست، مبارزه خواهد کرد.
🔻در برنامه استعمارگر این نقش تاریخی به عهده زن است که مرد الجزایری را به کارهایی وادار کند. مسخ کردن زنها، تصرف وی به وسیله ارزشهای بیگانه و بریدن او از موقعیت خاصی که دارد، متضمن تحصیل تسلطی واقعی بر مردان نیز هست و در عین حال متضمن تحصیل وسایل عملی و مؤثری است برای خراب و نابود کردن فرهنگ الجزایری.
🔸در گوشه و کنار اتفاق میافتد که موفق میشوند یک زن را به اصطلاح رهایی بخشند که آن زن، از جنبه نمادی (سمبلیک)، بیحجاب است.
از آن پس این زنانِ نمونهای و آزمایشی با چهره مکشوف و بدن آزاد، مانند سکه رایج در محیط اروپایی الجزایر سیر میکنند.
🔹در اطراف این زن حلقهای از تعلیمات نوین به وجود میآید و اروپاییها که از این پیروزی کاملا به هیجان آمدهاند از نگرانی اینکه به وضع اوّلیه برنگردد، این زن را مانند کسی که به مذهب جدیدی گرویده باشد، احاطه میکنند.
🔸مسئولان حکومتی بعد از هر موفقیت ثبت شده بیشتر معتقد میشوند که زن الجزایری تکیهگاهی است برای نفوذ غربیان در جامعه بومی. هر چادری که دور انداخته میشود افق جدیدی را که تا آن هنگام بر استعمارگر ممنوع بود، در برابر او میگشاید ...
🔹پس از دیدن هر چهره بیحجاب، امید حملهور شدن اشغالگران، ده برابر میشود. هر بار که یک زن الجزایری کشف حجاب کند، با این عمل خویش در واقع وجود جامعه الجزایری را با سیستم دفاعی سست بنیاد، باز و متلاشی به اشغالگر اعلام میدارد.
📝برگرفته از کتاب: بررسی جامعهشناسی یک انقلاب/ فرانتس فانون/ کتابخانه دانشگاه هنر لیل
دوستان خود را در سیاست و فرهنگ با خود همراه کنید.
ارسال لینک یادتون نره😁
https://eitaa.com/Shabaniesarouie
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷
🎥 #ببینید | اهل سحرخیزی باشید!
🍃🌹🍃
🎙حجتالاسلام عالی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴دوستانِ طلبه رفته بودند پیش آقا که اجازه بده بریم سوریه شهید بشیم. آقا گفته بود اگر مَردید که جهاد فرهنگی خیلی سختتر از جهاد نظامی است، بایستید و کار کنید
مرحوم فرج نژاد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️خاطره طنز حاج قاسم 😁😁
🇮🇷
🖼 #عکس_نوشت | دروغگویی های کم هزینه؟!
🍃🌹🍃
❌ چرا دروغ پردازان هيچ گونه هزينهاي پرداخت نمی کنند؟🤔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻خیلی از بزرگترها، مصاحبه فرزاد حسنی با خانم "سهیلا آرین" را دیده اند.
🔻خانم سهیلا آرین از کودکی به آمریکا رفته، آنجا تحصیل و همانجا ازدواج کرده است. خودش می گوید همیشه متمول بوده اند و در زندگی اش چیزی کم نداشته است.
دیدن این قطعه برای جوانترهایی که ممکن است این مصاحبه را آن موقع ندیده باشند، میتواند بسیار جذاب و راهگشا باشد ...
ندانستن و نشناختن دلیل اصلی انتخاب مسیر اشتباه در زندگی است.
ببینید چطور کتاب بزرگ راهنمای خدا مسیر یک انسان رو عاشقانه تغییر میده
⭕️ نگران آقای خامنهای نباش!
🔹عزیزی نقل میکرد در بهشت زهرا (س) تهران بودم، پیرمرد باصفایی دیدم که با ادب خاصی بالای این مزار ایستاده و دعا میخونه، نگاهم بهش بود و مدّتها که دور زدم دیدم دست به سینه هنوز بالای مزار هست، بعد پایان دعا و ذکر متوجه من شد. صدام کرد و گفت: پسرم ازت میخوام هروقت اومدی برای این شهید فاتحه بخونی.
🔸گفتم چشم، میشه خواهش کنم دلیلش رو بگید.
🔹گفت من سالها بود بعد از فتنه۸۸ برای حضرت آقا و سلامتی جسمی و تعرض احتمالی به جانشان خیلی نگران بودم و اضطراب درونی داشتم، روزی شهیدی با همین شمایل به خوابم اومد و شماره ردیف و قطعه هم بهم گفت. ازم پرسید چرا نگران آقای خامنهای هستی؟! نگران نباش من خودم محافظش هستم. بار اوّل توجهی به خواب نکردم تا اینکه دوباره همان خواب تکرار شد، همان هفته پنجشنبه با حفظ کردن شماره ردیف و قطعه اومدم بهشت زهرا و دقیقاً همان چهره رو روی قبر دیدم، دیدم تو توضیحات شهید نوشته «محافظ رئیس جمهور محترم حجت الاسلام سید علی خامنهای».
🔸از اون موقع به بعد دیگه خوفی از تعرض به جان آقا ندارم و در عوض مدام به این شهید سر میزنم و دعاگوش هستم، به هرکسی هم که بتونم میگم.
🪴 شک نکنیم که عنایت الهی و نگاه شهدا کشور ما را از خطرات محافظت میکند.
🔹حضرت امام فرمودند:
مسلم خون شهدا اسلام و انقلاب را بیمه کرده است.
⭕ این دیگه تهاجم_فرهنگی نیست رسما تجاوز فرهنگیه
🔺فروشش برا ی دیجی کالا و هزار جای دیگه آزاده بعد ک تو خیابون ی عده این قلادههای بردگی مدرن رو زدن ب گردنشون، تازه صدامون درمیاد.
اشاعه فساد و فحشا رو از سرچشمه خشک کنید
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌺
اللهم عجل لولیک الفرج بحق سیده زینب الکبری سلام الله علیها 🤲
«بقیَّةُ اللهِ خيرٌ لَّکُم»
چوکر یکی از اشیاء زینتی است که در واقع نوعی گردنبند است اما نه گردنبندی آویزان بلکه گردنبندی که کاملا دور گردن سفت میشود. چوکر (Choker) از نظر لفظی یک کلمهی انگلیسی است به معنای خفه کننده! همین موضوع نشان میدهد چوکر باید گردنبندی باشد که کاملا روی گردن شما سفت شود و نه یک چیز آویز
🔻وقتی همهپرسی، نقطۀ پایان نمیسازد:
در نقد شنیدن «صدای مردم» از دریچۀ «همهپرسی»
🖊 مهدی جمشیدی
۱. رهبر انقلاب از «شنیدن حرف مردم» استقبال میکند اما میگوید این دغدغه، «سازوکار» دارد؛ این سازوکار، «انتخابات» است. «طبیعیترین» و «مطمئنترین» مسیر برای شناختن نظر مردم، انتخابات است. نظام جمهوری اسلامی نیز سرنوشت «بخش عمدۀ نهادها»ی خویش را به عرصۀ انتخابات «واگذار» کرده است و این مردم هستند که به صورت «مستقیم»، دو قوّۀ اصلی آن را تعیین میکنند. بنابراین، دعوت نظام به شنیدن نظر مردم، «تحصیل حاصل» است؛ چراکه «خودِ نظام» در طول دهههای گذشته، همواره بر اساس آخرین نظرها و خواستههای مستقیم مردم، بازتولید و بازتعریف شده است.
۲. دیگر اینکه هر نظام سیاسی، مجموعهای از «خطوط قرمز» دارد که در حکم «هویّت» او هستند و ذات و حقیقتش را تشکیل میدهند. این خطوط قرمز، «سلیقهای» و «شخصی» نیستند، بلکه در «قانون اساسی» به آنها تصریح شده است یا از مصداقهای اصول قانونی اساسی هستند. البتّه حتّی در خود قانون اساسی نیز همۀ اصول، همرتبه نیستند، بلکه بعضی از اصول، همواره «ثابت» هستند و به رأیگذاشتنشان به معنی زدودن ذاتیّات نظام و عبور خاموش از آن و استحالهاش هستند. اینچنین اصولی و لوازم و نتایجشان و یا مصادیق و نمونههای عینیشان، «یک بار برای همیشه» انتخاب میشوند و فقط در صورت «تغییر نظام سیاسی»، جابجا میشوند. بنابراین سازوکار دگرگونساختنشان، «انقلاب» است نه «همهپرسی».
۳. نکتۀ دیگر اینکه بسیاری از مسألهها را همۀ مردم نمیتوانند «تحلیل» کنند؛ چون یا «بسیار تخصصی» هستند و یا «لایههای پیچیده و متعدّد»ی دارند، چنانکه حتّی در میان صاحبنظران نیز دربارۀ آنها اختلافنظر وجود دارد. در اینجا، ارجاعدادن مسأله به همهپرسی، «اختلاف» را برطرف میکند امّا به طور ضروری، موجب «انتخاب گزینۀ بهتر» نمیشود؛ چون تودۀ مردم از جنبهها و اضلاع مسأله، اطّلاع ندارند و بر اساس دلخواه خویش یا دسترسیهای ارتباطیِ خویش تصمیم میگیرند. روشن است که باید مسأله را در مجرای «کار کارشناسی» و «اجماع نخبگانی» حل کرد و کوشید به هر اندازه که میتوان «اهل نظر» را به یکدیگر نزدیک کرد. از متن این «توافق خبرگی» در سطح بالا، «همراهی اجتماعی» نیز برخواهد خواست. پس اینکه تودۀ مردم، «امکان تحلیلِ» اینچنین مسألههایی را ندارند، سخن عجیب و تحقیرآمیزی نیست و خودِ مردم نیز بر همین اساس، به عرصۀ انتخابات پا میگذارند تا آنانی را که خبره و نخبه هستند و از عهدۀ حل مسألههای تخصصی برمیآیند را انتخاب کنند. برداشتن این واسطه و «تودهایسازی تصمیمگیری دربارۀ مسألههای تخصصی»، خدمت به منافع ملّی نیست.
۴. ما در «شرایط طبیعی» به سر نمیبریم که ذهنیّت جمعیمان، «آسوده» و «بینوسان» باشد و در آن «دستکاریهای بیرونی» نباشد. دشمن تلاش میکند با «تصرّف شناختی» و «بازی روایتی»، حقّ و باطل و صدق و کذب را جابجا نماید تا شاید مردم را در مقابل نظام قرار بدهد. در چنین وضعی، روشن است که بهطور ضروری، «سخن حقّ» غالب نمیشود و فضای اجتماعی، درگیر «مباحثۀ عقلانی» نمیگردد و «قوّت استدلالها»، ملاک داوری قرار نمیگیرد، بلکه برندۀ این بازی، نیروها و جریانهایی خواهند بود که بیش از دیگران، روایت میسازند و ذهن مردم را به تسخیر قدرت بازیگری خود درمیآورند. گذشته از این، شکاف تصنّعی از «حاکمیّت» به «جامعه» نیز انتقال مییابد و جامعه نیز در ورطۀ «تضاد» و «کشمکش» گرفتار میشود، درحالیکه غرض از همهپرسی، مشارکتدادن به مردم برای دور افتادن از منازعه بود. همهپرسی در اینچنین موقعیّتی، نهتنها گرهگشا نیست، بلکه هر نتیجهای را به یک «اختلاف تازه» تبدیل میکنند و بهتدریج، «شکافهای متقاطع» میآفریند و جامعه را از درون، پارهپاره میکند. از متن این همهپرسی، «زنجیرهای از همهپرسیها» بر خواهد خواست که پایانشان جز تضعیف اقتدار حاکمیّت و تولید تنش ریشهدار در عمق جامعه نیست.
۵. اگر آیتالله خامنهای، در برابر نظر مردم باشد و یا به نظر مردم، بها و اعتبار ندهد، تنها با «همهپرسی» مخالفت نمیکند، بلکه اساس «انتخابات» را برمیچیند یا دستکم آن را محدود و اقلّی میکند، نه اینکه اینقدر بر آن اصرار بورزد و در امتدادش، «نظریۀ مردمسالاری دینی» را مطرح کند. آنکه خوی دیکتاتوری دارد، هیچ «مجرا» و «بستر»ی برای اظهارنظر مردم باقی نمیگذارد و میکوشد به مردم تلقین کند که «حقّ گفتن» ندارند، درحالیکه رویکرد ایشان از آغاز تاکنون، «مردمیسازی دولت» و «مشارکت حداکثری» بوده است. ازاینرو، باید انصاف داد که نظر منفی ایشان در شرایط کنونی دربارۀ همهپرسی، نه به معنی تعارض با مردم است و نه به معنی ناچیزانگاشتن فهم مردم.