eitaa logo
"شهید ناصر عبدالی"
405 دنبال‌کننده
934 عکس
643 ویدیو
42 فایل
شهادت هنر مردان خداست کتاب شهید: به بدرقه ام بیا کتاب مادر شهید(شهیده فاطمه همایون مقدم): فرشته ای که بال نداشت کانال با حضور همسر و خانواده محترم شهید ایجاد شده و همسر و دختر شهید عبدالی از ادمین های کانال هستند ادمین کانال @Nosrat14
مشاهده در ایتا
دانلود
یادی هم کنیم از خادم آقا امام رضا، آقا سید عزیز که تو خیلی از مراسمات همراهمون بودن. و تو مراسم سالگرد شهید عبدالی هم حضور داشتن شادی روحشون صلوات بفرستیم کانال https://eitaa.com/ShahidAbdali
جایزه نفر اول مسابقه‌‌ی انیس النفوس امام رضاجان ❤
جایزه نفر دوم مسابقه‌‌ی انیس النفوس امام رضاجان ❤
جایزه نفر سوم مسابقه‌‌ی انیس النفوس امام رضاجان ❤
موافقید یکی از دلنوشته‌هاتون رو با هم بخونیم؟!
دلنوشته‌ای به انیس النفوس امام رضا جان ❤ سلام السلام علیک یا بن موسی الرضا علیه السلام. . چشمانم را می بندم ... کبوتر دلم را روانه می کنم به قطعه ای از بهشت ... از دور به رقص پرچمهای سبز روی گنبدهای طلایی خیره می شوم، دست بر روی سینه میگذارم و سر تعظیم فرود می آورم ... با اشک‌ چشم وضو می سازم و زیر لب زمزمه می کنم ... السَّلامُ عَلَيْكُمْ يا أهلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ ... گویی بر بال ملائک قدم‌ می گذارم ... مشتی گندم برای کبوتران حرم میریزم و به سمت سقاخانه‌ روانه میشوم؛ جرعه ای آب می نوشم و سلامی پیشکش شاه عطشان می کنم. نزدیکتر میشوم، قلبم تندتر میزند ... زیارتنامه را برمیدارم و اذن دخول میخوانم ... با پای راست قدم در صحن سقا خانه میگذارم، مشام جانم از عطر حرم‌ پر می شود، نسیمی دلچسب گونه ام را می نوازد. خادمها لبخند زنان به زوار خوش آمد میگویند .. .صدای سلام و صلوات از هر گوشه به گوش می رسد. لحظه دیدار فرا رسیده ... سر از پا نمی شناسم، چشمان بارانی ام ضریح طلایی را مواج میبیند ... واردروضه منوره می شوم ه، گوشه ای می ایستم، دستهای گدایی ام‌ را بلند میکنم و برای سلامتی و فرج امام زمان عج دعا میکنم، حضرت عشق ... اینجا مشهدالرضا است ... حرم هشتمین خورشید تابناک از تبار آفتاب ... روز موعود فرا رسید ومن به اذن شما راهی قطعه ای از بهشت شدم. .باشدکه این زیارت حقیر با معرفت خالصانه باشد🙏❤️ ✍ ذبیح الله زارع زاده کانال https://eitaa.com/ShahidAbdali
تو چراغ منی که هر شب روشنایی را به زندگیم می‌بخشی و هر روز، با عشقت، من را دوباره زنده می‌کنی ❤❤❤❤❤ کانال https://eitaa.com/ShahidAbdali
انگار از دلش نغمه احساسش را شنیده بود. حق داشت بعد از این همه مدت، برای خودش خانه ای بخواهد. همین را بی اراده اعتراف کرد. می دانست طبقه بالای عمو احمد خالی است. زینت که موافقت ناصر را از نگاهش دریافت، به عمو احمد گفت اگر از ما کرایه می گیرید، طبقه بالایی تون.. عمو نگذاشت حرفش تمام شود. "این چه حرفیه. خونه خودتونه" زینت هانیه را در آغوش گرفت و گفت "این طوری که نمی شه ما باید کرایه بدیم" سنگ هایشان را واکندند. قرار شد ماهیانه مبلغی به عنوان اجاره به عمو احمد بدهند. هانیه نه ماهش بود. خرداد 60 بود که به خانه جدید اسباب کشی کردند. خانه عمو همان نارمک بود کمی پایین تر از میدان هفت حوض. طبقه بالا یک اتاق سرتاسری بود با یک آشپزخانه و سرویس. روزی که اسباب کشی کردند، ناصر یک چوب پرده وسط سالن زد تا آن را به دونیم کند. -ما رفت و آمد زیادی نداریم اما برای احتیاط خوبه کسی اتاق خواب رو نبینه. نیمی از خونه رو برای اتاق خواب و نیم دیگه رو پذیرایی می کنیم . برشی از کتاب کانال https://eitaa.com/ShahidAbdali
یه صلواتم هدیه کنیم به شهدای هفده شهریور سال ۵۷ 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امروز سالگرد شهید حسن عاملی (همسر خواهر) بود که سال ۶۲ توسط کومله به شهادت رسید و مزار ایشان مثل شهید عبدالی در قطعه ۲۴ میباشد روحشان شاد صلواتی هدیه کنیم به روح این شهید عزیز https://eitaa.com/ShahidAbdali
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا