eitaa logo
کانال شهید محمدعلی برزگر
8.2هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
5.5هزار ویدیو
1 فایل
ارتباط با ما و سفارش کتاب از قفس تا پرواز (زندگینامه شهید محمدعلی برزگر): @ShahidBarzgar ولادت:۵'۳'۱۳۴۵ شهادت ومفقودیت:۱۰'۶'۱۳۶۵ عملیات:کربلای۲ فرمانده:شهیدکاوه منطقه شهادت:حاج عمران عراق تبلیغات @Mahya6470 لینک کانال https://eitaa.com/24375683/10791
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قرار روزانه... 💫اللهم عجل لولیک الفرج. هدیه به اهلبیت (ع) تعجیل درفرج امام زمان (عج) امام وشهدا؛شهیدبرزگر.. ۳صلوات محبت کنید... ذکرِ تعجیلِ فرج؛ رمزِ نجاتِ بشر است ما بر آنیم که این ذکر جهانی گردد... 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💛✨"ای همه آسمانِ شده، 🤍✨خیره‌ به هر نگاه تو 💛✨چشم رضا ستاره شد، 🤍✨مانده کنارِ ماهِ تو 💛✨لشگرِ حوریان ببین، 🤍✨برگِ خزانِ مقدمت 💛✨آمده‌ تا که بال خود، 🤍✨فرش کند به راهِ تو . . . 💛✨ولادت حضرت معصومه(س) 🤍✨بـــر شــمـــا مــبـــارک" دوستانی که قم به زیارت مشرف میشین...التماس دعا...
داستان نمره قرضی... خانم معلم در دفتر تنها بود که پسر کوچکی آرام درِ دفتر را باز کرد و با لحن محتاطی او را صدا کرد. خانم معلم او را شناخت، اما بدون آن که بخواهد نارضایتی خودش را به رویش بیاورد، گفت: تو در امتحان نمره 9 گرفتی. تو تنها کسی هستی که نمرۀ قبولی نگرفته پسرک با خجالت و در حالی که صورتش سرخ شده بود سرش را بلند کرد و گفت: خانم معلم چِن ، می‌شود... می‌شود یک نمره به من ارفاق کنید؟ خانم چِن با عتاب مادرانه‌ای سرش را تکان داد و گفت: یک نمره ارفاق کنم؟! این ممکن نیست. من طبق جواب‌هایی که در برگۀ امتحانت نوشته‌ای به تو نمره داده‌ام. او اضافه کرد: نگران نباش. من که نمی‌خواهم به خاطر ضعفت در امتحان، تو را تنبیه کنم. تو باید در امتحان بعد تلاش بیشتری کنی و نمرۀ بهتری بگیری. پسر با صدایی که نشان می‌داد خیلی ترسیده گفت: اما مادرم کتکم می‌زند. خانم معلم ساکت شد. او آرزوی والدین را درک می‌کرد که می‌خواهند بچه‌هایشان بهترین نمره‌ها را کسب کنند و موفق باشند؛ از طرفی نمی‌توانست در برابر بچه‌های بازیگوشی که در امتحاناتشان ضعیف هستند، نرمش نشان دهد. اما یک موضوع دیگر هم بود. او می‌دانست که کتک خوردن بچه‌ها هم هیچ کمکی به تحصیلشان نمی‌کند و حتی تأثیر منفی آن ممکن است آن‌ها را از تحصیل بازدارد. نمی‌دانست چه تصمیمی بگیرد. یک نمره ارفاق بکند یا نه. او در کار خود جداً اصول را رعایت می‌کند. اما به هر حال قلب رئوف مادرانه هم داشت. نگاهی به پسرک کرد. هنوز تمام تن پسرک از ترس می‌لرزید و به گریه هم افتاده بود. عاقبت رو به پسرک کرد و گفت: ببین!، این پیشنهادم را قبول می‌کنی یا نه؟ من به ورقه‌ات یک نمره «ارفاق» نمی‌کنم. فقط می‌توانم یک نمره به تو «قرض» بدهم. تو هم باید در امتحان بعدی 2برابر آن را، یعنی2نمره، به من پس بدهی. خوب است؟ پسرک با شادی گفت: چشم! من حتماً در امتحان بعدی 2نمره‌ به شما پس می‌دهم. او با خوشحالی از خانم معلم تشکر کرد و رفت. از آن پس برای این که بتواند در امتحان بعدی قرضش را به خانم معلم پس بدهد، با دقت زیاد درس می‌خواند. تا این که در امتحان بعد نمرۀ بسیار خوبی کسب کرد. از طرف مدرسه به او جایزه‌ای داده شد. از پسِ آن «درس» که خانم معلم به او داده بود، مقطع دبیرستان را با نمرات عالی پشت سر گذاشت و وارد دانشگاه شد. او همیشه ماجرای قرض نمره را برای دوستانش تعریف می‌کند و از بازگویی آن همیشه هیجان زده می‌شود. زیرا می‌داند که نمره‌ای که خانم معلم آن روز به او قرض داد، سرنوشتش را تغيير داد. 🔺 آن پسرک جوان اکنون جزو ده ثروتمند دنیاست... او " لی کا- شینگ " رییس بزرگترین کمپانی عرضه کننده محصولات بهداشتی به سراسر جهان است! مراقب تاثیر تصمیماتمان بر سرنوشت افراد باشیم...!👌
🕊بانومعصومه آرامش نخستین شهیده راه عفاف و حجاب است که در ۱۶ شهریورماه ۱۳۵۲ چشم به جهان گشود در ۱۷ دی‌ماه سال ۱۳۶۹ در حالی که تنها ۱۷ سال سن داشت اسیر هواهای شیطانی سرایدار کتابخانه‌ای می‌شود و چون نخواست تن به خواسته گناه‌آلود او دهد سر از بدنش جدا شد. شهیده آرامش در یک دفاع جانانه از مبانی اعتقادات دینی تا سرحد مرگ به مبارزه با بی‌دینی، بی‌عفتی و خباثت رفته و در پایان روحش با یک تراژدی غمگین به آسمان پرواز می‌کند اما نام و داستان این دختر نوجوان در کشور گمنام است و تنها کاری که در راستای معرفی این الگوی تمام و کمال انجام شده نامگذاری همان کتابخانه به نام شهیده معصومه آرامش است.
تاریخ تولدت مهم نیس تاریخ تبلورت مهمه اهل کجابودنت مهم نیس اهل و بجابودنت مهمه منطقه زندگیت مهم نیس منطق زندگیت مهمه وگذشته زندگیت مهم نیس امروزت مهمه که چه گذشته ای واسه فردات میسازی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇️ پیام تبریک روز دختر 😍☺️ کرامت اینم یک دعای زیبا وشنیدنی از مداح محبوب و باخلوص کشوری
سال ۶۱ است. ایستاده اند کنار دیوار بهداری اردوگاه عنبر که عکس بگیرند بدهند صلیب سرخ ببرد برای خانواده هایشان. چند ماه بعد عکس ها می رسند ایران. مادرها نفس راحتی می کشند وقتی می‌بینند بچه هایشان صحیح و سالم روی پای خودشان ایستاده اند. واقعیت اما چیز دیگریست. خارج از کادر عکس، سه جفت عصا روی زمین افتاده است. یکی مال حسن تاجیک شیر، نفر ایستاده سمت چپ، که استخوان رانش شکسته و به قدر یک عکس گرفتن توانسته بی عصا بایستد. قصه آن دو نفر ایستاده کنار حسن خیلی جالبتر است، آنها پاهای از زانو قطع شده یشان را پشت نفرات جلویی پنهان کرده اند که مادر هایشان متوجه نشوند و غصه نخورند! طفلی مادر هایشان! ‌
به فرزندان خود چگونه خوشبخت شدن را بیاموزید نه چگونه ثروتمند شدن را... تا زمانی که بزرگ شدند قدر چیزها را بدانند نه قيمتشان را
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شبِ نخ دَماغی... محمدعلی به نماز شب و نماز اول وقت بسیار اهمیت می‌داد. به طوری که یک رادیو به منظور شنیدن و فهمیدن اذان بموقع و اخبار و اطلاعات داخل وخارج کشور تهیه نمود. او هیچوقت نماز شبش ترک نمیشد. و دوست داشت بچه ها هم از فیض نمازشب بهره مند شوند. برای همین نیمه های شب ؛بچه هایی که قبل خواب اعلام آمادگی کرده بودند را بیدار میکرد . البته یک مشکل کوچک وجود داشت اینکه برخیها از خواب شیرین دل نمیکندند ومحمدعلی بعد از کوشش بسیار فورا دست به کار میشد و نخی را به بینی فرد مورد نظر فرو کرده و آنقدر نخ را دربینی او می چرخاند که فرد از ادامه خواب منصرف میشد.😂👌🪡 تا زمانیکه محمدعلی در حوزه ما بود نماز شب و نماز صبح بچه ها سر وقت و مداوم انجام میشد و همه طلاب از این حرکت محمدعلی نه تنها ناراحت نمیشدندکه از او قدر دانی هم میکردند. اما با هجرت محمدعلی به کاشان نظم نمازشبمان بهم خورد و آن شوق و خنده های قبل نمازشب پرکشید. محمدعلی به شوخی میگفت: تا نمازم را شروع نکرده ام بیدار شوید... که از شدت نورانیت صورتم؛ نزدیک است چشم‌ها کم سوء شود😂👌 بشتابید...بسوی رستگاری که اگر بیدار نشوید😡 به تعداد همه شما نخِ بینی آماده کرده ام؛ با الله اکبر محمدعلی حساب کار دستمان می آمد و آنقدر نمازشبمان شیرین برگزار می‌شد که هنوز مرور لحظه های نابش کامم را شیرین می‌کند. یادت بخیر رفیق شهیدم😢🕊 ✨خاطرات محمدعلی برزگر راوی دوست و همکلاس شهید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از شخصی پرسیدند: روزها و شب هایت چگونه می گذرد؟ با ناراحتی جواب داد: چه بگویم! امروز از گرسنگی مجبور شدم کوزه ی سفالی که یادگار سیصد ساله ی اجدادم بود بفروشم و نانی تهیه کنم..! گفت: خداوند روزی ات را سیصد سال پیش کنار گذاشته و تو اینگونه ناشکری می کنی... خدایا_شکر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 اسرائیل بدست ایرانیان، پیش از ظهور قائم نابود می‌شود! 📗 کافی، جلد ۸، صفحه ۲۰۶
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دنیای_رنگارنگ 🎨 این روزا🌸 مگه میشه یادی از دختران شهدا نکنیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به این دختر و پدرش مبارک آخرین بار باهاش بازی می‌کنه، قشنگ نگاهش می‌کنه و دختر عروسکش رو با چه حسرتی دخترش رو راهی می‌کنه تا بهشت...😭 فقط یه پدر معنی این نگاه رو می‌فهمه خدایا با نابودی صهیونیست و ظهور عجل الله تعالی فرجه الشریف امروز به همه‌ی دختران مظلوم دنیا خصوصا به یه عیدی قشنگ بده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر غم؛مصیبت یا گرفتاری براتون پیش اومد؛هیچوقت ناشکری نکنید چون خدا یک دَرِخیر بزرگتری رو براتون بازمیکنه که خودتون خبر ندارید... حتما حتما هم نشر بدید و هم چند بار گوش کنید این واقعیت الان خیلی از ماهاست خدا رحم کنه اللهم جعل عواقب امورنا خیرا ان شاءالله 😭🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گرچه یار خوبی برایت نبوده ونیستیم اما از اول تا آخر هفته هایمان فکر آمدنت هستیم...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قرار روزانه... 💫اللهم عجل لولیک الفرج. هدیه به اهلبیت (ع) تعجیل درفرج امام زمان (عج) امام وشهدا؛شهیدبرزگر.. ۳صلوات محبت کنید... ذکرِ تعجیلِ فرج؛ رمزِ نجاتِ بشر است ما بر آنیم که این ذکر جهانی گردد... 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💐خاک این شهر 💫به چشمان تو عادت دارد 💐خوش به حال 🎊نفس قم که لیاقت دارد 💐چون تو یک روز ✨ازین کـوچـه گـذشتی 💐عمری زندگی در دل 🎊این شهـر سعادت دارد 💐💐ولادت حضرت معصومه(س) و روز دختـر مبـارک 💐
آیا می‌دانید ... علت نامگذاری دادگاه میکونوس چیست...؟میکونوس یک هموطن ایرانی بوده است؟! پاسخ: بله (میکونوس، از خطه سرسبز گیلان) ...حوالی سال 1946 میلادی يكسال پس از جنگ جهانی مردی اهل شمال ايران، در حومه ی رشت به نام ميرزاكاظم بسيار مورد اعتبار و احترام مردم بود او در داوری و حل و فصل كردن اختلافات مردم، شهره عام و خاص بود، از اين رو ميرزاكاظم را به سِمَت ميراب منطقه تعيين كرده بودند تا در تقسيم آب زراعی به كشاورزان كمک كند، ميرزاكاظم حدود يک هكتار باغ در نزديک رودخانه پسيخان داشت كه ازگيل پرورش می داد (ازگيل به زبان گيلكی كونوس گفته می شود) ميرزاكاظم در فصل بهار و تابستان ميراب شاليزار و در پاييز زنبيل بر دوش در باغ ازگيل خود مشغول بكار بود... در آن دوره به فرمان رضا شاه برای هر ايرانی سجل(شناسنامه) صادر می شد که معمولا بر اساس شغل، ظاهر شخص و... نام فامیل تعيين وثبت می گرديد!!! يكی از روزهای سرد پاييز درحالی که ميرزاكاظم در باغ مشغول امور باغ و برداشت محصول ازگیل بود خبر دادند كه از ثبت احوال رشت برای صدور سجل آمده اند، ميرزاکاظم با زنبيل پر از ازگيل برای گرفتن سجل رفت، مامور ثبت احوال كه در منزل کدخدا در حال تنظيم مدارک بود چشمش به زنبيل ميرزاكاظم افتاد، از او پرسید پیرمرد چی با خودت داری؟ ميرزاكاظم با لهجه ی شیرین گيلكی جواب داد "می كونوس"( ازگيل من) كه مامور ثبت احوال همان نام را برايش انتخاب می كند، “ميكونوس” از آن روز، ميرزاكاظم میرآب معروف به میرزاکاظم ميكونوس شد. میرزاکاظم  چهار فرزند داشت كه پسر سومش محمدجواد از نظر ظاهری و خلق و خوی شباهت زيادی به پدر داشت. محمدجواد پس از فارغ التحصيل شدن از دبيرستان كورش رشت، تصميم گرفت برای ادامه تحصيل در رشته حقوق به دانشگاه تهران برود، از قضا در آن زمان تسهيلاتی را برای تحصيل در فرنگِ دانش آموزان موفق در نظر می گرفتند، كه اين تسهيلات شامل حال محمدجواد ميكونوس هم شد و او توانست به آرزوی دیرینه ی خود يعنی تحصيل در رشته حقوق آنهم در فرنگ برسد!!!!!! محمدجواد ميكونوس شهر برلين آلمان را برای تحصيل انتخاب نمود و شش سال در آنجا با جديّت و علاقه فراوان تحصيل نمود و از دانشجويان تراز اول دانشگاه'' Humboldt برلين'' شد و بلافاصله پس از اتمام تحصيلات جذب آكادمی حقوق دانان آلمان شد. محمدجواد میکونوس پس از ٣٠ سال كار مداوم و خستگی ناپذير از سوی دادگاه فدرال به عنوان قاضی برتر  آلمان در قرن بیستم معرفی شد و دولت آلمان نیز به پاس زحمات او ساختمان دادگاه برلين را به نام ميكونوس تغییر داد. از محمدجواد كتاب های زيادی برجا مانده است. همچنین گزيده ای از سخنان او در ورودی دادگاه ميكونوس به عنوان منشور میكونوس نصب شده است. محمدجواد ميكونوس باقی عمرش را در جزيره ایی در یونان كه به نام خود خريداره كرده بود گذراند، جزيره ميكونوس اكنون از جزاير پر رونق یونان بشمار می آید، لازم به ذكر است جناب ميكونوس قبل از ترک آلمان درخت ازگيلی به يادبود پدرش در محوطه  دادگاه ميكونوس كاشت كه هنوز پا برجاست و هر ساله كودكان در زادروز ميكونوس دور اين درخت حلقه می زنند و شعری به زبان آلمانی می خوانند. اقتباس از ترجمه مقاله ی ''پرفسور هلموت'' شماره ٣١٧ از ماهنامه ی اشپیگل بررسی كتاب تاریخ شناس آلمانی در زمینه آسیا میانه *خرم آن نغمه  که مردم بسپارند به یاد* اللهم عجل لولیک الفرج 🕋 🪸💛 الهی و ربی من لی غیرک 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شوخی معنادار شهید با حاج‌آقا😅 حرف حقی که کشکی گفته😃 خاطره حاج‌آقا علی اکبری🎙
🔻تولدِ فرزندِ شهید حادثۀ تروریستی کرمان 🔹در آستانۀ روز دختر «زینب محمدی‌پور» تنها یادگار شهید علیرضا محمدی‌پور چشم به جهان گشود. 🔹شهید محمدی‌پور در حملۀ داعش به گلزار شهدای کرمان به شهادت رسید. شادی روحشون صلوات🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 دخترت رو خوشحال کن!😊 💐 پست تقدیم به پدر و دخترهایی که عاشق هم هستند و مایه افتخارهمدیگر. 🎙 🍀
نزدیك عملیات بود؛ می‌دونستم تازه دختردار شده. یك روز دیدم سر پاكت نامه از جیبش زده بیرون... گفتم این چیه؟ گفت عكس دخترمه گفتم بده ببینمش گفت خودم هنوز ندیدمش! گفتم چرا؟ گفت: الآن موقع عملیاته. می‌ترسم مهر پدر و فرزندی كار دستم بده، باشه بعد... 🌷 کرامت 🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگه کور بمونی می‌کشمت داستان بسیار زیبای گدا و نادرشاه در مقابل حرم امام علی(ع) عمری جلوی درب حرم امیرالمومنین(ع) از مردم گدایی کردی؟! استاد شیخ حسین انصاریان