eitaa logo
کانال شهید محمدعلی برزگر
14.1هزار دنبال‌کننده
3هزار عکس
8.6هزار ویدیو
2 فایل
صاحبِ کتاب از قفس تا پرواز(شهید محمدعلی برزگر): ولادت:۵'۳'۱۳۴۵ شهادت ومفقودیت:۱۰'۶'۱۳۶۵ عملیات:کربلای۲ فرمانده:شهیدکاوه منطقه شهادت:حاج عمران عراق تبلیغات شما👇 @Mahya6470 تعرفه https://eitaa.com/Barekatkhaneh/ کانال https://eitaa.com/24375683/10791
مشاهده در ایتا
دانلود
❇️روایتی از اخلاص شهید اسدالله لاجوردی 🔹یک بار تعداد زیادی خبرنگار داخلی و خارجی برای بازدید از زندان اوین آمده بودند، آخر شب که می‌خواستیم برویم، دیدم صدایی می‌آید؛ رفتم دیدم سید [شهید لاجوردی] دَمپایِ شلوارش را بالا زده و مشغول شستن توالت‌هاست، آن هم بعد از یک روز شلوغ کاری که یکسره برای خبرنگاران توضیح داده بود. گفتم: «سید چه کار می‌کنی؟» گفت: «از صبح خیلی این فلاش دوربین‌ها به صورت من بود، کمی غرور من را گرفت، می‌خواهم این غرور بریزد». این بود روحیه برادر عزیزمان 🕊 شهید سید اسدالله لاجوردی. 📚روایتگر:حاج احمدقدیریان
ازقفس تاپرواز ⁉️🕊 شبی که فردایش عازم شدودیگربازنگشت دوآلبوم(یکی بزرگ و دیگری کوچک)ویک نوار کاسِت به دستمان داد وگفت: داداش اینها هدیه ام برای روزهای فراق شماست. یعنی چه؟ این عکسها را بازحمت از نوجوانی تا به امروزم برایت جمع آوری نموده ام این نوارکاسِت هم صدای خودم را ضبط کرده ام تا هروقت دلت برایم تنگ شد آرامش خاطرت باشند. گفتم: دفعه اولت که نیست جبهه می روی ؛ گفت داداش: این دفعه فرق دارد؛من دیگر برنمیگردم. اما فراموش نکن... هروقت دلتنگم شدی؛باصوتم برای امام حسین گریه کن...نه من... پرسیدم: یعنی شهیدمیشوی؟؟؟! گفت: چندی پیش درعالم رویا خودم را به شکل کبوتری درقفس دیدم که ناخواسته زندانی شده...وقفس را به تک درختی که درکنار ساحل روییده بود آویزان کرده بودند. آسمان آبی رنگ و کبوترانی که درمقابلم آزادانه پرواز میکردند دل ازدلم ربوده بود اما هرچه میکردم توان بیرون آمدن ازقفس نداشتم... صدایی می آمد که اگر شوق رفتن داری باید دست از کوشش برنداری... آنقدر به میله‌ های قفس ضربه زدم که یکی ازمیله هاشکست وتوانستم به زحمت ازقفس رهایی یابم. مقداری از پروبالم زخمی شد و درحین بیرون آمدن ازقفس چندقطره خون از بالم به دریا چکید ودریا سرخ شد. من این بار به آرزویم شهادت وآزادگی خواهم رسید.. برای همین مطمئنم این دفعه جبهه بروم برنمیگردم. هرچند زیربارنمیرفتم اما اوباشوق وذوق بسیار مدام از جزئیات ونشانه های رویایش برایم میگفت .. 🕊خاطرات شهیدمحمدعلی برزگر 📚کتاب ازقفس تاپرواز
👌آخرین بدرقه... برای خداحافظی همه دورش حلقه زده بودیم. نوبت به من که رسیدازفرصت استفاده کردم وپیشانیش را بوسیدم.چون محمد هیچوقت نمازشبش ترک نمیشد. بعداز بوسه من..پرسیدآبجی پس چرا زیر گلویم را نبوسیدی؟ با این جمله محمدنگرانی همه وجودم را فراگرفت. بادستپاچگی پارچ آب را برداشتم واز چشمه درب حیاطمان پرآب کردم تا پشت قدمش بریزم. اما محمد پارچ آب را ازدستم گرفت وگفت:بسم الله...آب نطلبیده مُراد است. (سلام برحسین ع)مقداری را خورد وبقیه را پای درخت ریخت ونگذاشت آب پشت قدمش بریزم. پرسیدم چرا نگذاشتی؟ گفت: چون هروقت آب ریخته ای برگشته ام. امااین بار باید بروم... همه دوستانم به قافله شهدارسیدند ومن هردفعه باید شرمنده ودست خالی برگردم. محمد تا رسیدن مینی بوس مدام جلوی چشمان ما علی اکبر وار قدم می زد. وبرخلاف ما که اشک می ریختیم از خوشحالی حالت پرواز داشت ولبخندبرلب تا لحظه آخر بگو بخندمیکرد. محمد رفت و تا مدتی مفقودالاثرشد. واین خاطره ناب از بدرقه اش هنوز در ذهن فرسوده ام باقیست. 🕊خاطرات شهیدمحمدعلی برزگر راوی :خواهر شهید؛ (مَه اَفروز برزگر) 📚کتاب ازقفس تاپرواز کپی ازخاطرات شهیدآزاداست😊 👌اجازه گرفتیم خیالتون راحت میتونیدبالینک خودتون بزارین کانال یاگروهتون 🆔@ShahidBarzegar65
همسر خلبان شهید «ابراهیم دل حامد» از تهران گفت: شهیدان «دل حامد» هر دو خلبان بودند.اگر چه پیکر همسرم «ابراهیم» بعد از 23 سال بازگشت و برادرش همیشه در خلیج فارس مفقود الاثر شد. اما آن دو قهرمان هنوز گمنام اند نزدیک به 9 سال از وضعیت همسرم بی اطلاع بودم، ادامه داد: در این مدت با مرکز صلیب سرخ در سوئیس و بعد در تهران مکاتبه می کردم که البته به نتیجه ای نرسیدم. پس از بازگشت آزادگان به کشور، با تهران تماس گرفتم و گفتند که آقای جمشید اوشال، هم دوره شهید دل حامد در آمریکا که بیست و پنجم مهر 1359اسیر شده بود، آزاد شده است. ایشان را می شناختم. با خانه شان تماس گرفتم و سراغ ابراهیم را گرفتم. آقای اوشال گفت «خانم دل حامد، خدا به شما صبر حضرت زهرا (س) بدهد». گفتم «چرا این حرف را می زنید؟» گفت «عراقی ها عکسی از ابراهیم به من نشان دادند که لباس زیر به تن داشت و دست هایش از پشت بسته و پاهایش هم بسته بود. از دهان ابراهیم خون می آمد. از عراقی ها پرسیدم شما این فرد را کشته اید؟ عراقی ها گفتند زمانی که از هواپیما افتاده، مرده است.» روحشان شاد🌺 https://eitaa.com/shahidBarzegar65/9138
7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸 فیلمی از همان شهیدی که رهبر معظم انقلاب گفته بود👆 شهید_علی_چیت_سازیان : کسی می تواند از سیم خاردارهای دشمن عبور کند که از سیم خاردارهای نفس خود عبور کرده باشد. 🌺سردار ملی و سرباز فداکار اسلام در روز چهارم آذر ۱۳۶۶ در حین انجام یک ماموریت گشت شناسایی به درجه رفیع شهادت نائل آمد. 🌷قبل از او برادر دیگرش امیر چیت سازیان در راه دفاع از اسلام ناب محمدی به درجه رفیع شهادت رسیده بود. https://eitaa.com/shahidBarzegar65/10102
🔴 شهیدی که یک تنه جلوی ۴۰ داعشی ایستاد! 🔻اگر شهید نبود، جاده بوکمال به دست داعش می‌افتاد و به دنبال آن شهر بوکمال نیز سقوط می‌کرد. 🔹او به تنهایی با ۴۰ تن روبه‌رو می‌شود و پس از به هلاکت رساندن ۳۷ نفر از آن‌ها، فشنگ‌هایش تمام می‌شود. به سوی او حمله می‌کنند تا اسیرش کنند، اما این بار با سرنیزه دفاع و دو نفر دیگر را مجروح می‌کند و در نهایت به شهادت می‌رسد. ✍️شهید پرهیزگار متولد ۱۳۶۵ و نخستین شهید مدافع حرم شهرستان خفر در استان فارس است. او ۲۱ آذر ۹۶ در سوریه به شهادت رسید و هیچ‌گاه دومین پسرش را ندید. https://eitaa.com/shahidBarzegar65/10532