💢 #قربانی_راه_خدا
.
▪️چند سال پیش رفته بودیم
روستای قراخیل خدمت والدین شهید
صادق نوراللهی بسیجی لشکر ویژه ۲۵ کربلا.
پدرش میگفت : عید قربان سال ۱۳۶۷ بود. یک روز قبل گوسفندی رو آوردم خونه مون واسه قربونی...
پسرم صادق جبهه بود.
صبح گوسفند و آوردم که ذبح کنم ،
گوسفند از دستم فرار کرد.گرفتمش ،
ولی باز دوباره فرار کرد ،
برای بار سوم گوسفند را آوردم آماده کردم برای قربونی اما دیدم انگار چاقو نمیخواد سر این گوسفند و ببره ،
منصرف شدم رو به آسمون گفتم:
خدا چه مصلحتیه.راضیم به رضات ،
مثل اینکه تو هم نمیخوای این حیوان ذبح کنم.غروب همون روز برام خبر آوردن صبح همون لحظه که میخواستم قربونی کنم ؛ پسرم صادق تو جبهه در راه خدا قربونی شد و شهید شد.
خدا همون یه قربونی رو ازم قبول کرد.