eitaa logo
•نِعٔمَ‌الٔرِفیْقٔ•
1.6هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
166 فایل
•نِعٔمَ‌الٔرِفیْقٔ• - إِنَّ الْحَسَنَاتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئَاتِ . - به خاطر بهشت عاشق شهادت نباش ! به خاطر قرب الهـی، رسیدن به خدا عاشق شهادت باش '! کپی ؟ صدقه‌جاریست . خادم تبادل : @oohhaoo .
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🍃 آدمے، تڪه هایۍ از یڪ دلتنـگے عظیم است...💔 از ترڪیب ثانیه هایۍ که بوے تنهایۍ دارند...🍂 ٩روز تا آسمانی‌ شدنت🥀🕊 🦋👇🏻🦋👇🏻🦋👇🏻🦋 https://eitaa.com/joinchat/3048734740Cd4d2cbd981 ❤️ڪانال شهیـــــد محمــــدهــــادے‌ذوالفقـــارے❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💡 🌙✨ 📚🍰 | به شیرینی کتاب امروز کتابخوانی نه تنها یک وظیفه ملی که یک واجب دینی است. 🦋👇🏻🦋👇🏻🦋👇🏻🦋 https://eitaa.com/joinchat/3048734740Cd4d2cbd981 ❤️ڪانال شهیـــــد محمــــدهــــادے‌ذوالفقـــارے❤️
•نِعٔمَ‌الٔرِفیْقٔ•
با ذڪر صلوات هدیه به حضرت علے و حضرت مادر وارد بشید🙃 https://eitaa.com/joinchat/3685613656Cce1c3387
معتقدم حضور اصلا دست خود آدم نیست، ان شاءالله که بتونیم قدم کوچکے برداشته باشیم. یاعلے بارفیقت بیا🌱 @ganj_pedari
💝 ‌شهــید سید مرتضی آوینی زمــــــانــہ عجــــیبـــے اســـــت! برخی مـردمان، امــام گذشته را عــاشــقـند، نه امـــام حاضر را... می‌دانــی چـــرا؟؟؟ امام گذشته را هرگونه بخـواهند تفسیـــر می‌ڪنند!!! اما امام‌حاضررا باید فرمان‌برند! و ڪوفیان عــاشـورا را این‌گونه رقـــم زدنــد... 🦋👇🏻🦋👇🏻🦋👇🏻🦋 https://eitaa.com/joinchat/3048734740Cd4d2cbd981 ❤️ڪانال شهیـــــد محمــــدهــــادے‌ذوالفقـــارے❤️
بعضی وقتها نمیدانم در گرد و غبار این دنیا چه کنم مرا جدا کنید از زمین😔 دستم را بگیرید میخواهم کنار شما آرام بگیرم...💔😭 شهداشرمندهایم😓 🦋👇🏻🦋👇🏻🦋👇🏻🦋 https://eitaa.com/joinchat/3048734740Cd4d2cbd981 ❤️ڪانال شهیـــــد محمــــدهــــادے‌ذوالفقـــارے❤️
مداحی آنلاین - داغ هجران - استاد عالی.mp3
1.95M
🕯 روضه، داغ هجران....💔 منکه یکباره در از قلعه‌ی خیبر کندم، داغ زهرا بخدا، ازنفس انداخت مرا😭 🏴👇🏻🏴👇🏻🏴👇🏻🏴 https://eitaa.com/joinchat/3048734740Cd4d2cbd981 🖤ڪانال شهیـــــد محمــــدهــــادے‌ذوالفقـــارے🖤
💓 میگفت‌: من‌ زشتم، کسے بعد شهادتم برام‌ پوستر‌ نمیزنه...😔 +ولے تا ما هستیم‌، یاد ِتو زنده‌ست...❤️ 🏴👇🏻🏴👇🏻🏴👇🏻🏴 https://eitaa.com/joinchat/3048734740Cd4d2cbd981 🖤ڪانال شهیـــــد محمــــدهــــادے‌ذوالفقـــارے🖤
❤️ ازجانبازی در جنگ تحمیلی تا شهادت در سوریه قاسم تیموری در سال 1348 خورشیدی در روستای شموشک علیا از توابع شهرستان گرگان در خانواده ای مذهبی و انقلابی چشم به جهان گشود.🌺 شهید قاسم تیموری در سال 1365در منطقه عملیاتی مهران بر اثر اصابت ترکش به پهلوی چپ و قسمت ران پای راست مجروح شدند🍂 تاریخ بیست و چهارم آبان 1377 در شهر بانه کردستان در میدان مین مشغول پاکسازی و جمع آوری مین های به جا مانده از جنگ بودن که بر اثر انفجار مین گوجه ای پای راستشان به شدت مجروح شدند.قاسم تیموری سومین مجروحیت خود را در تاریخ بیست و چهارم آبان 1389 در میدان مین تجربه کردند اما اینبار پای راستشان را از زیر زانو از دست داده و جانباز راه امام حسین شدند.🍃 ایشان پس از 28 سال خدمت خالصانه به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران به صورت داوطلبانه در تاریخ بیست و دوم آذر ماه سال 94 به سوریه اعزام شده و فرماندهی محور را بر عهده داشتند و بعد از سیزده روز مبارزه علیه دشمنان،برای انجام ماموریت به همراه یکی از نیروهایشان به خط مقدم رفته و بعد از انجام عملیات در راه برگشت مورد حمله دشمن قرار گرفتند و بر اثر اصابت خمپاره به نزدیکیشان،دعوت حق را لیبک گفتند و به درجه رفیع شهادت نائل آمدند.🥀 🕊 🏴👇🏻🏴👇🏻🏴👇🏻🏴 https://eitaa.com/joinchat/3048734740Cd4d2cbd981 🖤ڪانال شهیـــــد محمــــدهــــادے‌ذوالفقـــارے🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💙 :) 🌱 نشاني از بي نشان هر لحظه كه مي گذشت حالتش منقلب تر از قبل مي شد ... آرام به چشم هاي سرخي كه به لرزه افتاده بود خيره شدم ... ـ نپرسيدم ... ديگه صورتش كاملا مي لرزيد ... و در برابر چشم هاش پرده اشك حلقه زد ... ـ چرا؟ ... لرزش صدا و چشم و صورتش ... داشت از بعد مكان مي گذشت و وارد قلب من مي شد ... خم شدم و آرنجم رو پام حائل كردم ... سرم رو پايين انداختم و دستي به صورتم كشيدم ... ـ چون دقيقا توي مسجد ... همين فكري كه از ميان ذهن تو مي گذره ... از بين قلب و افكارم گذشت ... سرم رو كه بالا آوردم ... ديگه پرده اشك مقابل چشمانش نبود ... داشت با چهره اي خيس و ملتهب به من نگاه مي كرد ... پس چرا چيزي نپرسيدي كيه؟ ... ـ اون چيزهايي رو درباره من مي دونست كه احدي در جريان نبود ... و با زباني حرف زد كه زبان عقل و انديشه من بود ... با كلماتي كه شايد براي مخاطب ديگه اي مبهم به نظر مي رسيد اما ... اون مي دونست براي من قابل درك و فهمه ... هر بار كه به من نگاه مي كرد تا آخرين سلول هاي مغز و افكارم رو مي ديديد ... اين يه حس پوچ نبود ... من يه پليسم ... كسي كه هر روز براي پيدا كردن حقيقت بايد دنبال مدرك و سند غيرقابل رد باشم ... كسي كه حق نداره براساس حدس و گمان پيش بره ... اون جوان، يه انسان عادي نبود ... نه علمش ... نه كلماتش ... نه منش و حركاتش . .. يا دقيقا كسي بود كه براي پيدا كردنش اومده بودم ... يا انساني كه از حيث درجه و مقام، جايگاه بلندي در درك حقايق و علوم داشت ... و شايد حتي فرستاده شخص امام بود ... مفاهيمي كه شايد قرن ها از درك امروز بشر خارج بود كه حتي قدرتش رو داشته باشه بدون هدايت فكري بهش دست پيدا كنه ... و شك نداشتم چيزهايي رو كه اون شب آموخته بودم ... گوشه بسيار كوچكي از معارف بود ... گوشه اي كه فقط براي پر كردن ظرف خالي روح و فكر من، بزرگ به نظر مي رسيد ... اشك هاي بي وقفه، جاي خالي روي چهره مرتضي باقي نگذاشته بود ... حتي ريش بلندش هم داشت كم كم خيس مي شد ... دوباره سوالش رو تكرار كرد ... اين بار با حالي متفاوت از قبل ... درد و غم ... ملتمسانه ... ـ چرا سوال نكردي؟ ... اين بار چشمان من هم، پشت پرده اشك مخفي شد ... براي لحظاتي دلم شديد گرفت ... انگار فاصله سقف و زمين داشت كوتاه تر مي شد و ديوارها به قصد جانم بهم نزديك مي شدن ... بلند شدم و رفتم سمت پنجره ... ـ چون براي بار دوم ازم سوال كرد ... چرا مي خواي آخرين امام رو پيدا كني؟ ... همون اول كار يه بار اين سوال رو پرسيده بود ... منم جواب دادم ... و زماني دوباره مطرحش كرد كه پاسخ همه نقاط گنگ ذهنم رو داده بود ... و بار دوم ديگه به معناي علت اومدنم به ايران نبود ... شك ندارم ذهن و فكرم رو مي ديد ... مي دونست چه فكري در موردش توي سرم شكل گرفته ... و دقيقا همون موقع بود كه دوباره سوال كرد ... براي پيدا كردن يه نفر، اول بايد مسيري رو كه طي كرده پيدا كني ... تا بتوني بهش برسي ... رسما داشت من رو به اسلام دعوت مي كرد اما همه اش اين نبود ... با طرح اون سوال بهم گفت اگه بخواي آخرين امام رو پيدا كنم ... بايد از همون مسيري برم كه رفته ... بايد وارد صراط مستقيمي بشم كه دنيل مي گفت .. . اما چيز ديگه اي هم توي اين سوال بود ... چيزي كه به خاطر اون سكوت كردم ... 🏴👇🏻🏴👇🏻🏴👇🏻🏴 https://eitaa.com/joinchat/3048734740Cd4d2cbd981 🖤ڪانال شهیـــــد محمــــدهــــادے‌ذوالفقـــارے🖤