در شهر نشانه ای زتبلیغ تو نیست...!
😔 ای عشق ستاد انتخاباتت کو...!؟
🍃اَلَّلهُمـ ّعجِّللِوَلیِڪَالفَرَج
@ShahidMohammadHadizolfaghari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_شهدا
🔺عزیزم سلام منو به سیدالشهدا برسون😭
#شهید_حمید_سیاهکالی
🌹🥀🌹
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
@Shahidmohammadhadizolfaghari
مداحی آنلاین - امام زمان (عج) برات دعا میکنه - حجت الاسلام مومنی.mp3
4.72M
#پامنبرے✨
🎧امام زمان(عج) برات #دعا میکنه
♦️ بسیار زیبا👌
🎤 #سيد_حسين_مؤمنی
🌹🥀🌹
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
@Shahidmohammadhadizolfaghari
📜#وصیت_نامه_شهید_حامدجوانی
بسماللهالرحمنالرحیم
«السلام علیک یا اباعبدالله الحسین علیه السلام
یاحسین تا آخرین قطره خون نمیگذاریم دوباره خواهرت به اسارت برود. تنها دلخوشی من برادرزادهام علی این است که وقتی او بزرگ شد بگوید که عمویت برای دفاع از حرم حضرت زینب (س) رفته و شهید شده است، بگذارید علی افتخار کند.
مادر عزیزم اگر بنده توفیق شهادت پیدا کردم و برای من مجلس یادبود گرفتید در عزای من گریه نکنید چرا که دشمنان اسلام شاد و خرم میشوند و اگر گریه کنی در روز قیامت حلال نمیکنم و نیز مادرم بنده انشاءالله در این سفر که به سوریه میروم عمودی میروم و افقی به ایران باز میگردم و نیز به گروه موزیک لشکر بگویید، چون من با شما سابقه دوستی و همکاری داشتم موقع ورود پیکر من به تبریز بصورت عالی و منظم به نواختن موزیک بپردازید.
پدر عزیزم به دلم افتاده که این آخرین سفر من به سوریه میباشد و میدانم که شهید خواهم شد لذا از صمیم قلب مرا حلال کنید.
ای عاشقان اهل بیت رسول الله! من خیلی آرزو داشتم که ۱۴۰۰ سال پیش بودم و در رکاب مولایم امام حسین (ع) میجنگیدم تا شهید شوم و حال، وقت آن رسیده که به فرمان مولایم امام خامنهای لبیک گفته و از اهل بیت پیامبر دفاع بکنم؛ لذا به همین منظور عازم دفاع از حرمین به سوریه میشوم و آرزو دارم همچون حضرت عباس (ع) در دفاع از خواهر بزرگوارشان شهید بشوم.
۲۵ فروردین حامد جوانی»
🌹🥀🌹
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
@Shahidmohammadhadizolfaghari
#رزق_شبانه
🌹 ۵ صلوات به نیت تعجیل در فرجِ حضرت مهدی(عج)
💔آقامون #غریبه 😔
🌹🍂🌹🍂🌹
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Shahidmohammadhadizolfaghari
•نِعٔمَالٔرِفیْقٔ•
🍃بسم رب الشهداء و صدیقین🍃 #پسرک_فلافل_فروش #قسمت_اول #زندگی_پدر در روستاهای اطراف قوچان به دنیا آ
ريپلای قسمت اول✨
تقدیم دوستان جدیدمون🍃
#پسرک_فلافل_فروش
#قسمت_بیست_وهشتم
#تلافی😎😈
یادم هست یک روز سوار موتور هادی از بهشت زهرا به سوی مسجد بر می گشتیم در بین راه یکی به رفقای مسجدی رسیدیم و او هم با موتور داشت زهرا برمیگشت. 🏍
همینطور که روی موتور بودیم با هم سلام و علیک کردیم.
یادم افتاد این بنده خدا توی اردوها و برنامه ها چندین بار هادی را اذیت کرده! از نگاههای هادی فهمیدم که میخواهد تلافی کند اما نمی دانستم چه قصدی دارد! 😈
هادی یکباره با سرعت عملی که داشت به موتور این شخص نزدیک شد و سوئیچ موتور را در حالی که روشن بود چرخاند و برداشت😯
موتور این شخص هم خاموش شد ما هم گاز را گرفتیم و رفتیم...
هرچه آن شخص داد میزد اهمیتی نمیدادیم. 😩
به هادی گفتم خوب نیست الان هوا تاریک میشه این بنده خدا وسط بیابون چیکار کنه!؟
گفت: باید ادب بشه! ☝️🏻
یک کیلومتر جلوتر ایستادیم برگشتم به سمت عقب. او همین طور با دست اشاره و التماس میکرد. 🙏🏻
هادی هم کلید🔑 را از راه دور نشانش داد و گذاشت کنار جاده زیر تابلو!
و بعد هم رفتیم...
🌹🥀🌹
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
@Shahidmohammadhadizolfaghari