#شهیدعلےطوسی 🕊
👌بازهم از بچه های کربلای چهار
🌹علی جان یازده سال ،غریبی تو درهوای پراز «ام الرصاص»به سر آمد،............
👌پدردرجستجویت پیر شد.......... ومادرنگاهش خیره بر جاده های انتظار .............. .
✅امروز خبر آوردند از «اروند»پلاکی واستخوانی رابر شانه های فرشتگان می آورند.........
😭😭گره زعقده گشودم به گاه گریه به یادت......../کجاست سنگ مزارت سر برآن بگذارم....
🌹💐امروز آمدی عطر پیکر سبک تر از تابوت تو، درکوچه های خاطراتم پیچیدو به قدر سالهای غریبی ات گریستم،.... خدا میداندکه این سالها چقدر چشم انتظار توبودم،........
✅خدا میداندکه دلهایمان در«کربلای چهار»گم شده بودوهر روزبه یادتو زمزمه می کردیم؛....
✍پس ازعمری ازآن گمنام بی مرقد، پلاکی کاش از «اروند»می آمد........
✅به غربت شلمچه قسم که هر غروب دلتنگی هایمان رابه یاد تو می سرودیم.........
🌹 ای عزیز غریب پسند.......... ای پلاک برگشته ازشلمچه.......... برگشتی وداغمان راتازه کردی........... برگشتی اما سبک تر از تابوت........... برگشتی اما مظلوم......... مثل عطش قمقمه های تهی از آب..............
💐🌹خداچقدر تورا دوست داشت که درلحظه های مشق شهادت ،🙏🙏دعایت را اجابت کرد.
🤝همان لحظه ای که شبانه با خیل غواصان به اروند زدی......... همان روزی که بی نام ونشان رفتی،...........
😭😭😭داغ تو، ما را سرگردان غربت کرد و هر روز میگفتیم؛........
👌به شوق لحظه ای گریه ،کاشکی می شد/ مزار بی ضریحت را زیارت کرد.......
🌹🌹🌹و امروز که آمدی تمام دلتنگی هایم رابه شانه های زخمی باد سپیده دم سپردیم ،.........
🌹🌹به آنجا که پیکرت یازده سال غریب بود........ به اروند به آن کرانه پر از عصمت وپاکی وحالا باز هم به یادت وخاطره ات می سرایم؛.....
💐 باز هم از لحظه های دود......
باز هم از لحظه های بچه ها بدرود.....
باز هم از بچه های جاده ایثار.......
باز هم از بچه های کربلای چهار.....
✍پایان....
شادی روح شهید علی طوسی صلوات🍃