#رمان_واقعے
#بہسوےاو ✨
🌹قسمت شصت وهشت
💼چمدونمو با گریه بستم، با گریه خداحافظی کردم.
😭روز حرکت رسید دلم نمیخواست برم کربلا، تو فرودگاه آخرین ایستگاه برگشتم نرفتم کربلا...
برگشتم خونه اما همه زخم زبان بهم زدن که تو دعوت #امام_حسین را رد کردی، هرچیز لیاقت میخواد تو نداری!
اما من دلم فقط شلمچه میخواست. تو اتاقم داشتم گریه میکردم که گوشیم زنگ خورد با صدای گرفته گفتم :بله بفرمایید
🎙صدا: سلام ببخشید خانم معروفی ؟
-بله خودم هستم
+ببخشید مزاحمتون شدم مردانی هستم فرمانده حوزه ناحیه ۱۵، اگه امکانش هست یه قرار ملاقات بذاریم برای برنامه روایتگری
-بله آقای مردانی حتما محل قرار مزارشهدا خوب هست؟
+بله عالیه، اتفاقا جعمه پنجم روز شهادت آقامحرم هست
🕊-ببخشید فامیلی این شهید که میفرمایید چی هست؟ تازه شهید شدن؟
+بله، #شهید_محرم_ترک مدافع هستن.
🦋👇🏻🦋👇🏻🦋👇🏻🦋
https://eitaa.com/joinchat/3048734740Cd4d2cbd981
❤️ڪانال شهیـــــد
محمــــدهــــادےذوالفقـــارے❤️