#پسرک_فلافل_فروش
#قسمت_چهل_وهشتم
#پتوی_پرتاب😆
در دوکوهه به عنوان خادم راهیان نور فعالیت میکرديم. در آن ایان هادی با شوخ طبعی هایش خستگی را از تن ما خارج میکرد.
یادم هست که یک پتوی بزرگ داشت که به آن میگفت "پتوی اِجکت" یا پتوی پرتاب!
کاری که هادی با این پتو انجام می داد خیلی عجیب بود، یکی از بچه ها را روی آن می نشاند و بقیه دورتادور پتو را می گرفتند و با حرکات دست آن شخص را بالا و پایین پرت می کردند.
یک بار سراغ یکی از روحانیون رفت.
این روحانی از دوستان ما بود، ایشان خودش اهل شوخی و مزاح بود.
هادی به او گفت: حاج آقا دوست دارید روی این پتو بنشینید؟!
بعد توضیح داد که این پتو باعث پرتاب انسان میشود.
حاج آقا که از خنده های بچه ها موضوع را فهمیده بود، عبا عمامه را برداشت و نشست روی پتو.
هادی و بچه ها چند بارحاج آقا را بالا و پایین پرت کردند. خیلی سخت ولی جالب بود!
بعد هم با یک پرتاب دقیق حاج آقا را انداختن داخل حوض معروف دوکوهه! 😬
بعد از آن خیلی از خادمان دو گروه طعم این پتو و حوض دوکوهه را چشیدند! 😁
@shahidmohammadhadizolfaghari