10.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠مقابله با تحریف امام "قسمت اول"
📌کاری از مرکز هنرهای رقومی بسیج
#تحریف_امام_ممنوع
#امام_خمینی
👥به کانال صحیفه نور امام خمینی (ره) بپیوندید:
@Sahifeh_noor
🌷اللهم عجل لولیک الفرج🌷
12.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻 #سبک_زندگی_غربی
⚠️قسمت پنجم 5⃣
🔹نقش هالیوود در مصرف گرایی
🆑 اینجا پیچ آخره 🔻
eitaa.com/joinchat/2884567040C4edcdaf490
Panahian-Clip-VarzeshChegooneBe Ma DarDindariKomakMikonad.mp3
1.48M
🎵 به ایمان جوانی که اهل ورزش نیست به سختی میشه اعتماد کرد!
➕ راه درمان بیماریهای روحی
#کلیپ_صوتی
@Panahian_ir
﷽ 🕊
ای شهید هوای دلمـ ابریست!
موج دلمـ را روی امواج
عاشقی تنظیم ڪن!
باشد خدای مهـربان خریدارمان
شود!
سلام! صبحتون لبریز از عشق الهی!
@ShahidMohammadHasanGhasemi
🔴شهیدی که با صحنه شنا کردن دختران روبرو شد !
⬅️ دکتر محسن نوری دوست و همرزم شهید احمد علی نیری می گوید یکبار از احمد پرسیدم که احمد من و تو از بچگی همیشه با هم بودیم اما سوالی از تو دارم نمیدانم چرا در این چند سال اخیرشما این قدر رشد معنوی کردید اما من لبخندی زد و میخواست بحث را عوض کند اما دوباره سوالم را پرسیدم بعد از کلی اصرار سرش را بالا آورد و گفت: طاقتش را داری؟! با تعجب گفتم: طاقت چی رو؟! گفت بنشین تا بهت بگم.نفس عمیقی کشید و گفت یک روز با رفقای محل و بچههای مسجد رفته بودیم دماوند. شما توی آن سفر نبودید همه رفقا مشغول بازی و سرگرمی بودند. یکی از بزرگترها گفت احمد آقا برو این کتری رو آب کن و بیار تا چای درست کنیم. بعد جایی رو نشان داد گفت اون جا رودخانه است برو اون جا آب بیار من هم را افتادم. راه زیادی نبود از لا به لای بوتهها ودرختها به رودخانه نزدیک شدم تا چشمم به رودخانه افتاد یک دفعه سرم را پایین انداختم وهمان جا نشستم!بدنم شروع به لرزیدن کرد نمیدانستم چه کار کنم! همان جا پشت بوتهها مخفی شدم. من میتوانستم به راحتی یک گناه بزرگ انجام دهم. در پشت آن بوتهها چندین دختر جوان مشغول شنا کردن بودند.من همان جا خدا را صدا کردم و گفتم :«خدایا کمکم کن الآن شیطان من را وسوسه میکند که من نگاه کنم هیچ کس هم متوجه نمیشود اما به خاطر تو از این از این گناه میگذرم.بعد کتری خالی را از آن جا برداشتم و از جای دیگر آب آوردم. بچهها مشغول بازی بودند. من هم شروع به آتش درست کردن بودم خیلی دود توی چشمانم رفت. اشک همین طور از چشمانم جاری بود.یادم افتاد که حاج آقا گفته بود:«هرکس برای خدا گریه کند خداوند او را خیلی دوست خواهد داشت.»
من همینطور که اشک میریختم گفتم از این به بعد برای خدا گریه میکنم. حالم خیلی منقلب بود. از آن امتحان سختی که در کنار رودخانه برایم پیش آمده بود هنوز دگرگون بودم. همین طور که داشتم اشک میریختم و با خدا مناجات میکردم خیلی با توجه گفتم: «یاالله یا الله…» به محض این که این عبارت را تکرار کردم صدایی شنیدم ناخودآگاه از جایم بلند شدم. از سنگ ریزهها و تمام کوهها و درختها صدا میآمد. همه میگفتند: «سُبوحُ قدّوس رَبُنا و رب الملائکه والرُوح» (پاک و مطهر است پروردگار ما و پروردگار ملائکه و روح) وقتی این صدا را شنیدم ناباورانه به اطراف خودم نگاه کردم دیدم بچهها متوجه نشدند.من در آن غروب با بدنی که از وحشت میلرزید به اطراف میرفتم از همه ذرات عالم این صدا را میشنیدم! احمد بعد از آن کمی سکوت کرد. بعد با صدایی آرام ادامه داد: از آن موقع کم کم درهایی از عالم بالا به روی من باز شد! احمد بلند شد و گفت این را برای تعریف از خودم نگفتم. گفتم تا بدانی انسانی که گناه را ترک کند چه مقامی پیش خدا دارد. بعد گفت: «تا زندهام برای کسی این ماجرا را تعریف نکن.»
⚪️در لینک زیر عضو شوید! 👇
➡️ eitaa.com/joinchat/866320384C260d8cbae5
5.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حمله نظامی به عراق و حمله رسانه ای سکسی به ایران!
سخنان جالب استاد رائفی پور از پشت پرده پخش رایگان خبرBBC برای مردم ایران در حالی که دولت انگلستان برای پخش خبر BBC از مردم خود مالیات میگیرد!
@AntiBBC
☀️نایلون جادویی☀️
آیا میدانستید⁉️
🤔قانونی در #انگلیس به خاطر کیفیت محصول ایرانی لغو شد.
👌یک محقق ایرانی #نایلونی را طراحی و تولید کرده است که برخلاف همه ی نایلون ها، تجزیه پذیر است.
🔰این نوع #نایلون در کمتر از پنج سال تجزیه میشود، بطوریکه اگر در هر محیطی اعم از کوه، دشت، مزرعه و لب رودخانهها قرار بگیرد، بعد از ۵ سال اثری از آن باقی نمیماند، برای همین به محیط زیست آسیب نمیرساند.
♦️مصرف نایلون به دلیل تخریب محیط زیست، در کشور انگلستان ممنوع شده است، ولی این محصول ایرانی که با استفاده از فناوری نانو ساخته شده، به انگلستان صادر گردیده و انگلیس در این مورد از قانون خودش چشم پوشی کرده و از این محصول استقبال کرده است !!!
🔰ساخت این محصول بی نظیر که یکی از چالش های بزرگ محیط زیستی بشر را از پیش رو برداشته، بار دیگر نشان داد که بستن دستان #ایران انقلابی با فشار و تحریم ممکن نیست و برخلاف دوران نوکری آمریکا، ایران و ایرانی با سرعت در حال پیشرفت است..
📚منبع:
http://yon.ir/7YLVq
🌐eitaa.com/joinchat/1524760576C064e1bdcc3
💠شبکه ادیان
پنجره ای رو به آگاهی 🌅
هدایت شده از ♡کُـلبـہ زِندِگــے♡
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با ۴ دقیقه وقت گذاشتن برای دیدن این کلیپ بهتر
متوجه خیانت غرب و ... برای بانوان کشور میشوید
😔 جنبش کثیف
من باکره نیستم 😔
و اما برای خودشان
◇جنبش خویشتن داری◇
#نشر_دهید
💖 @asheghanemanoto 💖
﷽ 🕊
سبک بالان خرامیدند و رفتند ...
مرا بیچاره نامیدند و رفتند ...
#باز_پنجشنبه_و_یاد_شهدا_با_صلوات
@ShahidMohammadHasanGhasemi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جمهوری اسلامی توی این ۴۰ سال چیکار کرده ؟
پیشرفت و توسعه فوق العاده ایران در زمینه صنعت و معدن و جزء برترین کشورهای جهان در تولید سنگهای قیمتی و فولاد و آهن و سیمان و.... 🇮🇷😎
@BisimchiMedia
15.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نماهنگ وضعیت قرمز
با موضوع جنگ نرم
کاری از خبرگزاری دانشجو
@ShahidMohammadHasanGhasemi
از دختر خاله اش گذشت..تا به مقامات رسید..(حتما مطالعه شود)
🌸✨سر و گوشش زیاد میجنبید. دخترخالهی رجبعلی را میگویم. عاشق سینه چاک پسرخاله اش شده بود. عاشق پسرخالهی جوان یک لا قبائی که کارگر سادهی یک خیاطی بود و اندک درآمدی داشت و اندک جمالی و اندک آبروئی نزد مردم. بدجوری عاشقش شده بود. آنگونه که حاضر بود همه چیزش را بدهد و به عشقش واصل شود رجبعلیِ معتقد و اهل رعایت حلال و حرام نیز چندان از این دخترخاله بدش نمی آمد، اما عاشق سینهچاکش هم نبود. دخترخالهی عاشق مترصّد فرصتی بود تا به کامش برسد و رجبعلی را به گناه انداخته و نهایتا به وصال او نائل شود. و این فرصت مهیا شد!آن هم در روزی که مادر رجبعلی غذای نذری پخته بود و مقداری از نذری را در ظرفی ریخته بود و به رجبعلی داده بود تا برای خاله اش ببرد. رجبعلی رسید به خانهی خاله، در زد؛ صدای دخترخاله بلند شد: «کیه؟» و گفت: «منم، رجبعلی» و صدای دخترخاله را شنید که میگوید: «بیا داخل رجبعلی، خالهات هم هست». رجبعلی وارد شد و سلام و علیکی با دخترخالهاش کرد و ناگهان متوجه شد که خبری از خاله نیست و دخترخاله در خانه تنهای تنهاست! تا به خودش آمد دید که پشت سرش درب درب خانه قفل شده و دخترخاله هم ....
با خودش گفت: «رجبعلی! خدا می تواند تو را بارها و بارها امتحان کند، بیا یک بار تو خدا را امتحان کن! و از این حرام آماده و لذت بخش به خاطر خدا صرف نظر کن». پس تأملی کرد و به محضر خداوند عرضه داشت: «خدایا! من این گناه را به خاطر رضای تو ترک می کنم، تو هم مرا برای خودت تربیت کن».و توسط پنجره از آن خانه فرار کرد و برگشت به خانهی خود تا استراحت کند. صبح از خواب بلند شد و از خانه به قصد مغازه خیاطی بیرون زد و با کمال تعجب دید خیابان پر از حیوانات اهلی و وحشی شده است !!آری! چشم برزخی رجبعلی در اثر چشمپوشی از یک گناهِ حاضر و آماده و به ظاهر لذیذ باز شده بود و این چشمپوشی، آغازی شد برای سیر و سلوک و صعود معنوی "شیخ رجبعلی خیاط" تا اینکه کسب کند مقامات عالیه معنوی را.
چه اکسیر ارزنده ای است این قاعده!! برای عارف شدن، نیاز نیست به چهل - پنجاه سال چله گرفتن و ریاضت کشیدن و نخوردن این غذا و ننوشیدن آن آشامیدنی. نه اینکه اینها بی اثر باشند، نه! اما "اصل" چیز دیگری است. بیهوده نبود که مرحوم بهجت تاکید میفرمودند بر این نکته که:
راه واقعی عرفان "ترک گناه است✨
📚 کیمیای محبت، حجة الاسلام محمدی ری شهری
#دختر_خاله_اش_آماده_گناه_بود 👆
@behjat135