eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
29.5هزار عکس
7.6هزار ویدیو
211 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ 💠 💠 #پیامبران و #مهدویت(68) در جریان جنگ بزرگ احزاب چند نکته قابل تأمل است که اهمیت و نقش آن ر
❣﷽❣ 💠 💠 و (69) در این جنگ داستانی مبنی بر مسموم شدن پیامبر به دست زنی یهودی نقل شده که کاملاً تأمل برانگیز می نماید. در بررسی اسناد به نظر می رسد که این ماجرا از ترکیب دو داستان، یکی احتمالاً واقعی و مربوط به پیش از جریان خیبر و دشمنی های مستقیم یهود، و دیگری ساختگی و مربوط به همین ماجرا، بازسازی شده باشد. طراحی داستان به حدی مضحک است که این حد از بی احتیاطی شایسته فرمانده ساده ای در جنگ نمی باشد، چه رسد به شخصیت بزرگ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و دشمنی ای که از این قوم لجوج سراغ داشت. در این داستان تلاش شده تا مسموم شدن پیامبر را در این واقعه-که سرانجام چهار سال بعد به شهادت ایشان انجامید-از طریق مسموم نمودن کتف گوسفندی بریان شده و به حس انتقامجویی زنی نسبت دهند که شاهد کشته شدن قوم و قبیله خود به دست پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم بوده است تا بدین شکل موضوع را کاملاً عاطفی جلوه داده و حقیقت بزرگتری را پنهان نمایند. این حقیقت بزرگتر از آن است که اگر وجود مقدس پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم شهید شده باشند، این واقعه تلخ به دست منافقان تاریخ اسلام صورت گرفته است. امام صادق علیه السّلام در ذیل آیه 144 سوره آل عمران و در تفسیر آن به این حقیقت اشاره می کنند. پس از خیبر و شکست کامل یهودیان در منطقه، اینک نوبت روم است که خود وارد صحنه شده و مدیریت مقابله با پیشروی اسلام را برعهده گیرد. جنگ موته که در جریان آن اصحاب بزرگی چون زیدبن حارثه، جعفر بن ابی طالب و عبدالله بن رواحه به شهادت رسیدند، نخستین شاهد بر این مدعا است. در پی جنگ موته و در همین راستا جنگ تبوک رخ می دهد که نقش منافقان با محوریت برخی یهودیان در کارشکنی در جریان این جنگ در تاریخ ذکر شده است. در جریان همین جنگ است که حدیث منزلت در شأن امیرالمؤمنین علیه السّلام از سوی پیامبر بیان می شود. در بازگشت از جنگ تبوک-یا به احتمال قوی تر در بازگشت از حجة الوداع و پس از معرفی امیرالمؤمنین علیه السّلام به عنوان ولی و جانشین پیامبر در جریان غدیر خم-است که حادثه ترور پیامبر در عقبه به دست منافقان پیش می آید. این توطئه با إخبار جبرئیل و تدبیر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم خنثی شد، اما مدت کوتاهی پس از آن و درست در لحظه ای که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم سپاه اسامه را برای نهایی کردن کار و جنگ با روم تجهیز کرده بود، با توطئه دیگری از سوی منافقان، در بستر بیماری افتاده و با مسمومیت ناشی از زهر در سال یازدهم به شهادت رسیدند. 🔻🔻🔻 . . . 🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج🌤 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
سفر پرماجرا_48.mp3
6.54M
۴۸ 💠باطن ما؛ تعیین کننده تموم چیزاییه که بعداز تولد به برزخ خواهیم دید! بجای پرداختن به عبادات بی معرفت که اثری در سلامت اخلاقمون نداشتن؛ باید روی باطن مون کار کنیم👆👆 🎤🎤 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
و #شهید چه زیباست این نامـ😍 و چه گوش‌نواز یعنے کسی که #شهادت می ‌دهد با خویش❤️ به درستی #راهی_که_رفته است ... #شهید_مصطفی_صدرزاده 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
بدون #شرح نیست ناتوانم در شرح ڪودڪے هایم پاے #قاب تو.. دارند #بزرگ می شوند.. فاطمہ و ریحانہ خانم ن
کمی که فکر میکنم میبینم #شهادت همچون رویای پرواز🕊 است شما رسم بندگی آموختین و #عاشقانه پرکشیدین ولی دنیـ🌍ـا بال و پر مارا بسته است ... 😔 #شهید_مدافع_حرم #شهید_محمد_پورهنگ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷شهید نظرزاده 🌷
✫⇠#راز_کانال_کمیل ✫⇠در کانال کمیل چه گذشت؟😭 9⃣3⃣ #قسمت_سی_ونهم 🔻شرمندگی ✨شب چهارم محاصره هم داشت
﴾﷽﴿ 📚 ✫⇠ در کانال کمیل چه گذشت؟😭 0⃣4⃣ 🔻اسارت ✨صبح پنج شنبه 21 بهمن فرا رسید. پاتک دشمن و حمله بالگردها به کانال بسیار زیاد شده بود. اما با این حال هم بچه ها نگذاشتند کانال سقوط کند، هر ساعت بر آمار مجروحان و شهدا اضافه می شد. در روز پنجم، بلندگوهای عراقی، با فارسی فصیح و با وعده های آب و غذا و جای مناسب و اینکه ما برای شما از صدام امان نامه گرفته ایم تا بعد از تسلیم شدن به هر کجایی که می خواهید بروید از بچه های کانال می خواستند تا تسلیم شوند. اما بچه ها در گوشه کانال بر سر ادامه مقاومت گفت و گو می کردند. ✨یکی از نیروها که رمقی در بدن نداشت گفت: حالا که دیگر آب و غذا و مهمات نداریم و تصمیم گرفته ایم با مجروحان تا آخر بمانیم، تکلیفی برای مقاومت کردن بر گردنمان نیست. می توانیم با اسارت، مجروحان و خودمان را نجات بدهیم. دیگری گفت:مگر ندیدی، آنها به همه ی مجروحان تیر خلاص زدند. یکی دیگر خاطره ی سینه زدن های پرشور و عاشقانه کودکی را برای بچه ها زنده کرد و گفت: از کودکی در مجلس عزای ابی عبدالله علیه السلام آموختیم که حسین علیه السلام زیر بار ذلت نرفت. اکنون چگونه ما تسلیم شویم و تن به ذلت اسارت بدهیم!؟ ✨یکی دیگر از بچه ها فریاد زد: ما در کانال مانده ایم که دیگر صدای سیلی نشنویم، همان سیلی که مادرمان را پرپر کرد و داغی سنگین بر سینه ی علی علیه السلام نشاند. ما پرپر می شویم، اما اجازه نمی دهیم تاریخ تکرار شود و نامردی پیدا شود و به امام ما سیلی بزند! یک نوجوان که سن و سالش از بقیه کمتر بود، در گوشه ای نشسته و صحبت های ما را گوش می کرد. رنگ صورت او به زردی می گرایید، او چیزی گفت که همه را در بهت فرو برد و حجت را تمام کرد. ✨او بلند شد و گفت: بچه ها اگر تسلیم شدیم و بعثی ها ما را در تلویزیون نشان دادند و امام هم ما را ببیند، آیا می تواند به خاطر داشتن چنین رزمندگانی افتخار کند؟! اگر حضرت امام از ناراحتی سر خود را پایین بیندازد، فردای قیامت با چه رویی به صورت او نگاه کنیم؟! همه ساکت شدند. سرها را به زیر انداختند. سکوت همه جا را فرا گرفت. با آمدن اسم امام، دل ها لرزید. آنها می خواستند در قیامت همانند یاران حسین علیه السلام مایه ی افتخار و مباهات امام خود باشند نه مایه ی شرم ایشان! بالاخره تصمیم آخر گرفته شد. مقاومت تا رسیدن نیروهای کمکی و آزادسازی کانال و جنگیدن تا آخرین قطره های خون. 👈 ...🖊 📚منبع :کتاب راز کانال کمیل 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
✫⇠ ✫⇠در کانال کمیل چه گذشت؟😭 1⃣4⃣ 🔻یا زهرا ✨جراحت، تشنگی و گرسنگی در زیر آفتاب، دیگر رمقی برای بچه ها نگذاشته‌ بود. مقداری نخود و کشمش که بچه ها از کوله پشتی یکی از شهدای میدان مین آورده بودند، دست به دست در بین مجروحان می چرخید. سالم ترها لب به هیچ چیز نمی زدند. همه دیگری را گرسنه تر از خود می دیدند. در این زمان سید رضا قدیری، بی سیم چی گردان، هم شهید شد. ابراهیم لحظه ای آرام نداشت. گاهی به مجروحان سر می زد و گاهی اوضاع دشمن را رصد می کرد. هر از گاهی هم به طرف دشمن تیراندازی می کرد تا به دشمن بفهماند بچه های کمیل هنوز زنده هستند. او لحظه ای بر زمین نمی نشست و دائما در تکاپو بود. ✨اما همیشه و همه وقت به یاد حضرت زهرا سلام الله علیها بود. ارادت خاصی به مادر سادات داشت. با اینکه خود سید نبود اما در آن روزهای کانال، بی بی دو عالم را مادر می خواند و برایش اشک می ریخت. پیش از عملیات هم دیده بودم که روضه های جان سوزی از مصائب ام الائمه علیه السلام می خواند. شاید به خاطرش می آمد که در سومار شبی بعضی از دوستانش به خاطر اینکه صدایش گرفته بود، با تقلید صدایش او را دست انداخته بودند. ابراهیم از اینکه آنها مجلس حضرت زهرا سلام الله علیها را به شوخی گرفته اند خیلی ناراحت شد و قسم خورد که دیگر مداحی نکند. همان شب مادر سادات را به خواب دیده بود که فرمودند: «ما تو را دوست داریم. برای ما بخوان.» ✨او شیفته و دلداده ی مادر بود. همه ی آرزویش این بود که همانند مادر، غریب و بی نشان بماند. او همیشه آرزو می کرد گمنام شود. چون شنیده بود شهدای گمنام مهمان مادر سادات در برزخ هستند. آرزو داشت آنقدر گمنام بماند که مادر بخاطر همین مظلومیت و گمنامی اش دست از او برندارد و به او محبت کند. شاید آن شب ابراهیم بیش از هر کس دیگری دلتنگ مادر سادات شده بود. ...🖊 📚منبع :کتاب راز کانال کمیل 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
14.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬نماهنگ فوق العاده زیبا 🎤با اجرای #حامد_زمانی در خصوص #شهید_ابراهیم_هادی🌷 #علمدار_کمیل 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
نمیدانمـ #میدانید یا نه⁉️ ولی دلمـ❤️ـان تنگ شده اگر وقت ڪردید به #خوابمان بیایـد..! شاید آرامـ شود این دل ما ڪه #هر_شب سراغتان را میگیرد💗 #شهید_ابراهیم_هادی #شبتون_شهدایی 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ #سلام_امام_زمانم❣ در تلاطم زمان⏱ بر #دل_سیاه خویش با مُرڪّب سفید #مي_نویسمت✍ اے روشنی و گرمی #قلبهاے سرد💙 و یخ زده❄️ #السلام_علیڪ_یااباصالح_المهدے 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh