4_359326163803308780.mp3
6.05M
🎊 اومده دلبر
🎊 محشر محشر
🎈ولادت #حضرت_علی_اکبر💐
🎤🎤 #سیدرضا_نریمانی
👌بسیار زیبا👌
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#جوانی چه دوره ایست⁉️
⇜دورهی تلاش ها و سختی ها...
⇜دورهی خواسته ها و هدف ها..
💥اما #تو با نفس خود چه کردی❗️ که تمام #اهداف، آرزوها، خواسته ها و آقازاده گی ات خلاصه شد در #امام_زمانت❣
🌟چه مبارک روزیست روز #تولد_تو، تو که با آمدنت #الگو شدی برای منِ جوان که می شود در راه امام هم جوانی کرد😍
🎈ولادت سراسر خیر و برکتِ آقازادهی به تمام معنا #حضرت_علی_اکبر و روز جوان بر اهل بیت، مخصوصا امام زمان(عج) و شما عزیزان مبارک🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
❣از #خصوصیات بارز هادی کمک پنهانی💸 به نیازمندان چه در ایران🇮🇷 و چه در# عراق بوده است که این از اظهارات بعضی نیازمندان بعد از #شهادتش روشن شد.
❣انرژیاش را وقف #بسیج و کار فرهنگی و هیئت کرده بود و بیشتر وقتش در مسجد محله و پایگاه در کنار دوست صمیمی و استادش زنده یاد همسفر شهدا #سیدعلیرضامصطفوی و انجام کارهای فرهنگی می گذشت.
#شهید_محمدهادی_ذوالفقاری
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
3887305_343.mp3
3.11M
#امام_رضا😔
دلتنگ مشهد💔
سلام امام رضا
🎤🎤 #حامد_محضر_نیا
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🎀صادقم متولد دوم اردیبهشت 1367📆 بود. ایشان یك #سپاهی همه فن حریف بود. صادقم با وجود سن كمش در هر رسته و حیطهای تخصص داشت👌
🎀روز #خواستگاری كلی سؤال آماده كرده بودم و سؤالات را یكی یكی میپرسیدم و ایشان با #آرامش خاصی❤️ جواب میداد. من مضطرب بودم ولی صادق كاملاً آرام😌 بود.
🎀در همان جلسه اول خواستگاری گفت كه #من_سپاهی_هستم و این شغل مأموریتها و خطرات خودش را دارد. گفت اگر قبول داری جواب مثبت بده☺️ من هم چون به مادرم #حضرت_زهرا(س) متوسل💞 شده بودم همه را به ایشان سپردم.
🎀صادقم گفت خیلی از دوستانم به خاطر #زندگی از كارشان گذشتند و بعضی هم به خاطر #كارشان از زندگی، من #هیچكدام از این كارها را نمیكنم❌ من هم قبول كردم❤️
#شهید_صادق_عدالت_اکبری
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
❣لبیک یا زینب سلام الله علیها❣
✍🏻مبادا فرامـ🗯ـوش کنیم
🔺روزی عدہ ای #جوانی خود را دادند
تا ما بتوانیم جوانی کنیم!
🔺سلام بر #علی_اکبر های امام زمان(عج) که نسل جوان را ، رو سفید کردند...
🎊 #ولادت_حضرت_علیاکبر
🎊بر شما جوانان غیور کشور مبارک
♦️شادی روح #شهدا صلوات
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🔰شهیدی که مقابل گلوله سر خم نکرد
🔸آنجا و #هیچجا ندیدم محمود سرش را جلوی گلوله یا زوزه خمپاره💥 و #انفجارش خم کند. ماها همه خود به خود خیز میرفتیم میخوابیدیم.
🔹ولی محمود حتی #سرش را هم خم نمیکرد❌ آدم احساس میکرد #صداشان را نمیشنود🔇 یا نمی بیندشان.
#شهید_محمود_کاوه
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
❣﷽❣
📡
#خانواده_متعالی_در_قرن_21
🌺💥 خانواده موفق
#قسمت_چهاردهم: لذت موقتی و پوچ میخوای
یا لذت دایمی؟!🤔
~~~~~~~~~~~~~
استاد پناهیان:
برنامه ی دین برای لذت بردن چیه؟
✨محبت اکتسابی هست. باید برنامه داشته باشی براش🌞
اگر تو اینجوری تکون نخوری از سر جات
خب بله!
بعد از یه مدت که گذشت
" خانمت برات تکراری و عادی میشه"
👆❌👆❌
(این جمله رو پنج مرتبه بخونید)
"از بداخلاقی های اندکش" هم "بسیار ناراحت خواهی شد ".
خانم هم،
شاید شوهرش براش تکراری بشه
و از بداخلاقی های اندکش هم چه بسا خیلی ناراحت بشه!
اما آقای اسلام میگه برای اینکه شمادنبال
👇
"محبت، هیجان، شیرینی و لذت" توی زندگی باشید
👇
نباید مثل ماست همینجوری وایسی به دیوار نگاه کنی!!!
😒
👈بایدفعالیت بکنی
اسلام فعالیت های ویژه ای رو تعریف میکنه برای اینکه عشقتو نسبت به خانمت بیشتری کنی💞💞
تداوم ببخشی وبعد بیشتر ازش لذت ببری😊❤️
اما تمدن غرب میگه نه.....
👈 تو تکون نخور!
تا وقتی خوشت اومد خوشت اومده
خوشت نیومد دعوا بکن!
❌
(انصافا تا حالا اینطوری نگاه کرده بودید!؟)
خوشت نیومد بزنید همدیگه رو فحش بدید دیگه نمیخواد همدیگه رو تحمل کنید👊🤕
❌❌❌
✨ آقای اسلام میگه چی
👇
میگه تو باید اینو به دست بیاری
غیر از محبتی که روزهای اول
و*جعل بینکم مودت و رحمه*
،خدا مودت و مهربانی بین زن و مرد قرار میده
اون هدیه ابتدایی مثه دندان شیری برای کودک میمونه
👼
کودک دندان شیرینی که خدا بهش می ده بعد از یه مدتی میریزه بعد باید یه دندانی جاش در بیاد
"اون دندان دائمی" هست.
(جانم به این مثال قشنگ👏👏)
💞محبت بین زن ومرد در خانواده ابتدا مثل دندان شیری میمونه
بله آقا...
این محبت میریزه ...
آدم باید در طول زندگی خودش از همون ابتدا دنبال برنامه ریزی باشه
برای اینکه دل خانمشو "به صورت جاودانه ببره"
❣❣❣
خانوم باید برنامه ریزی کنه دل آقا رو به صورت جاودانه ببره
❤️❤️❤️
مفت خوری نباید کرد !
این فرهنگ غیر دینیه که "مفت خوری" رو به آدما یاد میده!
#ادامه_دارد.....
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
امام زمان عج_۳۷.mp3
3.6M
#فایل_صوتي_امام_زمان 34
✍از خودت بپرس؛
💢چقدرحاضری برای آسمون هزینه کنی؟
💢برای برداشتن سنگهایی که سر راه ظهورَند؟
💢برای بازکردن قفلهایی که درآسمونو بستند؟
راستـ👈ـی؛ چقدر عاشقی؟ 👆👆
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌸🍃
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🔰همیشه چاقو در جیبش بود
🔸پیش از سال 93 که مجید به #کربلا سفر کرد پسر خیلی #شری بود. همیشه چاقو🔪 در جیبش بود. #خالکوبی داشت. خیلی قلدر بود و همه کوچکترها باید به حرفش گوش می دادند😶
🔸اما بعد از سفر #کربلا تغییر کرد. شاید اهل نماز نبود❌ اما #شهادت روزی اش شد چون به بچه یتیم رسیدگی می کرد👌 و دست فقرا را می گرفت و به پدر و مادر خیلی #احترام می گذاشت.
#شهید_مجید_قربانخانی
#شهید_مدافع_حرم 🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
7⃣5⃣0⃣1⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
🔰با بدبختی مجید را به #سربازی فرستادیم. گفتم نمیشود که سربازی نرود❌ فردا که خواست ازدواج💍 کند، حداقل سربازی رفته باشد. وقتی دید #دفترچه سربازی را گرفتهام. گفت برای خودت گرفتهای! من #نمیروم.
🔰با یک مصیبتی اطلاعاتش را از زبانش بیرون کشیدیم و فرستادیم⚡️اما #مجید واقعاً خوششانس بود. از شانس خوبش سربازی افتاد #کهریزک که یکی از آشناهایمان هم آنجا مسئول بود. مدرسه کم بود هرروز پادگان هم میرفتم☺️
🔰مجید که نبود کلاً بیقرار💓 میشدم. من حتی برای تولد مجید کیک تولد🎂 #پادگان بردم. انگار نه انگار که سربازی است. آموزشی که تمام شد دوباره نگران بودیم. دوباره از شانس خوبش « #پرند» افتاد که به خانه نزدیک بود.
🔰مجید هر جا میرفت همهچیز را روی سرش میگذاشت😅 مهر تائید #مرخصی آنجا را گیر آورده بود یک کپی از آن برای خودش گرفته بود. پدرش هرروز که مجید را پادگان میرساند. وقتی یک دور میزد🚙 وبرمی گشت خانه میدید که #پوتینهای مجید دم خانه است. شاکی میشد که من خودم تو را رساندم پادگان تو چطور زودتر برگشتی⁉️ مجید میخندید و میگفت: خب #مرخصی رد کردم😄
راوی:مادر شهید
#شهید_مجید_قربانخانی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
📚 #رمان
#عاشقانه_شهید_مهدی_زین_الدین 💞
↶ #نیمه_پنهان↷
#قسمت_یازدهم1⃣1⃣
🔻راوی: همسر شهید
🍃جلسه ي اول توانستم دزدكي نگاهش كنم . مخصوصاً كه او هم سرش را زير انداخته بود . با همان لباس فرم سپاه آمده بود . خيلي مرتب و تميز . فهميدم كه بايد در زندگيش آدم منظم و دقيقي باشد . از چهره ي گشاده اش هم مي شد حدس زد شوخ است . از سؤالاتي كه مي پرسيد فهميدم آدم ريز بيني است و همه ي جنبه هاي زندگي را مي بيند .
🍃دو روز بعد هم با همان لباس سپاه آمد . صحبت هاي جلسه ي دوم كوتاه تر بود . نيم ساعت بيش تر نشد . اين كه چه جوري بايد خانه بگيريم ، مدت عقد ، مهريه و اين چيزها . آقا مهدي اصلاً موافق مراسم نبود . مي گفت " من اصلاً وقت ندارم و الآن هم موقعيت جنگ اجازه نمي دهد . " گمانم عمليات رمضان بود . حالا كه دلم گواهي مي داد اين آدم مي تواند مرد زندگيم باشد ، بقيه ي چيزها فرع قضيه بود . ديگر همه ي خانواده مان سر اصل قضيه ازدواج ما موافق بودند .
#ادامه_دارد...✒️
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#عاشقانه_شهید_مهدی_زین_الدین 💞
↶ #نیمه_پنهان↷
#قسمت_دوازدهم 2⃣1⃣
🔻راوی:همسر شهید
🍃مردها معمولاً در اين كارها آسان گير تر هستند . ايرادهاي مادرم را هم خوش رويي و تواضع آقا مهدي جبران مي كرد . مادرم مي گفت " چه طور مي شود دو هفته منير را بگذاريد و برويد جبهه ؟" او مي گفت " حاج خانم ما سرباز امام زمانيم ، صلوات بفرستيد .
" و همه چيز حل مي شد .
مادرم مي خنديد و صلوات مي فرستاد . داماد به دلش نشسته بود . كارها سريع و آسان پيش مي رفت .
🍃من و آقا مهدي و خواهرشان با هم رفتيم براي من يك حلقه ي طلا خريديم ، نُه صد تومان ! تنها خريد ازدواجمان ، حلقه ي او هم انگشتر عقيقي بود كه پدرم خريده بود . رفتيم به منزل آيت الله راستي و با مهريه يك جلد قرآن و چهارده سكه ي طلا عقد كرديم . مراسمي در كار نبود . لباس عقدم را هم خواهرم آورد . بعد از عقد رفتيم حرم . زيارت كرديم و رفتيم گل زار شهدا ، سر مزار دوستان شهيدش.
#ادامه_دارد...✒️
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
1_17231484.mp3
2.83M
🎼 #مداحی_شهدایی
🔸 آی شهدا دلای ما تنگہ براتون
🎤🎤مجتبی رمضانی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
روزها بے تو💕 گذشت و
#غربتت تایید شد
چون #دعاےفرج ما
همه با تردید شد
بارها نامه💌 نوشتم که #بیا
اما حیفـــــ
معصیت🔞 کردہ ایم و
#غیبتت تمدید شد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌸🍃
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh