🌷شهید نظرزاده 🌷
#کتاب_عارفانه 💖(فوق العاده زیبا) #خاطرات_شهید_احمدعلی_نیری #قسمت_بیست_وهشتم 8⃣2⃣ شب ها بعد از نما
❣﷽❣
#کتاب_عارفانه 💖(فوق العاده زیبا)
#خاطرات_شهید_احمدعلی_نیری
#قسمت_بیست_ونهم9⃣2⃣
خودش خالصانه از ابتدای صبح مشغول کاربود.
صبحانه و چای را آماده میکرد و...
بعضی هفته ها بعد از پایان دعا به همراه احمدآقا با موتـــــ🏍ـــور میرفتیم اطراف چهار راه سیروس.
آنجا برای بچه ها عدسی می خریدیم.😋
خداروشکر به خاطر صبحانه هم که شده بچه ها دور هم جمع میشدند.😅
احمد اقا از هزینه #شخصی خودش برای بچه ها صبحانه تهیه میکرد.
✨✨✨✨✨
کار های مختلف انجام میداد تا بلکه معنویت و ارادت به امام زمـــ🌹ــان (عج) در بچه ها تقویت شود.
در همین برنامه دعای ندبه بسیاری از بچه هارا برای آینده تربیت کرد.
ودستشان را در دست مولایشان قرار داد
احمد آقا کارهای فرهنگی مسجد را حول محور اهل بیت (ع) قرار داد ونتیجه خوبی از این روند گرفت 🌺
البته کارهای جمعی احمدآقا برای بچه ها فقط دعای ندبه نبود.🙄
✨✨✨✨✨
بعضی شب های جمعه بچه هارا به مهدیه تهران برای دعای کمیل میبرد.
در مسیر برگشت هم برای بچه ها
ساندویچ می خرید و حسابی به بچه ها حال میداد
✨✨✨✨✨
(نماز جمعه)🌺
از اینکه بچه های بسیج و مسجد به دنبال مسائل فهم درست معارف دین نیستند بسیار ناراحت بود.😔
خیلی برای ارتقای سطح معرفت وعقیدهی بچه ها تلاش میکرد.
با مسئولان بسیج بارها صحبت کرده بود.
میگفت بیشتر از برنامه های نظامی به فکر ارتقای سطح معرفتی بچه ها باشید.
برای این کار خودش دست به کارشد.
به همراه بچه ها به مسجد حاج اقا جاودان میرفت.🙄
به این عالم ربانی ارادت ویژه داشت.❤️
✨✨✨✨✨
مدتی هم بزرگتر های فرهنگی مسجد را به جلسات حاج اقا مجتبی تهرانی می برد.
وقتی احساس میکرد که این جلسات برای بچه ها سنگین است جلسات آنهارا عوض و از اساتید دیگری استفاده میکرد.
ازدیگر کارها که تقریبا هر هفته تکرار میشد برنامهی زیارت حضرت عبدالعظیم حسنی بود.
با بچه ها به زیارت میرفتیم و روبه روی ضریح می نشستیم وبه توصیهی ایشان،اقا ماشاءالله برای ما مداحی میکرد.
#ادامه_دارد ...
📚منبع: کتاب عارفانه از انتشارات شهید هادی
تایپ با کسب اجازه از انتشارات و مولف می باشد.
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#کتاب_عارفانه 💖(فوق العاده زیبا)
#خاطرات_شهید_احمدعلی_نیری
#قسمت_سیُم0⃣3⃣
با بچه ها خدمت مرحوم آیت الله ناصر صراف ها (قرائتی) در مسجد محله چال رفتیم. ایشان پدر دو شهید و یکی از اوتاد زمانه بود. توصیه های اخلاقی بسیارخوبی به طلاب و شاگردان داشتند.
یک بار فرمودند : آقا ، نماز جمعه را ترک نکنید.
نمی دانید حضور در نمازجمعه چقدر برای انسان برکات دارد. خصوصا وقتی که هوا بسیارسرد یا بسیارگرم باشد❗️( یعنی زمانی که مردم کمتر شرکت می کنند )
من و دیگر شاگردان احمدآقا از این حرف ایشان خیلی خوشحال شدیم؛ چون از زمانی که به یاد داشتیم با احمد آقا به نمازجمعه می رفتیم.
احمدآقا همه ی مارا به حضور در نمازجمعه مقید کرده بود.
او با سختی بچه ها را جمع می کرد. بعد می رفتیم چهارراه مولوی و با اتوبوس دو طبقه یا وانت و... خلاصه با کلی مشکل به نمازجمعه می رفتیم.
بچه ها شلوغ می کردند. اذیت می کردند و...
اما احمد آقا با صبر و تحمل وصف ناشدنی بچه ها را با معارف دین آشنا می کرد.
💐🌾💐🌾💐🌾💐🌾💐🌾💐🌾💐🌾💐🌾
یکی از بچه ها می گفت : من از همان دوران احمد آقا به نمازجمعه مقید شدم.
بعد از شهادت احمد آقا هم سعی کردم نمازجمعه من ترک نشود. یک بار در عالم رؤیا مشاهده کردم که در خیابانی ایستاده ام.
احمد آقا از دور به طرفم آمد و من را در آغوش گرفت.
خیلی حالت زیبایی بود. بعد از سال ها احمد آقا را می دیدم.
بعد از روبوسی به تابلوی خیابان نگاه کردم. دیدم نوشته خیابان قدس. فهمیدم اینجا نمازجمعه است.
همان لحظه از خواب بیدار شدم. فهمیدم علت اینکه احمدآقا این گونه من را تحویل گرفت به خاطر حضور همیشگی من در نمازجمعه است.
🌾💐🌾💐🌾💐🌾💐🌾💐🌾💐🌾💐🌾
←اردو→
( برادران محمدشاهی )
برخی روزها به من توصیه می کرد : امشب جلسه ی حاج آقا یادت نره❗️
می گفت : کمال ، امشب بیا یه خبرهایی هست❗️
شب هایی که او توصیه می کرد واقعا حال و هوای جلسه آیت الله حق شناس دگرگون بود.
آن شب ها مجلس نورانیت عجیبی پیدا می کرد.
نمی دانم احمدآقا چه می دید که این گونه صحبت می کرد❗️
ما از بچگی با هم رفیق بودیم. در دوران کودکی با هم فوتبال بازی می کردیم.
اما از وقتی که در مسجد فعالیت می کرد دیگر ندیدم فوتبال بازی کند.
یک بار دیدم احمدآقا در جمع بچه های نوجوان قرارگرفته و مشغول بازی است.
فوتبال او حرف نداشت. دریبل های ریز می زد و هیچ کس نمی توانست توپ را از او بگیرد.
خیلی به بازی مسلط بود. از همه عبور می کرد.
اما وقتی به دروازه ی حریف می رسید توپ را پاس می داد به یکی از نوجوانان ها تا او گل بزند❗️
احمد می رفت در تیم افرادی که هنوز با مسجد و بسیج رابطه ای نداشتند.
از همان جا با آن ها رفیق می شد و...
بعد از بازی گفتم : ...
#ادامه_دارد ...
📚منبع: کتاب عارفانه از انتشارات شهید هادی
تایپ با کسب اجازه از انتشارات و مولف می باشد.
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
YEKNET.IR - shohada mahe asemoonan.mp3
3.14M
🎵 #صوت_شهدایی
🍃شهدا ماه آسمونن
🍃آسمونی تو کهکشونن
🎤 #سید_رضا_نریمانی
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
4_5845713354739419752.mp3
2.55M
🎧 فایل صوتی
🎙واعظ: حاج آقا #پناهیان
🔖 قدرت و شکوه زن 🔖
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔰گل یا پوچ 🔸عملیات در پیش بود از «خلصه» به سمت #شیخ_نجار حرکت کردیم بیشتر نیروهـا با اتوبوس🚌 رفتند
💠《کار برای حــــــــوزه فرهـــــــنگ》
🌷براے ڪار در حوزہ فرهـنگ خستگے معنا ندارد.
درخانہ هـرگز از ڪار #براے_خدا خستہ نمے شد بلڪہ نیرو مے گرفت طورے ڪہ اگر روزے را بہ بطالت میگذراند ناراحتے در چهـرہ اش ڪاملا دیدہ میشد.
🌷اما آن روزهـایے ڪہ براے هـیئت و مراسم در تڪاپو بود حتے اگر خواب و غذایش بہ اندازہ نبود خوشحال و با نشاط بود، آنقدر براے انجام ڪارهـاے فرهـنگے تڪاپو داشت ڪہ بچهـهـا بہ او میگفتند تو پیش فعالے ...
🌷میگفت در این حوزہ اگر فعالیت مے ڪنید تصور ڪنید شما تنهـا هـستید و یڪ جریان علیہ تان ڪار میڪند، باید قدرت داشتہ باشید تنهـایے ڪار را پیش ببرید و بر این باور باشید ڪہ براے ڪار در حوزہ فرهـنگ خستگے معنا ندارد.
🌷در روز اعزام هـم هـنگام خداحافظے در گوشم گفت: ببین براے من بہ عنوان یڪ #پاسدار راحت ترین ڪار اینہ ڪہ یڪ تفنگ بردارم و برم بجنگم، اما نڪتہ مهـم شمایید ڪہ این جا موندین، بدونید این جا یڪ سنگر مُهـمه، صحبت هـاے آقا نباید زمین بمونہ، یڪ عالمه ڪار رو زمین ماندہ است...
🌷خب حالا ڪہ هـستین اینا رو دست بگیرین و انجامش بدین، ڪار تربیتے ڪنیم، معلوم نیست تڪلیف آیندہ بچهـهـاے ما چے میشہ، این هـم یڪ جور جنگہ باید حواستون جمع باشهـ
🌷این جملات را در وصیت نامہ اش هـم آوردہ، ڪہ بہ نظرم ڪلید واژہ مهـم ڪار در حوزہ #فرهـنگ است.
#شهید_حامد_کوچک_زاده 🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
1_3438779.mp3
4.04M
🔻ختم چله کلیمیه
💐قرائت زیارت آل یاسین بہ نیابت از شهدا
👈جهت تعجیل در فرج آقا صاحب الزمان(عج)
🌱 سَلامٌ عَلےٰ آلِ یٰاسینْ ...
🌹 #روز_هفتم
🌹 #التماس_دعا
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
❣ #سلام_امام_زمانم ❣
گاهی اندازه یک پرده فقط فاصله💕بود
پرده را نیز کشیدیم و ندیدیم #تو را
سعی کردیم شبی خواب😴 ببینیم تو را
سحر از خواب پریدیم و #ندیدیم تو را
#اللهم_عجل_لولیک_الفـرج🌸🍃
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
4_5814662368981943900.mp3
3.41M
🎧 فایل صوتی
🎙واعظ: حاج آقا #هاشمی_نژاد
🔖 ریا، آفت عمل 🔖
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷 #بعضیا واسه
همیشه میمونن کنارت💞
حتی اگه #رفته باشن...
#مادران_چشم_انتظار
#پنجشنبه_های_دلتنگی💔
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
وقتی دلم از زمونه.mp3
6.78M
🌾وقتی دلم از زمونه خسته میشه
میام تو #گلزار🌷میشینم
🍂یکی یکی رد میشم از #کنارتون
عکس شما رو میبینم
🌾از درد دوری شما💕
یه گوشه ای، میشینم و زار میزنم😭
🍂خسته شدم #آی_شهدا😭
از این دور و زمونه
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
صفحہ ۱۳ استاد پرهیزگار .MP3
939K
🔻طرح تلاوت روزانه قرآن کریم
✨سوره مبارکه بقره✨
#قرائت_صفحه_سیزدهم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
✍ #خاطرات_شهدا 🌷انگشترهایی که براخودش تهیه میکرد معمولا بارکاب های خوبی بود، اما یکی دوماه بیشتر د
🍃🌸🍃
✨گاهی اوقات وقتی بحثی صورت میگرفت میدیدم واقعا صحبت هایش منطقی است.
✨رسول میگفت: آیت الله حق شناس(ره) یا حاج آقا مجتبی تهرانی(ره) و چنین شخصیت هایی اگردر دانشگاه صحبت کنند قطعا بر محیط دانشگاه #تاثیر خواهد داشت. یعنی فقط به منبر هیئتها اکتفا نمیکرد، بلکه دغدغه دانشگاهها را نیز داشت.
✨من تاکنون ۱۲۶۸ دانشگاه و مقر در تهران و شهرستانها حتی کربلا و سوریه برای صحبت و سخنرانی در خصوص شهید خلیلی دعوت شده ام. به قول سردار حسینی میگفت: شهید خلیلی بین المللی شده است.
✨ما به رسول پول توجیبی میدادیم برای مسیر رفت و آمد از مدرسه به خانه، اما او این پولها را جمع میکرد میبرد به بسیج میداد، تا کار #فرهنگی در حوزه شهدا انجام دهند، ما هم وقتی رفتار او را میدیدیم تشویقش میکردیم.
🍃راوی: به نقل از پدربزرگوار شهید🍃
#شهید_رسول_خلیلی🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh