eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
28.3هزار عکس
6.6هزار ویدیو
205 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem
مشاهده در ایتا
دانلود
💖(فوق العاده زیبا) 4⃣3⃣ آیت الحق برای اینکه از احمدآقا بگوییم باید استاد گران قدر ایشان را بهتر بشناسیم. کسی که احمدآقا در محضر او شاگردی کرد و مطیع کامل فرمایشات ایشان بود. آیت الله حاج میرزا عبدالکریم حق شناس تهرانی در سال ۱۲۹۸ شمسی در خانواده ای متدین در تهران متولد شدند. نام او کریم و نام خانوادگی ایشان صفاکیش بود. پدرشان در فرمانداری آن روز تهران صاحب منصب بود و به همین جهت به «علی خان» شهرت داشت. او سه فرزند به نام های ولی ، کریم و رحیم داشت. منزل پدری ایشان در خیابان ایران قرار داشت که جزء محلات مهم تهران حساب می شد. پدر در ایامی که فرزندانش کوچک بودند از دنیا رفت. مادرشان هم تا زمانی که ایشان به سن پانزده سالگی رسید در قید حیات بود. ایشان از مادرِ بزرگوارشان به نیکی یاد می کردند. می فرمودند : « ‌مادرم سواد نوشتن و خواندن نداشت. اما به خوبی قرآن و مفاتیح را می خواند❗️و حتی آیات مبارکه ی قرآن را در میان کلمات دیگر تشخیص می داد❗️ او این فهم و شناخت را به خوابی که از امام علی (علیه السلام) دیده بود ، مربوط می دانست. در آن رؤیا ایشان دو قرص نان از حضرت می گیرند. یکی از آن ها را شیطان می رباید؛ اما او موفق می شود که دیگری را حفظ کرده و بخورد. بعد از اینکه صبح از خواب برخاسته بود می توانست آیات قرآن را بشناسد و بخواند❗️ با وفات مادر، دایی بزرگ حاج میرزا علی پیش قدم شده و گفته بود : (( از میان بچه ها کریم به منزل ما بیاید. او فرزند ما باشد.)) بدین ترتیب دو سه سالی در منزل دایی به سر بردند. در این دوره به دبیرستان دارالفنون رفتند. حاج دایی می خواست ایشان بعد از دوره ی درس به بازار برود و به کسب و کار بپردازد. رسم روزگار همین بود. دارالفنون هم دانشگاه و هم ادارات دولتی را نوید می داد. راهی که برادران ایشان رفتند، و در وزارت خارجه به مقامات رسیدند. اما تقدیر خدای کریم چیز دیگری بود. ایشان در اواخر دوره ی دبیرستان به چیز دیگری دل بسته شد. ... 📚منبع: کتاب عارفانه از انتشارات شهید هادی تایپ با کسب اجازه از انتشارات و مولف می باشد. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
4_5908958882771764621.mp3
1.45M
🎧مداحی شهدایی 🔸وقتی دلم پر میزنه 🔹باز #شهدا رو میخواد 🎤مداح: #رمضانی 💢مقام معظم رهبری: #شهادت، يعنى وارد شدن در حريم خلوت الهى. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌠یک آسمـان #بی_ستاره شدیم 🌃در نبــود تو👤 🌠تا چشم کار می کند 🌃اینجـا شب🌒 است و #شبـ⭐️ #شهید_رسول_خلیلی🌷 #شبتون_شهدایی 🌙 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ #سلام_امام_زمانم❣ 🌸آنروز که عاشق❤️ جمالت گشتم 🌿دیوانه روی #بی_مثالت گشتم 🌸دیدم نبود در دو جهان جز #تو کسی 🌿بیخود شدم و غرق #کمالت گشتم #اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌺🍃 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌸🍃 ای #صبح من از طعم کلامت شیرین هر لحظه به اعتبار #نامت شیرین😍 #لبخند بزن... بخند🙂 از قند لبت هر #صبح_بخیر و هر سلامت شیرین #شهید_محمدرضا_دهقان_امیری #سلام_صبحتون_شهدایی🌺 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
4_5852457041804658829.mp3
3.18M
🎧 فایل صوتی 🎙واعظ: حاج آقا #محرابیان 🔖 نگاه معشوق 🔖 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
#حواس_جمع 🔸حامد هـمیشه حواسش بہ نزدیکان💕 و اطرافیانش بود طورے که مے شد رویش #حساب باز کرد هـواے هـمہ را داشت👌 از رفقاے هـم سن و سال گرفتہ تا #نوجوان هـایے که با او ارتباط داشتند👥 🔹وقتے برف سنگین🌨 در رشت سقف خیلے از خانہ هـا🏘 را پایین آورد حامد اول سقف خانہ #رفیقش را که در آموزشے بود پارو کرد بعد رفت سراغ خانہ #خودش 🔸یا وقتے قرار شد خودش بہ ماموریت #آموزشے برود در حالے که خودش متاهل💍 بود و وضع مالے اش خیلے هـم جالب نبود براے یکی از نوجوان هـایے که احساس مے کرد #نباید ارتباطش با او قطع شود یک سیم ڪارت💳 خرید و گفت #خودم شارژ مے کنم شما ارتباطت رو با من قطع نکن💞 حالا آن نوجوان شدہ یک #طلبہ موفق #شهید_حامد_کوچک_زاده 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
0⃣6⃣1⃣1⃣ 🌷 💠دیدار؛ مرهم درد فراق💔 🔰روز قبل از آقا حامد خیلی ناآرام بودیم خواهرم بیشتر شوهر او هم همراه در سوریه بود، یکی از آشنایان زنگ زد☎️ و شماره داماد بزرگم را میخواست، بیشتر شد اما هر چه از علت تماس سوال کردیم جوابی نداد❌ 🔰کمی دیرتر به ما خبر رسید که آقا حامد شده ، بعد کم کم تلفن های شروع شد، کسانی که حتی دو ماه بود برایم زنگ نزده📵 بودند تماس میگرفتند و می کردند! 🔰خیلی حالمان بد شده بود😞 تا جایی که نماز ظهر و عصر را که خواندیم زنگ زدیم به دیگرمان که بیاید پیش ما تا کمی دلمان آرام💗 بگیرد. چند دقیقه🕰 بعد دیدم درب منزل را میزنند، فهمیدم که همین جا پشت در🚪 بودند. 🔰داخل که آمدند کم کم قضیه آقا حامد را به ما گفتند😔 خیلی لحظات بود. آن لحظه با خودم می گفتم: ای کاش حتی شده بی چشم و بی پا، یا بی دست هم شده می آمد!! فقط 😭 🔰تا قبل از آمدن پیکر⚰ آقا حامد واقعاً به هم ریخته بودم! همسر که پیشم آمده بود به من گفت: «وقتی پیکر رو ببینی آرام میشی» درست میگفت!! پیکر آقا حامد را که آوردند واقعاً . 🔰انگار یک دستی بر روی قلبم❤️ کشیده شد و کاملاً آرام شدم. حتی وقتی او را داخل قبر می گذاشتند، من را بر لبش دیدم!! حالم دقیقاً مثل شب بود! تا قبل از آمدن آقا حامد خیلی استرس داشتم و مضطرب بودم😥 اما با آمدن و دیدنش کاملاً آرام شدم😌 🔰بعد از تدفین آشنایان آمدند👥 تا مرا بلند کنند ⚡️اما من به راحتی بلند شدم و گفتم: «من » 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
#رشـــــادت که فراموشی ندارد❌ #فراموشتان_کردیم فراموشمان نکنید😔 شادی روحشان #صلوات🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#صفحه۱۵
صفحہ ۱۵ استاد پرهیزگار (1).MP3
818.7K
🔻طرح تلاوت روزانه قرآن کریم ✨سوره مبارکه بقره✨ #قرائت_صفحه_پانزدهم 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
#گمنام_وبی_صدا 🍂ترم های اول ورود به #دانشگاه به پیشنهاد یکی از بچه ها قرار شد یه گروه👥 تشکیل بدیم از بچه های مشتی و #بااخلاص و پای کار که کارای صلواتی🌸 برای بچه های دیگه انجام بدیم. 🍁مثلا واکس زدن پوتین👞 بچه ها، کارهای #خدماتی و نظافتی و... طوری که هیچکس شناخته نشه🚯 جلسه گرفتیم و چند تا #تیم تشکیل دادیم. هر تیم یه مسئول داشت و چند تا نیرو. اسم کار رو گذاشتیم #ستاد جنگ های نامنظم با نفس 🍂هر تیم رو هم به اسم یه #شهید نام گذاری کردیم. هر کدوم از بچه ها به نیابت از یک شهید🌷 اتیکت اسم اون شهید بزرگوار رو به سینه میزدن🏵 اما با #چفیه صورتشون رو میبستن تا شناسایی نشن❌ 🍁صبح خیلی زود یا آخرای شب، طوری که کسی #متوجه_نشه فعالیت خودشون رو انجام میدادن. #حسین_آقا فرمانده یکی از تیم ها شد که به اسم سردار شهید محمد حسین، عموی شهیدش🌷 نام گذاری شده بود... 🍂هدف🎯 از انجام این کارها #رفاه حال بچه های دانشگاه بود. عموما بعد یه روز طاقت فرسای آموزشی همه مثل #جنازه خودشون رو میرسوندن به تخت خواب😓 اما یه عده مشتی مثل #شهید، اگرچه خودشون خسته بودند، بجای استراحت، میرفتن پوتین گلی و خاکی دوستاشون رو واکس میزدن✨ و #سرویسا رو نظافت می کردن که بقیه اذیت نشن👌 #شهید_حسین_معزغلامی #شهید_مدافع_حرم 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_3438779.mp3
4.04M
🔻ختم چله کلیمیه 💐قرائت زیارت آل یاسین بہ نیابت از شهدا 👈جهت تعجیل در فرج آقا صاحب الزمان(عج) 🌱 سَلامٌ عَلےٰ آلِ یٰاسینْ ... 🌹 #روز_دهم 🌹 #التماس_دعا 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
#سید_ابراهیم کیست⁉️⁉️ 🌷به "ابراهیم هادی" بسیار علاقه💞 داشت. #خاطراتش را برای دوستان تعریف می‌کرد. بارها کتاب📖 #سلام_بر_ابراهیم را خریده و به دیگران هدیه🎁 میداد. 🌷در صفحه اول می نوشت: ✍وقف در گردش🔄 پس از #مطالعه در اختیار دیگران قرار دهید. 🌷شهید #سیدمصطفی صدر زاده فرمانده گردان عمار لشکر #فاطمیون، ابراهیم هادی را الگوی❣ خودش قرار داد و حتی نام #جهادیش را سید ابراهیم نهاد. #شهید_مصطفی_صدرزاده 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
روضه ،ابوالفضل ،دفاع مقدس.mp3
11.4M
🎧 #صوتی پیشنهاد دانلود👌 صدای #شهیدصدرزاده «سید ابراهیم» 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣﷽❣ 🔻 * .... * 24 💕◈•══•💖•══•◈🌺 23 نگاه شاکرانه 💓 خداوند متعال به حضرت داوود (ع) فرمود: ای داوود برو و بنده های منو بیار و با من رفیقشون کن. طوری که من رو دوست داشته باشن... 💖💗 🔹حضرت داوود عرضه میکنه: خدایا من چیکار کنم که مردم شما رو دوست داشته باشن؟ 🌺 خداوند متعال میفرماید: «نعمتایی که بهشون دادم رو یاداوری کن». "بگو که من چقدر بهشون نعمت دادم..." 🔶اینجا حضرت داوود باید عرضه بداره: خب من بهشون میگم که خدا چقدر بهتون نعمت داده اما مشکل اینه که «اونا این همه نعمتی رو که بهشون دادی نمیبینن...» ⛔️⭕️⛔️ 📵 اون یه دونه زخمی که بهش دادی رو مدام میبینه... بقیه رو نمیبینه... 😒 من چکارش کنم؟! خدایا اون نعمت هات رو نمیبینه... برای همین هم دوستت نداره...😭 🔶بنده های خدا نمیدونن توی چه جایی آفریده شدن... 🚸نمیدونن که توی دنیای پر از رنج آفریده شدن... «اما خدا نگذاشته که زیاد رنج بکشن...» ... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
4_5875155450042779184.mp3
7.2M
#فایل_صوتي_امام_زمان 100 هر قدر به امامت شبیه تری؛ بهش نزدیک تری! فکر نکن با چهار تا کار جهادی، توی دلش جا میشی! خودسازی + جهاد هم تو رو بهش شبیه میکنه، هم نزدیک.... #اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌺 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔰همیشه نماز مغرب‌و عشاء میرفتم مسجد ... 🔸یه شب #مسجد نماز که تموم شد اخوی احمد با بچه هایی که مکبر🎤 بودن حلقه گرفت. گفت: اقا هرکس بتونه #دعای_فرج رو خیلی قشنگ وبا حفظ بین نماز بخونه من یه جایزه🎁 خوب بهش میدم 🔹منم تا تونستم #تمرین کردم وحفظ شدم و یه روز رفتم مسجد که بین نمازها دعای فرج رو بخونم. اما دیدم #اخوی_احمد نیومده🚷 از خادم مسجد پرسیدم پس اخوی احمد کجاست ⁉️ 🔸با بغض وناراحتی گفت: احمد رفت #سوریه برا مبارزه با داعش👹 تا اومدم خونه فقط گریه کردم😭 از اون روز به بعد به عشق اخوی احمد #دعای_فرج رو میخونم و به مسجد میروم... #شهید_احمد_حاجیوندالیاسی #شهید_مدافع_حرم 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#امام_رضا 🌺🍃بانام رضا به سینه هاگلـ🌼بزنید 🌸🍃با اشک به #بارگاه او پل بزنید 🌺🍃فرمودکه هرزمان #گرفتار شدید 🌸🍃بر دامن ما دست #توسل بزنید 🎀السلام علیک یاعلی بن موسی الرضا المرتضی (ع)🎀 🎈 #میلاد با سعادت امام رئوف علی بن موسی الرضا مبارک باد🎉 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh