eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
28.7هزار عکس
6.9هزار ویدیو
207 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
•{ #پس_زمینه ♥️🌿 #شهید_مسلم_خیزاب #سالروز_شهادت 🌸}• 🍃🌹🍃🌹 @shahed_sticker
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷شهید نظرزاده 🌷
💠خاطرات خودنوشته شهید 🔸صبح موقع بیرون آمدن از خانه🏡 #مامان مثل هر روز تا پشت در ورودی آمد. کلی هم س
ما را نگاهی از #تو تمام است، اگر کنی😍 ای آنکه بر #بساط "عِندَ ربّهِم یُرزَقون" نشسته‌ای! دستی برار✋ و ما #دل‌مردگانِ دنیایی را بیرون بکش! #شهید_رسول_خلیلی 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صفحہ ۷۲ استاد پرهیزگار .MP3
950.1K
🔻طرح تلاوت روزانه قرآن کریم ✨سوره مبارکه آل عمران✨ #قرائت_صفحه_هفتاد_ودوم 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
میدانم که مادرت آرزوی #دامادی ات را داشت ...😔 💥اما ... مُهری که خــــورد در شناسنامـــه‌ات 📖 می ار
💟دوران #نوجوانی اش را به خوبی گذراند و از بحران های آن دوره خبری نبود❌ چون ورزش🏋 می کرد، صورتی بدون جوش داشت که برای خودش تعجب آور بود. 💟ولی همیشه #قدبلندش را دوست داشت، اما از کم پشت بودن ریشش می نالید😕 خدا را به خاطر داده هایش شاکر بود🙏 و از خدا می خواست انرژی جوانی اش در راه مثبت و #مفید استفاده کند. ♦️نقل از: مادر شهید #شهید_محمدرضا_دهقان_امیری 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
بے قـراری و شوق پرواز🕊 از چهره ات😍 مےبارد... خستگے را خستہ😪 ڪردی #افلاڪیان_خاکے ... صورت هاے #غب
🍂می دانم به قول شهید آوینی: کسی که نشود باید بمیرد !😔 👈پس خدایا به عزیزت قسم و به (علیه السلام) سید الشهدا قسم؛ مرگ مرا شهادت در رکاب "امام زمان(عجل الله)" قرار بده و مرا از این نعمت بهره مندساز و مرا عزیز گردان💖 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣﷽❣ 73 1 ♨️اولین قدم 🔷 اولین قدم برای خودسازی، مبارزه با مفهومی به نام "راحت طلبی" هست. ✔️ برای اینکه بتونیم با این هوای نفس فراگیر به خوبی مبارزه کنیم بهتره که اون رو بیشتر بشناسیم.☺️ 🌺 امام صادق (ع) در کلام شریفی میفرماید: «تفسیر عبودیت و بندگی، "بخشیدن همه چیز" است؛ و وسیله و سبب عبودیت، "مبارزه با هوای نفس" می باشد و اینکه "خودت را مجبور به کارهایی کنی که دوست نداری"، ✅✅✅ و کلید این موضوع، «ترک راحت طلبی» و دوست داشتن دوری از مکان های گناه است و راه بندگی، فقیر دانستن خود نسبت به خداوند متعال است.. ... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
1_64391434.mp3
4.46M
🎧پادكست هاي صوتي1⃣ 🌼امام مهدي عج در قرآن🌼 🎤 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#مداحی یا رقیه(س) دین و دنیام بانوای: مدافع حرم #شهید_حسین_معزغلامی🌷 السلام علیک یا رقیه بنت الحس
🔰گفتم: دارم از استرس میمیرم😢 گفت: یک بهت میگم هر بار گیر کردی بگو؛ من خیلی قبولش دارم. گره یک کار منم همین باز کرد که هم به سختی اجازه خروج گرفت😔 🔰گفتم: باشه داداش بگو گفت: تسبیــ📿ـح داری ؟! گفتم: آره گفت: بگو سلام الله علیها حتماً سه ساله ارباب نظر می کنه منتظرتم 😊 🔰قطع کردم چشمامو بستم😌 شروع کردم الهی بالرقیه سلام الله علیها الهی بالرقیه سلام الله علیها ۱۰ تا نگفتم که یهو گفت: این پنج نفر آخرین لیسته. بقیه اش فردا 🔰تعجب کردم😟 همینجور ذکر می گفتم که یهو رو خوند بغضم ترکید😭 با گریه گرفتم رفتم سمت خونه حاضر شم وقتی را دیدم گفتم درست شد اشک تو چشماش حلقه زد گفت (سلام الله علیها) 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷شهید نظرزاده 🌷
#مثل_هیچکس ♥️ #قسمت_سی_وپنجم 5⃣3⃣ 🍂گفت: _دیشب که تو اون کار رو کردی پدرت دیگه نتونست اونجا بمونه.
❣﷽❣ ♥️ 6⃣3⃣ 🍂چند روزی گذشت از محمد خبری نبود نزدیک تحویل یکی از پروژه های گروهی دانشگاه بود زحمت زیادی هم برایش کشیده بودیم و فقط تا پایان هفته فرصت داشتیم که بخشی از نتایج کار دست بود و بچه‌ها نگران زحماتشان بودند. هیچ راهی برای دسترسی به محمد وجود نداشت. تا اینکه دو روز مانده به تحویل پروژه خودش به خانه ما زنگ زد. 🌿_الو +رضا جان ! سلام محمدم. خوبی؟ _سلام. کجایی؟ خوبی؟ +الحمدلله. من نرسیدم برگردم تهران کارهای پروژه رو انجام بدم فکرم پیش بچه هاست شرمندت میشم ولی اگه ممکنه برو کلید خونه ما را از همسایه سمت چپیمون بگیر یه دره قهوه ای بزرگ من باهاشون هماهنگ می کنم که میری. وارد خونه که شدی کلید در ایوون زیر گلدون بزرگه کنار جا کفشیه. از در رفتی تو سمت چپ یک اتاق که میز مطالعه مون اونجاست کشوی میز و باز کن همون رو پروژه را سنجاق کردم گذاشتم فقط زحمت مرتب کردن هاش هم میفته گردنت. شرمنده‌ام انشالله برات جبران کنم 🍂_این چه حرفیه باشه حتما میرم اتفاقاً بچه‌ها هم نگران پروژه بودند. راستی تسلیت میگم. غم آخرت باشه. +ممنون. خدا سایه پدرتو روی سرت حفظ کنه. راستی خواهرم می گفت: اومده بودی دم در خونه اگر کار واجبی داری بگو _کار واجب نه، حالا بعدا دربارش حرف میزنیم ... +باشه داداش ... پس من دیگه وقتتو نمیگیرم. بازم ممنونم ازت. خداحافظ _خدا حافظ 🌿باران نم نم می بارید🌧 آماده شدم به سمت خانه‌شان حرکت کردم کلید را از همسایه گرفتم و در را باز کردم بوی خاک باران خورده در حیاط پیچیده بود وارد خانه شدم همه چیز مرتب بود👌 و سر جایش قرار داشت دور تا دور سالن پشتی‌های قرمزی چیده شده بود که رویشان پارچه سفید سه گوش پهن بود. از جالباسی کنار در یک چادر سفید گلدار🌸 آویزان بود نگاهی به عکس پدر محمد انداختم. 🍂وارد اتاق شدم که محمد گفته بود کیف چرمی قهوه ای💼 محمد که همیشه همراه خودش به دانشگاه می آورد کنار میز قرار داشت یک کیف چرمی بنفش هم کنار کیف محمد بود که حدس زدم باید کیف ♥️ باشد. کشوی میز را باز کردم برگه‌های محمد درست همان رو بود؛ آنها را برداشتم چند ورق از سنجاق جدا شده بود دانه دانه از کشور بیرون آوردم حدود ۱۰ تا ۱۲ تایی می‌شد مشغول مرتب کردن کاغذ ها بودم که ناگهان ... ✍ نویسنده: فائزه ریاضی ... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
♥️ 7⃣3⃣ 🍂مشغول مرتب کردن کاغذها بودم که ناگهان لابلای آنها چشمم به کاغذی افتاد که دست خط محمد نبود برگه را بیرون آوردم و خواندم📄 معلوم بود که انتهای یک منطقه متن است 🌿...اما چون غباری در هوا معلق دریغ از فهم حقیقت بادهایی🍃 که ما را به این سو و آن سو می برد و نمی دانیم که هیچ چیز . پس اگر چنان است که دردها را تو می پسندی و زخم ها را تو می زنی بی شک خود التیام دهنده و مرهمی "الذین ءامنوا تطمئن قلوبهم بذکر الله الا بذکر الله تطمئن القلوب" که ایمان آورده اند و دل هایشان به یاد خدا آرامش می یابد آگاه باشید که دلها به یاد خدا آرامش می یابد. 🍂برگ را پایین آوردم احساس می کردم دست پخت است خواستم بقیه متن را لابلای کاغذهای داخل کشو پیدا کنم دستم را به سمت کشور دراز کردم چند ثانیه مکث کردم و بدون اینکه چیزی بردارم در کشور را بستم عذاب وجدان مانع شده بود محمد به من اعتماد کرده بود و من نباید از این اعتماد سوء استفاده می‌کردم اگر می‌دانست احساس من نسبت به خواهرش💕 چگونه است هرگز از من درخواست نمیکرد به خانه‌شان بروم 🌿آن برگه📄 را همراه بقیه کاغذها با خودم به خانه آوردم و چندین و چند بار جملاتش را خواندم "و نمی دانیم که هیچ چیز اتفاقی نیست" این جمله انگار حرف دل من بود که در قلم فاطمه✍ جاری شده بود آنقدر جملاتش را با خودم مرور کردم که از بر شدم ... ✍ نویسنده: فائزه ریاضی ... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
سید رضا نریمانی_هفتگی23دی95-شور-بی بی دیگه طاقتم طاقه دیگه دارم از هم میپاشم-1484380046-1.mp3
12.15M
🎵 #مداحی_شهدایی ❣❥ #بی_بی دیگه طاقتم طاقه ❣❥دیگه دارم ازهم میپاشم😔 ❣❥مگه گناه من چیه⁉️ ❣❥میخوام #مدافِعِت باشم 🎤🎤 #سیدرضا_نریمانی 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
★وقت #خواب است و دلــمــ❤️ پیش #تــو سـرگـردان است..! ★ #شب_بخیر ای نفستـــ شرح پریشانی منــ💗 #شهید_محمودرضا_بیضایی #شبتون_شهدایی🌙 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ #سلام_امام_زمانم❣ 💐خوشبختی یعنی↯↯ پناهگاهت💞 در تمام روزهای #بی_کسی در اوج غمـ💔 و تنهایی #امامی غریب و مهربانی چون، #مهدی_فاطمه(عج) باشد. #اللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلِیّک_الفَرجَ 🌸🍃 🥀مُنتَِقمِ الزَّهرٰاء سَلٰامُ اللهِ عَلَیهما🥀 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍁🌼🍁🌸🍁🌼🍁 ✨تبسـم کردی و #صبحـم ❣چه زیبــا شد دل افـ💖ـروزم ... ✨خوشـا چشمی که صبحـ☀️ او ❣به لبخنـد #تو وا گردد😍 #شهید_عارف_کایدخورده #سلام_صبحتون_شهدایی 🌺 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
1_9598666.mp3
1.81M
🎤استاد #پناهیان 🎧واسه خدا خوشگل کار کن👌 خدا دوست داره اینجوری #عبادت کنی.. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷شهید نظرزاده 🌷
#رفتـن ِ بعضی ها 💥یا نــه! اینطـور بگویـم: 👈بعضــی رفتـن ها؛ #فـــرق می کنـد جنـسش... انگار #خـدا
🔻دوست شهید: بابک همیشه تکه کلامش بود : #فداتـمـ♥️ همیشه به من این حرف رو میزد😍 آخرین باری که دیدمش یک هفته قبل از رفتنش به #سوریه بود! من خبر نداشتم قراره بره؛ این حرفشو همیشه یادمه، گفت: "فداتـم!"😔 و #رفت... فدایی #حضرت_زینب(س) شد...❤️ #شهید_بابک_نوری_هریس #سالروز_ولادت 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔻دوست شهید: بابک همیشه تکه کلامش بود : #فداتـمـ♥️ همیشه به من این حرف رو میزد😍 آخرین باری که دیدم
6⃣8⃣1⃣1⃣ 🌷 💠خصوصیات اخلاقی شهید از زبان 🔰بابک دورهمی👥 بود. تو دانشگاه دوستای اجتماعیه زیادی داشت چون واقعا با همه زود جوش میخورد💞 🔰خیلی چیزا داشت چیزایی که امروزی و هم سن و سالای ما👱 دوست دارن داشته باشن داشته باشن یا بهش برسن بابک نوری همه ی اینارو داشت✅ 🔰بابک همیشه دوست داشت باشه و به تیپش اهمیت میداد👌 بابک پر از انرژی بود سرشار از زندگی بود💖 تمام سفرهایی که میرفت دوستانش همه باهم بودن🚗 و همیشه یع جَو فوق العاده دورش بود 🔰مثلا اگر هر کدوم از ماها 20تا دوست داشتیم بابک صدتا داشت چیزی نبود که بابک نداشته باشه❌ از دوست و رفیق گرفته تا و امکانات زندگی... 🔰همونطور که گفتم بابا خیلی به میرسید👌 یک وقتایی تریپ رپری میزد، گاهی اوقاتم بگ میزد و کلاه کپ میذاشت؛ خلاصه که بابک خیلی بود...♥️ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh