eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
29.7هزار عکس
7.8هزار ویدیو
211 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
1_44794422.mp3
5.36M
⏯پادكست 🎧با موضوع #شرایط_ظهور 4⃣ 🎤استاد #حسین_پور 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔰اشک با طعم شیرکاکائو 🔸یک سال فقط یک کارت برای ورود به #بیت_رهبری دادند. من اصرار داشتم که محمدرضا
بقول 🌙: هروقت امتداد نگاهت به حرام نرسید •/شهیدی/•. و شما در این آشفته بازار... چه قشنگ نگاهت را روی کفش هایت ثابت کردی... پی‌نوشت: در کوی‌نیک‌نامان ما را گذر ندادند گر تو نمی پسندی تغییر ده قضا را 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💠معرفی کتاب 8⃣2⃣ 📗 خدای خوب ابراهیم 🌷☘🌷☘ 🔰محتوا: 📖 این کتاب زیبا شامل 178 روایت و خاطره زیباست که
💠معرفی کتاب 9⃣2⃣ 📗 تنها زیر باران 🌷☘🌷☘ 🔰محتوا: 📖این کتاب شامل روایت هایی خواندنی و متفاوت از زندگی فرمانده محبوب و دوست داشتنی می باشد. 🔰برشی از کتاب: 🌷والسلام علیکم را گفته و نگفته، صدای صلوات دشت را پر کرد. در یک چشم‌ به‌ هم‌زدن، دورش شلوغ شد؛ شلوغ و شلوغ‌تر. 🌷از دور، هرچه چشم چرخاندم نتوانستم ببینمش. داشتم نگران می‌شدم که دیدم روی شانه بلندش کردند، بردندش توی دل جمعیت. 🌷همان‌هایی که یک‌صدا ساز رفتن می‌زدند، حالا یک‌صدا شعار می‌دادند: فرمانده‌ی آزاده، آماده‌ایم آماده. فرمانده‌ی‌ آزاده، آماده‌ایم آماده... 🌷از آن روز، دو ماه گذشت تا اولین نیروها رفتند مرخصی.... 📚 در ضمن مسابقه کتابخوانی با محوریت این کتاب برگزار میگردد. 🎁همراه با اهدای جوایز ارزنده ⏰ زمان مسابقه: از ۱۳ آبان تا ۱۲ بهمن ۹۸ 💯خواندن این 📚 را از دست ندهید. 🌐 این کتاب را میتوانید از کتابفروشی های سراسر کشور تهیه نمود. خرید اینترنتی: www.hamasehyaran.ir 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷شهید نظرزاده 🌷
✫⇠ #اینک_شوڪران ✫⇠ #خاطرات_شهید_ایوب بلندی به روایت همسر( شهلا غیاثوند ) 0⃣4⃣ #قسمت_چهلم 📖محمدحسین
❣﷽❣ 📚 ✫⇠ به روایت همسر( شهلا غیاثوند ) 1⃣4⃣ 📖مامان با اینکه داشت💥اما به ایوب فشار نمی اورد. یک بار که حال ایوب بد بود، همه جای خانه را دنبال قرص هایش گشت حتی توی کمد دو در قدیمی مامان، ظرف های چینی را بود، دستش بریده بود و کمد خونی شده بود. 📖مامان بی سر و صدا کمد را برد حیاط تا اب بکشد. حالا ایوب خودش را به اب و اتش میزد تا محبتشان💖 را جبران کند. تا میفهمید به چیزی احتیاج دارند حتی از راه دور هم ان را تهیه میکرد. بیست سال از عمر مامان میگذشت و زهوارش در رفته بود. بدون انکه به مامان بگوید برایش یخچال قسطی خریده بود و با وانت🚚 فرستاد خانه 📖ایوب فهمیده بود اقاجون هر چه میگردد کفشی👞 که به پایش بخورد پیدا نمیکند. تمام را گشت تا یک جفت کفش مناسب برای اقا جون خرید. ایوب به همه محبت میکرد. ولی گاهی فکر میکردم بین محبتی که به میکند با پسرها👥 فرق دارد. 📖بس که قربان صدقه ی هدی میرفت. هدی که مینشست روی پایش ایوب انقدر که کلافه میشد، بعد خودش را لوس می کرد و میپرسید: -بابا ایوب، چند تا بچه داری⁉️😉 🖋 ... 📝به قلم⬅️ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
✫⇠ به روایت همسر( شهلا غیاثوند ) 2⃣4⃣ 📖جوابش را خودش میدانست، دوست داشت از زبان بشنود -من یک دختر دارم♥️ و دوتا پسـر از مدرسه امده بود. سلام کرد و بی حوصله کیفش را انداخت روی زمین. 📖ایوب دست هایش را از هم باز کرد _سلام دختر بانمکم، بدو بیا یه بوس بده😍 هدی سرش را انداخت بالا +نه✘ دست و صورتم را بشویم، بعد -نخیر، من این طوری دوست دارم، بدو بیا 📖و هدی را گرفت توی بغلش💞 مقنعه را از سرش برداشت. چند تار موی افتاد روی صورت هدی. ایوب روی موهای گیس شده اش دست کشید و مرتبشان کرد👧 هدی لب هایش را غنچه کرد و سرش را فشرد ب سینه ی ایوب "خانم معلممان باز هم گفت باید را کوتاه کنم" 📖موهای هدی تازه به کمرش رسیده بود. ایوب خیلی دوستشان داشت، به سفارش او موهای هدی را که اذیت نشوند. با اخم گفت: من نمیگذارم❌ اخر موهای ب این مرتبی چه فرقی با موهای کوتاه🧒 دارد؟ 📖اصلا یک نامه📩 مینویسم به مدرسه، میگویم چون موهای دخترم است، اجازه نمیدهم کوتاه کند. فردایش هدی با یک دسته برگه🗞 امد خانه. گفت: معلمش از دستخط ایوب خوشش آمده و خواسته که او اسم بچه های کلاس را برایش توی لیست بنویسد📝 🖋 ... 📝به قلم⬅️ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
1_6926994.mp3
6.34M
🎵 #صوت_شهدایـے 🌸توے خط شهدا اگہ باشم خط به خط گناهامو پاڪ میڪنم🌸 🎤🎤 #سیدرضا #نریمانـے 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
★گوییا خوابیده‌ای اما کجا⁉️ ↶ #عند_رَبّ ↷ 🔹که از هر #بیداری 🔸بیدارتری👌 🔹نگاه کن ما را 🔸که به #ظاهر بیداریم😔 🔹کمکمان کن 🔸که بیدار شویم از خواب #غفلت #شهدا_گاهی_نگاهی #شبتون_شهدایی🌙 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌼ز عاشقان♥️ شنیده‌ام روزی #ظهور می کنی 🍂ز مرز #انتظارها دگرعبور می کنی 🌼شب سیاه می رود #صبح سپید می رسد 🍂 #جهان بى چراغ را غرقه ز نـ✨ـور می کنی #اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج🌸🍃 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
تمام خنده هایم را #نذر کرده ام تا تـ♥️ـو همان باشی که #صبح یکی از روزهای خدا عطر دستهایت #دلتنگی_ام را به بــ🍃ـاد می سپارد #شهید_محمدرضا_عسکری_فرد #سلام_صبحتون_شهدایی🌺 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
1_151311407.mp3
2.45M
♨️دعا و طلب حاجت فقط از خدا بسیار شنیدنی👌 🎙حجت الاسلام 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh