eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
29.1هزار عکس
7.3هزار ویدیو
209 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷شهید نظرزاده 🌷
✫⇠ #اینک_شوڪران ✫⇠ #خاطرات_شهید_ایوب_بلندی به روایت همسر( شهلا غیاثوند ) 2⃣5⃣ #قسمت_پنجاه_ودوم 📖مد
❣﷽❣ 📚 ✫⇠ به روایت همسر( شهلا غیاثوند ) 3⃣5⃣ 📖قرآن آخر شب شروع شده بود و تا ادامه داشت، خمیازه کشیدم «خوابی؟» با همان چشم های بسته جواب داد: نه. دارم گوش میدهم. - خسته نمیشوی هر شب تا صبح گوش میدهی⁉️ 📖لبخند زد +نمیدانی شهلا چقدر آرامم می کند😌 دستش را روی شانه ام گذاشت. از جا پریدم تو هم که بیداری. - خوابم نمیبرد. من پیش می مانم. تو برو بخواب. شیفت مان را عوض کردیم. آن طرف اتاق دراز کشیدم و را نگاه کردم تا چشم هایم گرم شد. 📖ایوب به بازوی هدی تکیه داد تا نیفتد. هدی لیوان خالی کنار دست ایوب را پر از چای کرد☕️ و روشنی که از دست ایوب افتاده بود را برداشت. فرش جلوی تلویزیون پر از جای سوختگی سیگار بود. 📖ایوب صبح به بچه ها را نوازش میکرد، انقدر برایشان شعر میخواند تا برای نماز📿 صبح بیدار شوند. بعضی شب ها بیدار میماند تا صبح با هم حرف میزدند. ایوب از خاطراتش میگفت، از اینکه بالاخره رفتنی است. 📖محمدحسین هیچ وقت نمیگذاشت ایوب جمله اش را تمام کند❌ داد میکشید: اگر از این حرف ها بزنی خودم را میکشم ها. ایوب میخندید😄 _همه ما رفتنی هستیم، یکی دیر یکی زود، من دیگر خیالم از راحت شده، قول میدهم برایت زن هم بگیرم😉 اگر تو قول بدهی مادر و خواهر و برادرت باشی. 📖محمدحسین مرد شده بود. وقتی کوچک بود از موج گرفتگی ایوب میترسید😰 فکر میکرد وقتی ایوب را هواپیمای دشمن ببیند، شاید مارا هم عراقی ببیند و بلایی سرمان بیاورد. حالا توی چشم به هم زدنی ایوب را میانداخت روی کولش و از پله های بالا و پایین میبرد و کمکم میکرد برای ایوب بگذارم. 🖋 ... 📝به قلم⬅️ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
✫⇠ ✫⇠ به روایت همسر( شهلا غیاثوند ) 4⃣5⃣ 📖آب و غذای ایوب نصف شده بود. گفتم ایوب جان اینطوری ضعیف میشوی هاا. اشک توی چشم هایش جمع شد. سرش را بالا برد _خدایا دیگر طاقت ندارم پسرم جورم را بکشد، زنم برایم لگن بگذارد. 📖با اینکه بچه ها را از اتاق بیرون کرده بودم، ولی ملحفه را کشید روی سرش. شانه هایش که تکان خورد، فهمیدم گریه میکند. گریه میکرد.....تکیه گاه من😭 وقتی بچه ها توی اتاق امدند، خودشان را کنترل میکردند تا گریه نکنند. 📖ولی ایوب که درد💔 میکشید. دیگر کسی جلودار بچه ها نبود. ایوب آه کشید و آرام گفت: خدا صدام را لعنت کند. بدن ایوب دیگر طاقت هیچ فشاری را نداشت✘ انقدر شده بود که حتی میترسیدم حمامش کنم، توی حمام با اینکه به من تکیه میکرد باز هم تمام بدنش میلرزید😣 من هم میلرزیدم. 📖دستم را زیر اب میگرفتم تا از کم شود. اگر قطره ها💧 با فشار به سرش میخوردند برایش بود. انقدر حساس بود که اعصابش با کوچکترین صدایی تحریک میشد. حتی گاهی از صدای خنده ی بچه ها 📖دیگر نه زور من به او میرسید نه محمدحسین تا نگذاریم از خانه🏡 بیرون برود. چاره اش این بود که چند سرباز با امبولانس بفرستد. تلفنی جواب درست نمیدادند، رفتم بنیاد گفتند: "اگر سرباز میخواهید، از محل بگیرید" 📖فریاد زدم: "کلانتری؟" صدایم در راهرو پیچید..... _ من جنایتکار است؟ دزدی کرده؟ به ناموس مردم بد نگاه کرده؟ قاچاقچی است؟ برای این مملکت جنگیده، ٱنوقت من از سرباز ببرم⁉️ 📖من که نمیخواهم دستگیرش کنند، میخواهم فقط از لباس سربازها بترسد و قبول کند سوار امبولانس🚑 شود، چون زورم نمیرسد. چون اگر جلویش را نگیرم، کار دست خودش میدهد. چون کسی به فکر او نیست😭 گلویم را گرفته بود. چند روز بعد بنیاد خواسته من را قبول کرد و ایوب را در بیمارستان بستری🛌 کرد. 🖋 ... 📝به قلم⬅️ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
fadaeian-haftegi961112_(8).mp3
5.62M
◾️ فاطمیه سال ۹۷ گفته بود فاطمیه سال دیگه من نیستم و فاطمیه متفاوتی خواهید داشت ... 😭😭 شد و نوکرا جمع شدن دست گلهایی🌷 از جمعمون کم شدن دست گلها شدن قربون فاطمه این شبها مهمونن جمعشون تو آسمونه یه بانوی خمیده بینشونه😭 🏴 به مناسبت شهادت 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
°●قبل از #دعای_ندبه صنوبر شهید شد °●از عطریاس🌸 پرشد و پَر پَر #شهید_شد °● #سردار تاب روضه ی دیوار و در💔 نداشت °●قبل از شروع مجلس #مادر♥️ #شهید_شد😭 #شهید_قاسم_سلیمانی #شبتون_شهدایی 🌙 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ #سلام_امام_زمانم ❣ 🔹دیریست که #آواره دشتی آقا 🔸رفتی و دوباره #برنگشتی آقا 🔹شاید که تو آمدی و دیدی #خوابیم 🔸از خیر #تماممان گذشتی آقا😔 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌸🍃 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
دشمنِ پست بداند که هستیم ازتبار علی(ع)ومیثم وسلمان هستیم👊 عهدبستیم که تسلیم شیاطین👹نشویم تا هست همه بر سرپیمان هستیم با از حرم آل علی(ع) در واقع حامی میهن خود، خادم ایران🇮🇷هستیم بیشمارند در این عرصه ها پس بدانید در این خاک فراوان هستیم چند سالی است که با منتظرِ یک خطا❌از طرف دشمنِ نادان هستیم راه قدس از حرمِ میگذرد فکرملحق شدن به تهران هستیم شاعر: 🌺 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
مداحی آنلاین - فوق لیسانسها - حجت الاسلام عبدالرضا نظری.mp3
1.92M
♨️فوق لیسانسها #سخنرانی بسیار شنیدنی👌 🎙حجت الاسلام #عبدالرضا_نظری 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
⭕️ ماجرای عجیب دست و که از بدن حاج قاسم سالم ماند/سردار یک ریال یا یک دلار حق ماموریت نگرفت❌ 🔺سردار سرلشکر محمدعلی جعفری فرمانده سابق سپاه در برنامه‌ای تلویزیونی اظهار داشت: نازنین حاج قاسم سلیمانی که ظاهرا از بدن مطهرشان سالم مانده در عملیات طریق‌القدس ترکش💥 خورده بود. 🔹حجّت‌الاسلام علی شیرازی، نماینده ولی فقیه در نیروی قدس سپاه، با اشاره به ساده‌زیستی شهید سلیمانی گفت: تاکنون این را نگفته‌ام اما اکنون که ایشان شده‌اند می‌گویم که سردار سلیمانی یک ریال یا یک دلار نگرفت؛ گاهی به من می‌گفت که من در خرج زندگی زن و بچه خود می‌مانم. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا