eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
28.6هزار عکس
6.8هزار ویدیو
206 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
★❣★❣★❣★❣★ و مـــــــ🌙ـتاب و یاد شمـا خیالم را چنان آرام می‌دارد 😍 که در منزلگہ عشــــ❤️ـاق مرا نگـــــاهی نیست ... 🌙 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ نتوان تـــ💖ــــو ای ی🕋 دلـــ❤️ــــهـا کردن که محال است دگر تـــــ❤️ــــو پیدا کردن 🌸🍃 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
قافلہ...قافلہ... گذشتید ومـــــا فقـط ڪردیم دور شدنـتـــــان را نہ...نہ! دورشدنمان را ... 🌸 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
مداحی_آنلاین_اطاعت_نادرست_از_پدر.mp3
583.9K
♨️اطاعت نادرست از پدر و مادر 👌 بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#شهید_مرتضی_حسین_پور 🌷 فرمانده ای که اگر #تدابیرش در منطقه نبود یک شهید حججی که نه، 170شهید حججی مظ
📌 🌷 ▫️خیلی دوست داشتم رو تو خواب ببینم، خیلی حرفها داشتم که بهش بگم.😞 تا اینکه حسین رو تو خواب دیدمش، اول فکر کردم کسی حسینه🤔؛ منو دید لبخند زد؛ باز هم ماندم، گفتم شاید برادر دوقلوی حسین باشه. یادم اومد حسین برادر نداشت. ▫️ بعد از حال و احوال با اون تبسم همیشگی گفت: چه خبر از حسین قمی😟؟؟ همین حرف از زبان خودش امانم را برید، بغضم ترکید و نتونستم خودمو کنترل کنم شروع کردم به گریه😭، خیلی صحبت ها داشتم با حسین، اما همه رو فراموش کرده بودم. گریه کنان از خواب بیدار شدم😓 ▫️مبهوت مانده ام چرا سراغ حسین قمی رو گرفت؟! شاید میخواست بگه ما زمینی ها حسین ها رو ❗️. شاید میخواست بگه مثل برای فرج امام زمان (عج) تلاش کنید❗️. شاید میخواست بگه بعد از حسین قمی ها شما چه کردید و کجای تاریخ قرار دارید⁉️ شاید میخواست بگه ما کار کردیم و شما کار کردید⁉️ و شاید...... «گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی.» راوی: دوست و همرزم ▪️سردار شهید حاج قاسم سليمانی: را باید از در بیاوریم... 🌺 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 در اســلام ⇜زنـــدہ ⇜ســـــــازندہ ⇜و است 💥بہ شـــــرط آن که رزمـش لبـــاس عـــفــ🌺ـتش باشـــــد 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
علاقه محمد به #حضرت_مادر_سلام_الله_علیها 🌹 روی انگشترش نام حضرت فاطمة الزهرا(س) نقش بسته بود. محمد
💥 ✍خداوند متعال را نصیب کسانی میکند که تعلق‌ خاطر به دنیا ندارند❌ زیرا کسانی که به دنیا ندارند، دنیـ🌎ـای دیگران را میکنند 👈واین‌‌عمل انسان مصداق کلام آقا امام حسن مجتبی(علیهم السلام) هست که آنچه برای خود برای دیگران هم 🙂 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
عاشق حضرت #اباالفضل (علیه السلام) بود. قبل از شهادت #عکسش را بدون دست کشید و برای شهادتش #پوستر آم
💚⃟🌺 در سجاده تان ، برای دل زنگار گرفتہ مان دعـا ڪنیـــــد...🤲 💔شاید عایدمان شد و شهادت مهمانمان ڪردند...!🥀 🌹 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Page253.mp3
1.03M
🔻طرح تلاوت روزانه قرآن کریم ✨سوره مبارکه رعد✨ 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#شهیدان_زنده_اند ♨️وای بر آن انقلاب و انقلابی که... در بامـداد #پیروزی بخـواهد به محیط آرام و آسایش
شهید بهشتی🌷 قبل از لحظه شهادت 🌺دوستان می آید! 🔸دکتر بهشتی پشت تریبون🎙 قرار گرفت و در بخشی از سخنان خود گفت: ما اجازه نمی دهیم که برای ما چهره سازی کنند و سرنوشت مردم ما را به بازی بگیرند⛔️ تلاش می کنیم که کسانی که متعهد به مکتب هستند انتخاب شوند. ما باید کاری کنیم که رئیس جمهور آینده ی ما نباشد❌ 🔹وقتی سخن به اینجا رسید ناگهان گفت: دوستان بوی بهشت می آید😌 که ناگهان صدای انفجار💥 و ریختن آوار، فضای جلسه را به هم ریخت و... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#آخرین_کلام شهید بهشتی🌷 قبل از لحظه شهادت 🌺دوستان #بوی_بهشت می آید! 🔸دکتر بهشتی پشت تریبون🎙 قرار
0⃣7⃣2⃣1⃣ 🌷 🔰پیش از انقلاب او را با عبارت‌هایی مانند: امام خمینی در ایران و مدیر اجرایی قدرتمند توصیف می‌کردند. اسناد آمریکایی نشان می‌دهد آن‌ها قبل و پس از پیروزی انقلاب✌️ تلاش بسیاری برای مذاکره با انجام داده‌اند. در گزارش‌های آمریکایی دکتر بهشتی فردی اندیشمند توصیف شده که کسانی که با او در تماس بوده‌اند را تحت تاثیر قرار داده است✅ 🔰او را یکی از معدود رهبران مذهبی معرفی کرده‌اند که جهان مدرن را به‌ وضوح می‌کند. او را مطلوب‌ترین👌 مقام ایرانی برای مذاکره معرفی کرده‌اند؛ به عنوان کسی که اندیشه‌هایش واضح، جدی و منسجم است و بیش از آنچه می‌تواند انجام بدهد تعهدی نخواهد پذیرفت🚫 نقطه‌ نظرات دیگران را درک می‌کند حتی اگر آن‌ها را قبول نداشته باشد و حرف‌های تبلیغاتی بی‌اساس یا نمی‌گوید. 🔰آیت‌الله بهشتی زبان انگلیسی🔠 عربی و آلمانی را می‌دانست و در مذاکرات و یا مطبوعاتی گاه با این زبان‌ها سخن می‌گفت. 🔰یک روز شهید بهشتی در مدرسه برای طلاب سخنرانی داشتند. به درخت توتی🌳 که در مدرسه هست اشاره ای کردند و گفتند: این درخت توت شاهد من در بحث بوده است ولی مسئله ای پیش آمد که ناچار شدم این مسیر را رها کنم. 🔰در درس شرکت کردم و در همان جلسه اول در مطالب ایشان به نظر من اشکالی داشت که من صلاح ندیدم📛 در همان جلسه اول اشکال کنم. لذا صبر کردم درس تمام شد و وقتی خواستند به منزل بروند🏘 اشکالم را مطرح کردم. 🔰خیلی با جواب دادند. باز به جواب ایشان اشکال کردم☝️ و باز به من جواب دادند. و از این تاریخ بود که دیگر تصمیم گرفتم "بدون فریاد" اشکال کنم و این که می بینید به آرامی جواب شما را می دهم این برخورد مرحوم علامه با من بود. 📚منبع: سیره شهیددکتربهشتی/ص 55 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷شهید نظرزاده 🌷
▪️از مراسم سالگرد #ارتحال_امام خسته و کوفته😪 و با زبون #روزه برگشته بود خونه، لباساشو عوض کرده بود و
ایشون دوتا خواهر بزرگتر از خودش داشت و بهشون درحدی احترام میگذاشت که هرگز حتی به صداشون نکرد. "آبجی جون" و "خواهرجون" میکرد. وقتی هم متوجه بارداریشون شد گفت هرکی بچه اش دختر باشه هدیه ویژه داره و برای "ریحان" یک طلا خرید. بچه ام که بود،با فامیل که هم سن و سالش بودن هیچوقت دعوا نمیکرد یا درگیر . یکمم که بزرگ شده بود گاهی تذکرای رفتاری خیلی محدود به دختر بچه ها میداد و خیلی با آرامش و متانت باهاشون میکرد. راوی:پدر شهید پ ن : تصویر متعلق به شهید و خواهرزاده ایشان است که در نهمین ماه تولد؛ تنها دایی خود را تقدیم راه سرخ حسینی کرد. 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🎥 #کلیپ ●حضور سردار سلیمانی در کنار #پدر شهید مجید قربانخانی در مراسم شهید مجید قربانخانی🌷 #شهید_ق
حلب خانطومان ۲۰ / دی/ ۹۴ - داش مجید یه چیزی بگم ناراحت نمیشی⁉️ + نه داشی راحت باش! - میگم تو دیگه . این خالکوبیای روی دستت آخه ...🤭 + دمت گرم داش! حالا ببین. تا فردا این خالها یا پاک میشن یا ! ... و فردا شد. اولین تیر💥 هم به شهید مجید قربانخانی اصابت کرد! 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🍃🌹🍃🌹 مصاحبه زیبا و جذاب همسر #شهید_منوچهر_مدق با صدا و سیما و بیان خاطرات عاشقانه شون رو از لینک زی
💞 💫اولین غذایی که بعد اَز عروسیِمان درست ڪردم استانبولے بود. از مادرم تلفنے پرسیدم، شد سوپ.... آبش زیاد شدہ بود... 💫منوچهر میخورد و بَه بَه وچَه چَه میڪرد. روز دوم گوشت قلقلی دُرست ڪردم... شدہ بود عین قلوہ سنگ... تا من سفرہ را آمادہ ڪنم، منوچهر چیدہ بودشان رویِ میز و با آنها تیلہ بازی میڪرد قاہ قاہ میخندید...میگفت: چشمَم ڪور دندَم نرم تا خانومم آشپزی یاد بگیره هر چی درست ڪنه میخورَم حتی قلوہ سنگ:)) 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷شهید نظرزاده 🌷
📚 #سه_دقیقه_در_قیامت 3⃣ #قسمت_سوم 💢یاد خواب دیشب افتادم..با خودم گفتم سالم میمانم،چون حضرت عزرائیل
📚 #⃣ 💢فهمیدم که منظور ایشان مرگ من و انتقال من به آن جهان است. مکثی کردم و پسرعمه اشاره کردم و گفتم: من آرزوی شهادت دارم سالها به دنبال شهادت بودم حالا با این وضع بروم؟! 💢اما اصرارهای من بی فایده بود باید میرفتم. دو جوان دیگر ظاهر شدند و در چپ و راست من قرار گرفتند و گفتند برویم. بی اختیار همراه با آنها حرکت کردم لحظه‌ای بعد خود را همراه این دو نفر در یک بیابان دیدم. 💢زمان اصلا مانند اینجا نبود و در یک لحظه صدها موضوع را می فهمیدم و صدها نفر را می‌دیدم. آن زمان کاملا متوجه بودم که مرگ به سراغم آمده اما احساس خیلی خوبی داشتم از آن درد شدید راحت شده بودم شرایط خیلی عالی بود. 💢در روایات شنیده بودم که دو ملک از سوی خدا همیشه باما هستند حالا داشتم این دو را می دیدم. چقدر زیبا و دوست داشتنی بودند،دوست داشتم همیشه با آنها باشم. در وسط یک بیابان خشک و بی آب و علف حرکت می کردیم. کمی جلوتر چیزی را دیدم. روبروی ما یک میز قرار داشت که یک نفر پشت میز نشسته بود. آهسته آهسته به میز نزدیک شدیم. 💢به اطراف نگاه کردم سمت چپ من در دوردست ها چیزی شبیه سراب دیده می شد. اما آنچه می دیدم سراب نبود،شعله های آتش بود. حرارتش را از دور احساس میکردم. به سمت راست خیره شدم در دوردستها یک باغ بزرگ و زیبا چیزی شبیه جنگل های شمال ایران پیدا بود نسیم خنکی از آن سو احساس می‌کردم. 💢 به شخص پشت‌ میز سلام کردم با ادب جواب داد. منتظر بودم می خواستم ببینم چه کار دارد. آن دو جوان که در کنار من بودند عکس العملی نشان ندادند. اما همان جوان پشت میز، یک کتاب بزرگ و قطور را در مقابل من قرار داد و به آن کتاب اشاره کرد و گفت: کتاب خودت هست بخوان امروز برای حسابرسی،هم اینکه خودت آن را ببینی کافی است. 💢چقدر این جمله آشنا بود. در یکی از جلسات قرآن استاد ما این آیه را اشاره کرده بود: "اقرا کتابک کفی بنفسک الیوم علیک حسیبا". نگاهی به اطراف کردم و کتاب را باز کردم: بالای سمت چپ صفحه اول با خط درشت نوشته شده بود: ۱۳ سال و ۶ ماه و ۴ روز. از آقایی که پشت میز بود پرسیدم: این عدد چیه؟ گفت سن بلوغ شما است. شما دقیقا در این تاریخ به بلوغ رسیدید. 💢در ذهنم بود که این تاریخ یک سال از ۱۵ سال قمری کمتر است، اما آن جوان که متوجه ذهن من شده بود گفت: نشانه های بلوغ فقط این نیست که شما در ذهن داری. من هم قبول کردم. قبل از آن و در صفحه سمت راست اعمال خوب زیادی نوشته شده بود: از سفر زیارتی مشهد تا نمازهای اول وقت و هیئت و احترام به والدین و... 💢پرسیدم: اینها چیست؟ گفت اینها اعمال خوبی است که قبل از بلوغ انجام داده ای. همه این کارهای خوب برایت حفظ شده است. قبل از اینکه وارد صفحات اعمال پس از بلوغ شویم،جوان پشت میز نگاهی کلی به کتاب من کرد و گفت نمازهایت خوب و مورد قبول است،برای همین وارد بقیه اعمال می شویم. 💢 یاد حدیثی افتادم که پیامبر فرمودند: نخستین چیزی که خدای متعال بر امتم واجب کرد نماز های پنجگانه است و اولین چیزی که از کارهای آنان به سوی خدا بالا می رود نماز های پنجگانه است و نخستین چیزی که درباره آن از امتم حسابرسی می شود نماز های پنجگانه میباشد. 💢من قبل از بلوغ نمازم را شروع کرده بودم و با تشویق های پدر و مادرم همیشه در مسجد حضور داشتم. کمتر روزی پیش می‌آمد که نماز صبحم قضا شود. اگر یک روز خدای نکرده نماز صبحم قضا می‌شد تا شب خیلی ناراحت و افسرده بودم. این اهمیت به نماز را از بچگی آموخته بودم و خدا را شکر همیشه اهمیت می دادم. وقتی آن ملک؛ یعنی جوان پشت میز به عنوان اولین مطلب اینگونه به نماز اهمیت داد و بعد به سراغ بقیه رفت، یاد حدیثی افتادم که معصومین علیه السلام فرمودند: 💢اولین چیزی که مورد محاسبه قرار می گیرد نماز است‌.اگر نماز قبول شود بقیه اعمال قبول می شود و اگر نماز رد شود. خوشحال شدم به صفحه اول کتاب نگاه کردم، از همان روز بلوغ تمام کارهای من با جزئیات نوشته شده بود. کوچکترین کارها حتی ذره ای کار خوب و بد را دقیق نوشته بودند و صرف نظر نکرده بودند. تازه فهمیدم که فمن یعمل مثقال ذره خیرا یره یعنی چی! هرچی که ما اینجا شوخی حساب کرده بودیم آنها جدی جدی نوشته بودند. .. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh