eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
27.8هزار عکس
6.2هزار ویدیو
204 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem
مشاهده در ایتا
دانلود
1_904817177.mp3
5.71M
🎵 🎶 🔴 📌 قسمت ۷۳ 🎤 حجت‌الاسلام 🔸«ما غائبیم»🔸 🌺 👌 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔴 پوستر| مسببان بی کفایت 8 سال بدبختی ملت را محاکمه کنید ✍️بیداری ملت 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃حرم، قرارگاه عشاق و سربازانی که هدفی جز وصال ندارند. عشق به دفاع همه را به حرم میکشاند و محبت دختر حیدر(ع)‌ آرام میکند دل های بیقرار را. 🍃اینبار قرار است پژواک صدای سجاد در حرم بپیچد؛ همان مجنونی که به رسید و تمامی مشکلات هم اورا از رفتن منصرف نکرد... 🍃هر چه باشد پدر از دست داده بود و مادر، دلخوش به پسر بزرگ خانه بود. بیقراری میکرد و دل بیتاب او راضی به رفتن جگرگوشه اش نمیشد. اما شرمنده ی لطف همیشگیِ این خاندانِ کریم بود و حال فرصتی پیش امده بود تا عرض ارادتی کند. 🍃حق داشت مادر. جدایی از تو کار آسانی نبود! لبخندهایی که همیشه بر چهره داشتی، مهربانی هایت، کمک ها و دستگیری هایی که به هر نحوی از فقرا میکردی، همه و همه تورا بس عزیزتر کرده بود. 🍃شب عملیات تا صبح چشم بر هم نگذاشتی. نماز خواندی و دست قنوت به آسمان گرفتی. شاید آن زمانی که همرزمت «محسن حججی» همچون ارباب به شهادت رسید، این رد اشک های تو بود که نشان از جاماندنت داشت. 🍃سرانجام قرعه شهادت به نام تو افتاد. پیکرت جاماند و تکفیری ها رد تیر خلاص را بر چهره ات نمایان کردند. قسمت بود برگردی. مادرت چشم‌ انتظار بود، فاطمه و محمد علی پدر می خواستند و همسرت دلتنگ عاشقانه هایتان بود. 🍃در عملیات های بعد، دوستانت پیکر پاک تورا برگرداندند و این شهر تو بود که با عطر حضورت معطر شده بود. حال مزار تو مامن دلسوختگان جامانده است؛ مبادا رهایشان کنی... ✨بیقرارِ حرم، ♥️ ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ٢ خرداد ۱٣۵٩ 📅تاریخ شهادت : ۱٩ مرداد ۱٣٩۶ 📅تاریخ انتشار : ۱۹ مرداد ۱۴۰۰ 🕊محل شهادت : عملیات دیرالزور 🥀مزار شهید : گلزار شهدای اهواز 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یک جریانی به رهبری حسین‌بن‌علی (سلام‌الله‌علیه) دارد در دنیا پیش میرود؛ و ان‌شاءالله پیش خواهد رفت و کارگشا خواهد بود و گره‌‌های ملّتها را باز خواهد کرد. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌱✨یه رفیقۍبراۍِخودت‌‌انتـخاب‌‌کن که هروقت‌کنارش‌بود‌ۍنتونۍگناه کنی!' ←خجالت‌‌بکشۍو‌بہ‌حُرمت‌ پاك‌ بودن‌ِ کارهاۍ رفیقت‌ " دست‌ به گناه نزنۍ♥️" :) ♥️ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
CQACAgQAAx0CUyYOlAACHMdhEiOvz6MnXzCBEf7j5ZY3L3UtewACAgkAAkhRkVD3VPD0GgRlnyAE.mp3
11.62M
🔊 ▫️سبک 📝 هلال ماه ماتم اومد، محرم رسیده... 👤 کربلایی‌سیدرضا ویژه 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
متاسفانه امشب رمان آماده نشده و از فردا شب ادامه گزاشته میشود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽❣ ❣﷽ کِی خزانم میشود مولا بهار؟ کِی کناره میرود گرد و غبار؟ یک سؤال از طعمِ بغض واَشک و آه کِی به پایان میرسد این انتظار؟ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
📸 🔻محال است به خنده‌اش نگاه کنی و حال دلت عوض نشود کلا فرق دارد حتی‌ خنده‌هایش ... 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸امروزمان را با نام و یاد شهید دفاع مقدس متبرک می کنیم. 🗓امروز: ☀️ چهارشنبه ٢٠ مرداد ١۴٠٠ 🌙 الأربعاء، ۰۲ محرم ١٤٤۳ Wednesday 11 Aug 2021🌲 💫 امروز متعلق است به امام کاظم، امام رضا، جواد الائمه، امام هادی (علیهم‌السلام) 💫 اذکار روز: - یا حَیُّ یا قَیّوم (١٠٠ مرتبه) - حسبی الله و نعم الوکیل (١٠٠٠ بار) - یا متعال (۵۴١ مرتبه) برای عزت 📎وقایع مهم امروز: - ورود امام حسین(ع) به کربلا( ٦١ق) 🌸در افق آرزوهایم تنها«أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج»را می‌بینم... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌱🖇 _____________________ پسرم خیلی اهل احترام به والدین، بود بعد از ازدواج روح الله با دختردایی‌اش آنقدر مشغله کاری داشت که در خانه استراحت نداشت و فرزندانش او را نمی‌دیدند. اما هر روز از محل کارش به من زنگ می‌زد و از حال و اوضاعم می‌پرسید و می‌گفت اگر مشکلی داری بیایم و رفعش کنم، من هم می‌گفتم فقط سلامتی شما را می‌خواهم پسرم. آخرین روزی که مأموریت داشت گفت: مامان باید برای عرض ادب بیایم و شما را ببینم و آخرین باری هم که از من خداحافظی کرد شهادت را در چهره‌اش دیدم. می‌خواست خداحافظی کند سرم را بوسید. قدش بلند بود خم شد صورتش را بوسیدم، ‌گفتم خدایا پسرم را به تو سپردم. در را باز کردم وقتی که رفت هر ۱۰ متر برمی‌گشت و خداحافظی می‌کرد كه به خواهرش گفتم پشت سر برادرت آب بریز، اما روح الله رفت و دیگر بازنگشت. 🌱 -------------------------------- 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃نمی دانم به حرمت صبر در برابر از دست دادن خواهر و برادر کوچک تر از خودت بود، یا پیشی گرفتن در برای همه، از کوچک و بزرگ! شاید هم به حرمت تکریم بزرگترانت که با هر بار دیدنشان بودی! 🍃نماز اول وقتت که جای خود دارد و دعای رزق در سجده. هر کدام می تواند عامل این معجزه باشد که پیکر پاکت، نزدیک به زیر آفتاب سوزان بماند، اما دشمن سالم پیدایت کند در حالی که طاقباز دراز کشیده و دستی را زیر سر قرار داده ای! انگارکه مشغول استراحتی🥺 🍃داعش است دیگر! چطور می تواند تو را که جسم بی جانت معجزه وار مانده تحویل دهد؟ یا رهایت کند؟ تو را که یک هستی و مسلمان واقعی. تو را که مظهر پاکی هستی جان. اما به زعم آنان یک کافر! که به شهادتت رسانده اند تا پاداش از خدا بگیرند😒 🍃تحویلت نمی دهند و زود سر و ته این را هم می آورند تا مبادا مُنافاتش را با تعاریفی که از کفر شیعیان داده اند بر نیروهایشان آشکار شود. باید این خبر را درز بگیرند که پیکری زیر در بیابانی که پر از کرکس است و کفتار، نه آفتاب سوخته شده نه خوراک درنده و چرنده! حتی دریغ از خطی از ! تا دستان گناه آلودشان بر ملا نشود. 🍃نمی دانم در آن بیابان سوزان چه کسی پَر چادر یا پر َعبایش را بر سرت گسترد؟ اما می دانم بی شک کسی بوده تا حقانیت راهی را که رفته ای آشکار سازد💔 🍃چنان فاصله زندگی تو با ما زیاد است که حتی رویم نمی شود طلب داشته باشم چه رسد به شفاعت😭 🍃تنها آرزو می کنم خداوند صبری عظیم و جمیل بر دل رنج کشیده مادر نازنینت عطا فرماید که چشم به راه است...   ✍نویسنده : به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۲۵ دی ۱۳۶۵ 📅تاریخ شهادت : ۲۰ مرداد ۱۳۹۶ 📅تاریخ انتشار : ۲۰ مرداد ۱۴۰۰ 🕊محل شهادت : سوریه 🥀مزار شهید : زرند 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
طرح جدید به مناسبت سالروز شهادت شهید علی عظیمی🥀 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
1_919860293.mp3
12.31M
🎵 🎶 🔴 📌 قسمت ۷۴ 🎤 استاد 🔸«بدر کبری»🔸 🌺 👌 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
کوی و منزل جملگی نذر قدوم توست؛ یا‌صاعب‌عزا .‌. عزا‌خانه‌حسین🖤 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
..🌿' شهیدی‌بودکہ‌همیشہ‌ذکرش‌این‌بود، نمےدونم‌شعرخودش‌بودیاغیر...🔗🌩 یابن الزهرا.. یابیایک‌نگاهۍبہ‌من‌کن💙❄️ یابهہ‌دستت‌مرادرکفن‌کن.. ꧇) ازبس‌این‌شهیدبہ‌امام‌زمان(عجل‌اللہ‌تعالے فرجہ)علاقہ‌داشت‌.. بہ‌دوست‌روحانۍخودوصیت‌مۍکند. اگرمن‌شهیدشدم‌دوست‌دارم‌درمجلس ختم‌من‌توسخنرانۍکنۍ..⛓💙 روحانۍمۍگوید: ماازجبهہ‌برگشتیم‌وقتۍآمدیم‌دیدیم عکس‌شهیدرازده‌اند..🖐🏽 پیش‌پدرومادرش‌آمدم‌گفتم: این‌شهیدچنین‌وصیتۍکرده‌است‌آیامن مۍتوانم‌درمجلس‌ختم‌اوسخنرانۍکنم آنان‌اجازه‌دادند..💛✨ درمجلس‌سخنرانۍکردم‌بعدگفتم‌ذکر شهیداین‌بوده‌استـــ: یابن‌الزهرا.. یابیایک‌نگاهۍبہ‌من‌کن✨ یابہ‌دستت‌مرادرکفن‌کن🌿 وقتی‌این‌جملہ‌راگفتم،یک‌نفربلندشدو‌ شروع‌کردفریادزدن..⛓🌸 وقتۍآرام‌شدگفت: من‌غسال‌هستم‌دیشب‌آخرهای‌شب ‌بہ‌من‌گفتندیکۍازشهدافردابایدتشییع شودوچون‌پشت‌جبهہ‌شهیدشده‌است بایداوراغسل‌دهۍ🍭✨ وقتۍکہ‌مۍخواستم‌این‌شهیدراکفن‌کنم دیدم‌یک‌شخص‌بزرگواری‌واردشد..🍓 گفت:بروبیرون‌من‌خودم‌بایداین‌شهیدرا کفن‌کنمـ .. ꧇)🌿 من‌رفتم‌دروسط‌راه‌باخودگفتم‌این شخص‌کہ‌بودوچرامرابیرون‌کرد !؟🧐 باعجلہ‌برگشتم‌ودیدم 😳 این‌شهیدکفن‌شده‌وتمام‌فضای غسالخانہ‌بوی‌عطرگرفتہ‌بود..🌸💞 ازدیشب‌نمۍدانستم‌رمزاین‌جریان‌چہ‌بود. اماحالافهمیدمـ.. نشناختم.. ꧇)💔 منبع: کتاب‌روایت‌مقدس‌صفحہ ⁹⁶ 🙃 ‍‎‌‌‎‎‎ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌱🌱 🍃🌸بِسمِ اللّٰہِ الرَّحمٰن الرَّحیم🌸🍃 🌹اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَاَحِبّائَہُ _اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ وَاَوِدّآئَہُ _اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللہِ _اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ _اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ _اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یااَنصارَفاطِمَةَ سَیِّدَةِ 🌹نِسآءِ العالَمینَ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبـے مُحَمَّدٍ _الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ _اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبـے عَبدِ اللہِ، _بِاَبـے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ _الَّتی فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا 🌹فَیا لَیتَنےکُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم... ...🌱 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
☆∞🦋∞☆ 🌿 خدايـا...؛∞ بہ‌تو‌پناه‌مے‌آورم :)➣ از‌ نَفْسے‌ ڪہ‌ سير‌ نمےشود ! و از‌ دانشے‌ ڪہ‌ سود‌ نمے‌دهد ! از نمازے ڪہ‌ بالا نمے‌رود ! و از دعايـے ڪہ‌ بہ‌ اجابتـــــ نمےرسد ! 🌿 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
رفیق‌شهید🌹: 🌱من بچه ی آستانه ام،بابک بچه رشت، تو آموزش ها باهم آشنا شدیم یادمه یکم آبان از رشت رفتیم تهران یک شب تهران موندیم...تو تهران یکی از بچه ها یه برگه📄 پیدا کرده بود آورد پیشمون وقتی برگه رو برگردوند دیدیم عکس سه تا شهید روش چاپ شده بابک برگه رو گرفت و کلی گریه😭 کرد گفت:یعنی میشه منو هم بخرن؟؟؟💔 بهش گفتم:بابک ان شاءالله اول تو شهید بشی بعدم من الان که اون دوستمو میبینم میگم کاش دعا کرده بودم اول من شهید بشم بعد بابک...❤🍃 ❤️ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh