چرخش و #تغییرِ
سـا؏ت هم
بہ دردِ این دلِ
#تـنگــــمـ نخورد🚶🏻♂✋🏻
سا؏ت #دل
روے آن سا؏ت ڪہ رفتے
همچُنان خوابیده است
#حاج_قاسم ❤️
#سلام صبحتون_شهدایی 🌷
🌹🍃🌹🍃
@ShahidNazarzadeh
طرح جدید به مناسبت سالروز شهادت شهید محسن پورقاسمی🍁
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🍃وقتی ترس و دلهره نوشتن شعار و داشتن #عکس امام و اعلامیه بر همه غالب بود همیشه عکس #امام را با خود به همراه داشت. هیچ وقت از کاری که انجام میداد دست نمیکشید و تا آن را به ثمر نمیرساند آرام و قرار نداشت. هیچ کس از کارهایش خبر نداشت همیشه چند ساعت قبل از شروع #مدرسه میرفت و در دیوار های انجا را پر از شعار ها و نوشته های خط امام میکرد.
🍃وقتی #جنگ_تحمیلی آغاز شد محصل بود اگر احترام به حرف پدر و مادر نبود ترک تحصیل میکرد و همان روز به #جبهه میرفت اما تا تابستان صبر کرد و برای دیدن #مهارت و گذراندن دوره آموزشی به اصفهان رفت. هوش و زکاوت فراوانی داشت و میگفتند در پشت جبهه حضورش مفید تر است و به توصیه #علما برای ادامه تحصیل به #مشهد بازگشت و آنجا هم از فکر جبهه باز نماند.
🍃مشغول به تعلیم و #تربیت شد و همه را تشویق میکرد که به جبهه بروند. پس از گذشت مدتی که نتوانست دوری از جبهه و خدمت به #میهن را تاب بیاورد، بدون اینکه به #خانواده چیزی بگوید دوباره به جبهه رفت و با نوشتن نامه ایی از اهل منزل عذرخواهی کرد. اما میان کشاکش این دنیا نامتقارن، باز هم مجبور شد به عقب برگردد و به ادامه تحصیل و انجام وظایف خود آن هم پشت جبهه بپردازد.
🍃از بیهوده بودن و بیهوده #زندگی کردن تنفر و داشت و برای همین نذر کرده بود ۱۰۰ تا عراقی را بکشد و بعد #شهید شود حدودا شش بار به جبهه رفته بود و بارها میزبان #مرگ هم شده بود. در نامه ایی که به پدر خود نوشته ازاین گفته بود که "بالا تر از علی اکبر و حسین (ع) نیست" و پدرش باید به شهادت او افتخار کند...
🍃اخرین باری که به جبهه رفته گویی همه میدانستند این آخرین بار است. همه چیز رنگ و بوی اخرین ها را داشت، از اخرین باری که به مرخصی امد و قرار شد مدتی به استراحت مطلق بپردازد تا وقتی که زیربار نرفت و به جبهه برگشت و آن شب که نور سر تاپای وجود اورا فرا گرفت و خواب یکی از همرزمانش که حکم شهادت او را امضا کرد. و پانزده آبان اخرین روزی بود که در این دنیای تنگ و تاریک گرفتار بودو به آسمان #پرواز کرد...
✍نویسنده: #فاطمه_زهرا_نقوی
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_محسن_پور_قاسمی
📅تاریخ تولد : ٢ آبان ۱٣۴۰
📅تاریخ شهادت : ۱۵ آبان ۱٣۶٢
📅تاریخ انتشار : ۱۴ آبان ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : پنجوین
🥀مزار شهید : روستای شاهد شهر شهریار
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
طرح جدید به مناسبت سالروز شهادت شهید بهنام کشاورز رضایی🍁
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🍃عبدالله بود، عبدالله بودنش را به روشنی روز برای همگان به تصویر کشاند...
🍃نامش بهنام، #نوجوانی مجاهد و انقلابی. ۱۷ سال بیشتر از چراغ عمرش نگذشته بود اما بسیار فهیم و مردانه می زیست. سبک بالی #عاشق پیشه، که دنیا با همه ی بزرگی و طنازی اش توان جذب او را نداشت...
🍃از تو سخن میگویم، ای شقایق #مجاهد، شما مرد #آسمان بودی که #خدا را با مغز استخوان دیده بودی ، هوای دنیا برای شما نبود.
🍃مادر می گوید قبل از شهادت از دوستانت خواسته بودی که اگر من #شهید شدم به #خانواده ام بگویید اسم مرا برروی سنگ قبرم «عبدالله» بنویسند. حقیقتا که #عبدالله بودی و جز این سزاورت نبود. عبدی که خدا قلبش را برای #تقوا امتحان کرد و او چون راه بلدی که خط مسیر را خوب میدانست مسیر مقصد را پیمود...
🍃آری، مرد آسمانی قصه ی ما بال #پرواز نداشت اما دلی به وسعت خود آسمان داشت ، تنها به ندای دلش لبیک گفت و پرستو وار پر کشید🕊
✍نویسنده: #زهرا_حسینی
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_بهنام_کشاورز_رضایی
📅تاریخ تولد : ۴ اسفند ۱٣۴۵
📅تاریخ شهادت : ۱۵ آبان ۱٣۶٢
📅تاریخ انتشار : ۱۴ آبان ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : منطقه پنجوین
🥀مزار شهید : بهشت زهرا
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
ویژه باش.mp3
1.78M
🎵 #پادکست
🎶 #صوتی
🔴 #مهدوی
📌 قسمت ۱۴۵
🎤 استاد #محمد #شجاعی
🔸«تو هم میتونی ویژه باشی»🔸
🌺 #قرار_عاشقی
👌 #پیشنهاد_دانلود
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
شهید مهدی #نوروزی معتقد بود باید مقابل داعش ایستاد👊، وطنی باشد یا غیروطنی.
شهید نوروزی صدها کیلومتر دورتر از سرزمین محل تولدش به شهادت رسید
تا اثبات کند که برای او #امنیت مردمش آنقدری مهم هست که بخاطر آن ماهها همسر و فرزند یکساله اش را تنها بگذارد و در کشوری دیگر اردو بزند
بجنگد و در آخر هم جانش را بدهد و #شهید بشود🕊
#شهید_مهدی_نوروزی🕊
#شیر_سامرا
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
⚘﷽⚘
💠برای محمودرضا / یک:
🌷انقلاب، سر کارگر جنوبی قرار داشتیم. با پرایدش آمد. سوار شدم و راه افتادیم سمت اسلامشهر. همیشه می نشستم توی ماشین بعد روبوسی می کردیم. موقع روبوسی دیدم چشم هایش خون است و سر و ریشش پر از خاک. از زور خواب به سختی حرف می زد. گفتم چرا اینطوری هستی؟ گفت چهار روز است خانه نرفتهام. گفتم بیابان بودی؟ گفت آره! گفتم چرا خانه نمیروی؟ گفت چند تا از بچه ها آمدهاند آموزش، خیلی مستضعفند؛ یکیشان کاپشنش را فروخته آمده. به خاطر چنین آدم هایی شب و روز نداشت. یکبار گفت من یک چیزی فهمیدام؛ خدا شهادت را همیشه به آدم هایی داده که در کار سختکوش بودهاند.
#شهید_محمود_رضا_بیضائی
#یادش_با_صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_وعجل_الفرجهم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
سلام دوستان
مهمون امروزمون داداش امین هست🥰✋
*عاشقانهای زیبا*🍃
*شهید امین کریمی*🌹
تاریخ تولد: ۱ / ۱ / ۱۳۶۵
تاریخ شهادت: ۳۰ / ۷ / ۱۳۹۴
محل تولد: مراغه/ساکن تهران
محل شهادت: سوریه
*🌹همسرش← هر خواستگاری که می آمد به دلم نمی نشست🍂 تصمیم گرفتم چله زیارت عاشورا بردارم🍃به نیت یک همسفر که ایمان و اعتقاداتش واقعی باشد نه در حرف و ظاهر🍃چله زیارت عاشورا که تمام شد چند روز بعد خواب دیدم، شهیدی بر روی سنگ مزار خود نشسته و لباس سبز پوشیده🍃یک تسبیح سبز به من داد و گفت: شما حاجت روا شدهاید📿من چهره شهید را ندیدم. و یک هفته بعد از اتمام چله مادر امین به خواستگاری من آمد💐 از خواستگاری تا جشن نامزدی من و امین فقط 14 روز طول کشید🎊 چون امین از همه نظر عالی بود و من هیچ مخالفتی نتوانستم بکنم🍃تاریخ عروسی و رفتن امین به سوریه یک روز شد🥀دلم راضی نبود🥀امین تمام زندگی ام بود💞 فقط به احترام امین که به عشقش برسد ساکت شدم🥀اما راضی نشدم که برود و خطری او را تهدید کند🥀قبل از بحث سوریه خواب دیدم یک نفر نامهای برایم آورد📄که در آن نوشته بود "جناب آقای امین کریمی فرزند الیاس کریمی به عنوان محافظ درهای حرم حضرت زینب (س) منصوب شده است" 💛و پایین آن امضا شده بود✨ امین خیلی از شنیدن این خواب خوشحال شد🍃خلاصه او در هجدهمین روز از دومین اعزامش🥀آسمانی شد🕊️🕋*
*شهید امین کریمی*
*شادی روحش صلوات*
🌹🍃🌹🍃
@ShahidNazarzadeh
#داستان روزگار من(۳۷)
زینب با لبخند زیبایی که روی لباش نشسته بود
گفت 😊😊😊
دشمنت شرمنده عزیز دلم مهم اینکه الان پی به اشتباهت بردی
انگار که دوباره متولد شدی
ازاین ساعت به بعد گذشته رو
با تمام خاطرات بدش دفن کن
و به اینده نگاه کن
وااای چقدر با حرفاش انرژی میگرفتم☀️☀️☀️☀️
زینب جون ازت ممنونم بابت همه ی لطفایی که در حقم کردی 🙏🙏
من دیگه باید برم تا دیر نرسم خونه مامانم ناراحت میشه .
باشه عزیزم ...
راستی فرزانه اونجوری با اون مانتو میخوای بری ..
فکر نمیکنی بد باشه!!!
اینجوری مانتوت داره حجابتم خراب میکنه !!
ارررره راست میگی
اگه میخوای من چادرمو بهت بدم سرکنی ؟؟؟
نه ممنون من خودم چادر دارم گذاشته بودم تو کیفم 😔😔
بخاطر اون قضیه که...
خواهش میکنم فرزانه دیگه ادامه نده ذهنتو پاک کن و بهش فکر نکن قول بده!!
باشه سعی خودمو میکنم ...
تو حیاط از زینب خداحافظی
کردم وقتی که درو باز کردم
دوباره داداش زینب و دیدم
که پشت در بود
یه لحظه چشم تو چشم شدیم 👁👁 👁👁
بازم با تعجب نگاهم کرد سرشو انداخت پایین و تو یه جمله کوتاه گفت :
خانم چقدر حجاب و چادر بهتون میاد
اینو که گفت من اون لحظه گونه هام از خجالت سرخ شد ☺️☺️☺️ سرمو انداختم پایین و زود رفتم
پشتمم نگاه نکردم
خنده ام گرفته بود اصلا یه حال دیگه ای شده بودم چقدر این جمله ی کوتاهش بهم انرژی داد انگار یه سطل اب یخ ریختن رو سرم
داداش زینبم یه نگاه بهم انداخت و وارد خونه شد
اسمش عباس بود چهار سال از ما بزرگتر یعنی ۲۲سالش بود
جز بسیجای فعال سپاه بود
درس میخوند یه پسر سفید با چشمای درشت و قهوه ای تیره ، ابروهای مشکی و کشیده با موهای پرپشت و کمی حالت دار با ته ریشی که گذاشته بود چقدر جذاب بود یه پیرهن یقه دیپلماتم پوشیده بود
تورا همش چهره اش جلو چشمم بود هرکاری میکردم نمی تونستم فراموشش کنم
رسیدم خونه
در باز بود وارد که شدم خاله اعظم و دیدم که نشسته بود
کلیم لباسه اجق وجق با رنگای روشن و جیق روی میزو مبل ریخته بود ...
ماتم برده بود بدونه اینکه سلامی بدم فقط نگاه میکردم
اعظم خانم گفت :
سلام فرزانه جوون چطوری؟؟
تموم شد کلاستون ؟ سحر کجاست رفته خونه؟؟؟
اصلا حواسم به حرفاش نبود
مامان از اتاق اومد بیرون یه لباس جلفیم تنش بود
منو که دید گفت : دخترم اومدی ؟!
رفتم جلو و اروم گفتم
مامان این چیه پوشیدی؟؟
دخترم خاله اعظمت چند دست لباس اورده ، که من امتخانشون کنم ، از هر کدوم که خوشم اومد بردارم ....
نویسنده 📝 انارگل🌹 📝
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
🌹🍃🌹🍃
@ShahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣ #عند_ربهم_یرزقون
مکالمهی شهید محمود رادمهر و مادر بزرگوار ایشان...
همه چیز برای خدا...
#شبتون_شهدایی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#سلام_امام_زمانم
🌼السلام علیک یا بقیه الله فی ارضه
🌸السلام علیک #یاحجهالله فی ارضه
🌺السلام علیک ایها الحجه الثانی عشر
🌼السلام علیک یانورالله فیظلماتالارض
🌸السلام علیک یا مولای #یاصاحبالزمان
🌺السلام علیک یا فارس الحجاز
🌼السلام علیک یا خلیفه الرحمن و یا شریک القران و یا امام الانس و #الجان♥️
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌸🍃
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
بیانات #سردار_شهیدآقامهدی_باکری
ساعاتی قبل از #عملیات_بدر:
"هر گاه #خداوند مقاومت ما را دید رحمت خود را شامل حال ما میگرداند اگر از یک دسته بیست و دو نفری، یک نفر👤 بماند باید همان یک نفر #مقاومت کند
و اگر فرمانده شما #شهید شد🌷 نگویید فرمانده نداریم و نجنگیم که این وسوسه شیطان👹 است فرمانده اصلی ما، #خدا و امام زمان(عج)❣ است
اصل، آنها هستند و ما موقت هستیم، ما #وسیله هستیم برای بردن شما به میدان جنگ وظیفه ما مقاومت✊ تا آخرین نفس و اطاعت از فرماندهی است."
#هستیم_بر_همان_عهد_که_بستیم
#سلام_صبحتون_شهدایی🌺
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
📜وصیت نامه شهید برونسی
اگرمی دانستم بامرگ من یک دختر
در دامان #حجاب میرود
حاضربودم #هزاران بار بمیرم
تا هزاران دختر در دامان حجاب🌸 بروند....
#شهید_عبدالحسین_برونسی🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#بازنشر
طـرح به مناسبت سالـروز شهادت شهید علی تمام زاده ❤️🌹
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🍃برای رسیدن به محبوب باید قدم های عاشقت را درست در مسیر او قرار دهی.
باید بتوانی دام های میانه ی مسیر را تمیز دهی و خود را از سیم خاردارش برهانی.
🍃 علی تمام زاده، عاشقی که سیر و#سلوک این مسیر را به درستی شناخت و توانست خود را به بهترین شکل ممکن به جانانش برساند درست در عصری که برای حفظ دین باید کلاهت را سفت و سخت بچسبی.
🍃پروانه ی دمشقی که هم با #قلم و هم با قدم های کثیر البصیره اش، مکتب #عشق راستین را به اهل دلان عالم می آموزد، می گویند قلم علما از خون شهدا والاتر است، اما تو چه زیرکانه خود را از بحر این دو خیر بهره مند ساختی.
#شهادتت_مبارک_ای_دُرّ_جامعه_ی_علوی
✍نویسنده: #زهرا_حسینی
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_علی_تمام_زاده
📅تاریخ تولد : ٢۴ فروردین ۱٣۵۵
📅تاریخ شهادت : ۱۶ آبان ۱٣٩۴
📅تاریخ انتشار : ۱۵ آبان ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : کرج_امام زاده محمد
#استوری_شهدایی #گرافیست_الشهدا
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
مدیریت امام زمان .mp3
2.07M
🎵 #پادکست
🎶 #صوتی
🔴 #مهدوی
📌 قسمت ۱۴۶
🎤 حجتالاسلام #مسعود #عالی
🔸«مدیریت امام زمان»🔸
🌺 #قرار_عاشقی
👌 #پیشنهاد_دانلود
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🍂 هدایت کننده اطرافیانش بوده و همه راوی داستان پرهیزگاری اش هستند .تلاقی خوبی هایش ختم می شود به شناسنامه اش که نام #هادی_زاهد برای دنیا به یادگار مانده است.
🍂 قریب به شش سال زائر #سوریه بوده و آنقدر دلش را برداشته و رفته به خدمت خواهر ارباب که بالاخره حاجت روا شده و آخرین بار به جای خودش ، پیکرش به آغوش خانواده بازگشته است.
🍂می گویند نیکی به پدر و مادر خط اول زندگی اش بوده و تا توانسته به انها خدمت کرده .خادم خانواده بوده و مگر تا به حال دعای خیر پدر و مادر بدون اجابت مانده است..
🍂 از او شاگردهایی به جا مانده که درس #دفاع و خدمت آموخته اند و حال عده ای با اسم #مدافع و عده ای با اسم شهید مدافع ، از #حرم عمه سادات #پاسداری می کنند...
🍂 به قول برادرش کسی را توان مقابله و مبارزه با او نبود مگر مین که کار خودش را کرد و او را به آرزویش رساند.
🍂آخرین قولی که همسرش در وداع آخر از تن بی جان او گرفت، اشک همه را دراورد و همه دست به دعا شدند تا #شهید #شفاعت کند همسرش را و مگر رسم #شهدا جز دست گیری است؟
🍂از هادیِ زاهد ِخادم ِ صابر ِ #شهید ، دو فرزند به یادگار مانده که دل تنگی های پدر و مادر، با بوییدن و بوسیدن آنها آرام می شود ...
✍نویسنده : #طاهره_بنائی_منتظر
🌷به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_هادی_زاهد
📅تاریخ تولد : ۱ فروردین ۱۳۵۸
📅تاریخ شهادت : ۱۶ آبان ۱۳۹۵
📅تاریخ انتشار : ۱۵ آبان ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : بهشت زهرا
🕊محل شهادت : حلب
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
•طــرح به مـناسبـت سالروز شهادت شهید محمد حسین محمد خانی مناسب #استوری و #بک_گراند ❤️🌹
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🍃چند روز است زمان را قسم میدهم آرامتر قدم بردارد تا ذهن مشوشم کمی طعم آرامش را بچشد و امروز #خدا را قسم دادهام به رحمانیتش و قلم را به حرفهای ناگفتهاش تا کمی با من مدارا کنند و بتوانم چند خط به رسم امانت بر صفحههای کاغذ بنگارم.
🍃حال بدم را انکار نمیکنم. همه عالم و آدم دیدهاند حتی تو... دلم زنگارگرفته گناه است و رویم زرد از خجالت. هربار مرا از خواب #غفلت بیدار کردی و راه را نشانم دادی و با لبخند همیشگیات بدرقهام کردی و من در عبور از مسیر پر از خطا سرگرم شدم و راه را گم کردم. ناله سردادم و اشک ریختم و قول دادم که دیگر #گناه نکنم. به جای مچگیری، دستگیرم شدی و باز هم کمکم کردی و باز هم سفارش...
🍃دلم را دو دستی چسبیدم و چشمانم را به زمین دوختم و راهی شدم. کمی که گذشت خسته شدم و پاهایم بیرمق از سوزش تاولهای کف پایم فهمیدم باز هم خطا رفتهام. دلم گرفت و بازهم صدایت کردم....
🍃میخواستم ناله سر دهم اما صدای ناله #رفیقهای خوبت را شنیدم. از حزن برگهای خزانشده و #آسمان پر از بغض فهمیدم روز شهادتت نزدیک است و داغ دل هر کس که ذرهای از عشقت در دلش #مهمان شده تازه شده است...
🍃آقا محمد حسین! رفیق نیمهراهی هستم که حرمت نان و نمک محبتت را نگه نداشتم و دلت را خون کردم. اما به حرمت بدنهای اربااربای دوستانت، به حرمت بینالطلوعین شهادتت، به حرمت #عشق خواهر #ارباب که در دلت صاحبخانه شد، دستم را بگیر. این حال آشفته را درمان کن که دیگر رمقی نمانده است...
✍نویسنده: #طاهره_بنائی_منتظر
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
📅تاریخ تولد : ٩ تیر ۱٣۶۴
📅تاریخ شهادت : ۱۶ آبان ۱٣٩۴
📅تاریخ انتشار : ۱۶ آبان ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : حلب_سوریه
🥀مزار شهید : بهشت زهرا قطعه ۵٣
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh