eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
29.7هزار عکس
7.8هزار ویدیو
211 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
لوح | شهید همت : 💠 ‌‌یاد خدا را فراموش نکنید، با یاد خدا خیلی از مطالب حل می شود. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
‍ سلام دوستان مهمون امروزمون داداش صادق هست🥰✋ *پرواز در سالروز شهادت حضرت زینب (س)*🕊️ *شهید صادق عدالت اکبری*🌹 تاریخ تولد: ۲ / ۲ / ۱۳۶۷ تاریخ شهادت: ۴ / ۲ / ۱۳۹۵ محل تولد: تبریز محل شهادت: سوریه *🌹همسرش← در اولین روز ماه رجب عقد کردیم🎊و صادق که روزه هم بود،🌙در هنگام خواندن خطبه عقد چندین بار در گوش من زمزمه کرد که «آرزوی من را فراموش نکنید و دعا کنید»💫 خاطره شهید تجلایی را یاد آور می‌شدند که همسرشان برایش آرزوی شهادت کرده بود.🌙اولین مکانی که بعد از عقد رفتیم، گلزار شهدا بود.💫 وقتی که در گلزار شهدا با هم قدم می‌زدیم، فقط در ذهنم با خود کلنجار می‌رفتم‼️که می شود انسان کسی را که دوست دارد💕 برایش یک چنین دعایی بکند که با شهادت از کنارش برود؟ ⁉️با خود گفتم اگر در بین این شهدا، شهیدی را هم نام آقا صادق ببینم این دعا را خواهم کرد.🌙دقیقا همان لحظه‌ای که به این مسئله فکر می‌کردم مزار شهید صادق جنگی را دیدم.‼️در آن لحظه حال عجیبی پیدا کردم اما بعداز آن به این دعا مصمم شدم.🍃او عاشق خدا بود و دلبستگی به دنیا و مادیات نداشت🍂و فقط خدا را میخواست،🕊️داوطلبانه به سوریه رفت و عاقبت در جنوب منطقه حلب با اصابت بیشترین تعداد ترکش به پشت سرش🥀💥 به شهادت رسید🕊️ پشت سرش تخلیه شده بود🥀او همزمان با شهادت بی بی دو عالم حضرت زینب کبری (س)🏴در حالی که دو روز از تولد خودش می‌گذشت🎊 به آرزویش رسید*🕊️🕋 *شهید صادق عدالت اکبری* *شادی روحش صلوات* 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷 بسم رب الشهدا و الصدیقین ✨ به روایت همسرش قسمت 8⃣ گفتم : " چی را؟ " گفت :" اینکه خیلی ها سر شهید شدن حاجی قسم خوردند. او کسی نیست که ماندنی باشد. " گفتم : " مگر من هستم؟" گفت : " حالا با این حساب باز هم نمی خواهید با هم حرف بزنید؟ " بر سر دوراهی بودم، که چه بگویم به ابراهیم. نمی دانست خواب دیدم ابراهیم رفته روی قله ی بلندی ایستاده دارد برای من خانه یی سفید می سازد. نمی دانست خواب دیده ام رفته ام توی ساختمانی سه طبقه، رفته ام طبقه سوم، دیدم ابراهیم توی اتاق نشسته. دور تا دور هم خانه هایی چادر مشکی با روبنده نشسته اند. گفتم :" برادر همت! شما اینجا چکار می کنی؟ برگشت گفت :" برادر همت اسم آن دنيای "من است. اسم این دنیای من عبدالحسین شاه زید ست. " این را آن روزها به هیچ کس نگفتم. حتی به خود ابراهیم. بعدها، بعد از شهید شدنش، رفتم پیش اقایی تا خوابم را تعبیر کند. چیزی نمی گفت، گفتم :" ابراهیم شهید شده. خیالتان راحت باشد. شما تعبیر تان را بکنید." گفت :" عبدالحسین شاه زید، یعنی ایشان مثل امام حسین علیه السلام به شهادت می رسند. مقامشان هم مثل زید ست، فرمانده لشکر حضرت رسول... " همینطور هم بود. ابراهیم بی سر بود و آن روز ها، در مجموع،فرمانده لشکر 27حضرت رسول. همین خواب بود که نگران ترم می کرد. برگشتم رفتم اصفهان، رفتم پیش حاج آقا صدیقین برای استخاره. آیه سیزده از سوره کهف آمد با این معنی که : " آنها به خدای خود ایمان آوردند و ما به لطف خاص خود مقام ایمان و هدایت شان را بیفزودیم." حاج آقا پایین استخاره نوشته بود که : " بسیار خوب ست، شما مصیبت زیاد می کشید برای این کاری که می خواهید انجام دهید، ولی در نهایت به فوزی عظیم دست پیدا می کنید. " بعدها که ابراهیم می گذاشت می رفت دیر می آمد، بهش می گفتم : " ببین استخاره ام چه خوب تعبیر شد، تو نیستی و ما هی باید فراق تو را تحمل کنیم، سختی بکشیم، دلتنگ بشویم. اخرش ولی انگار باید.... " می خندیدم، یک جور خاصی نگاهم می کرد و هیچی نمی گفت. او آن دوری همیشگی را دیده بود و من دل به این دوری های چند روزه و چند ماهه داشتم و فکر می کردم بالاخره کنار هم زندگی می کنیم. مانده بودم چکار کنم، خسته هم شده بودم. احساس کردم دیگر طاقت ندارم. نیت چهل روز روزه و دعای توسل کردم. با خود گفتم : " بعداز چهل شب، هر کس که آمد خواستگاری، جواب نه نمی شنود. " درست شب سی و نهم یا چهلم بود که باز ابراهیم آمد خواستگاری. جواب استخاره را هم می دانست. آمده بود بشنود آره. شنید. ولی این تازه اول راه بود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽❣ ❣﷽ سخت است درک معنی بودنِ با شما! تمامی ایاممان بدون شما می‌گذرد؛ رمضان بدون شما! ... عیدها بدون شما! ... عزاداری‌ها بدون شما! ... و این بار عید غدیری دیگر بدون شما!! بیا و لذت بودن با خودت در کنار خودت در روزگاران خودت را به ما بچشان ... 💔 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
☆∞🦋∞☆ صبح است و‌ وصیت در راه : وصیـتـــــ من بہ تمام راهیان شهـادتـــــ، حفظ حرمتـــــ ولایتـــــ فقیہ و مبـارزه با مظاهر ڪفر تا اقامهٔ حق و ظهـور ولے خــــــــــدا امام زمان (عج) استـــــ... سلام صبحتون شهدایـے🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فقیری به ثروتمندی گفت: اگر من در خانه ی تو بمیرم، با من چه می کنی؟ ثروتمند گفت: تو را کفن میکنم و به گور می سپارم فقیر گفت: امروز که هنوز هم زنده ام، مرا پیراهن بپوشان، و چون مُردم، بی کفن مرا به خاک بسپار ....! حکایت بالا حکایت بسیاری از ماست؛ که تا زنده ایم قدر یکدیگر را نمیدانیم ولی بعد از مردن هم، میخواهیم برای یکدیگر سنگ تمام بگذاریم. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🕊°ب‍‌س‍‌م‌رَب‌ّال‍‌ش‍‌ه‍‌دآوال‍‌ص‍‌دی‍‌ق‍‌ی‍‌ن°🕊 🎞 :) ✨سیدعلی احمدی زنجانی🌷