eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
28.7هزار عکس
6.9هزار ویدیو
207 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
کلاس درسی ست... که باید پای نگاه هایشان بنشینیم وبیاموزیم! که چگونه میشود... تا این حد در نظر به بیفتد! ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
بہ‌فڪر[مثل‌شھدامُردن]نباش! بہ‌فڪر[مثل‌شھدازندگےڪردن]باش! ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
در فرازۍ از وصیت‌نامھ شھید لبنانـے ِ مدافع حرم ، مھدی‌رعد آمده است: وصیت من بھ دخترانـے ڪھ عڪس هایشان را در شبکھ‌ هایِ اجتماعـے میگذارند این است کھ این کار شما باعث میشود امام‌زمان خون گریھ کند . . !💔 🌸 🌱' ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
❌ ما در قبال ٺمام ڪسانے ڪه ڪج میروند مسئولیم؛ حق نداریم با آنها تند برخورد ڪنیم از ڪجا معلوم ڪه ما در انحراف اینها نقشے نداشته باشیم ؟!👌 🧡 ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
💢 پوستر | برای شهدای مرزبانی 🔹 اثر هنرمند: امین زاده تقی ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
📚 💖 ⃣1⃣ 🍂ﺍﻣﺎﻡ ﺟﻤﺎﻋﺖ ﺟﺪﯾﺪ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺩﯾﺪﻡ، ﻟﺠﻢ ﺩﺭﺁﻣﺪ . ﺳﺨﻨﺮﺍﻧﯽ ﻫﻢ ﻧﮑﺮﺩ . ﺍﺻﻼ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪﺍﺷﺘﻢ ﭘﺸﺖ ﺳﺮﺵ ﻧﻤﺎﺯ ﺑﺨﻮﺍﻧﻢ . ﻫﻢ ﻋﺼﺒﺎﻧﯽ ﺑﻮﺩﻡ ﻭ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺧﻮﺩﻡ ﺧﻨﺪﻩ ﺍﻡ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ . 🍁ﻇﻬﺮ ﮐﻪ ﺭﺳﯿﺪﻡ ﺧﺎﻧﻪ، ﺍﺧﺒﺎﺭ ﺗﺎﺯﻩ ﺷﺮﻭﻉ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ . ﺣﻮﺻﻠﻪ ﺷﻨﯿﺪﻧﺶ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺷﺘﻢ . ﺩﺭﺍﺯ ﮐﺸﯿﺪﻡ ﺭﻭﯼ ﻣﺒﻞ ﻭ ﭼﺸﻢ ﻫﺎﯾﻢ ﺭﺍ ﺑﺴﺘﻢ ﮐﻪ ﺻﺪﺍﯼ ﮔﻮﯾﻨﺪﻩ ﺍﺧﺒﺎﺭ ﺗﻮﺟﻬﻢ ﺭﺍ ﺟﻠﺐ ﮐﺮﺩ : ﺍﻧﻔﺠﺎﺭ ﺗﺮﻭﺭﯾﺴﺘﯽ ﺩﺭ ﺣﻠﻪ ﻋﺮﺍﻕ ﻭ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺗﻌﺪﺍﺩﯼ ﺍﺯ ﻫﻤﻮﻃﻨﺎﻧﻤﺎﻥ … 🍂ﻣﺜﻞ ﻓﻨﺮ ﺍﺯ ﺟﺎ ﭘﺮﯾﺪﻡ . ﺗﻌﺪﺍﺩ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﺍﺯ ﺯﻭﺍﺭ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﺷﻬﯿﺪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ . ﯾﮏ ﻟﺤﻈﻪ ﺍﺯ ﺫﻫﻨﻢ ﮔﺬﺷﺖ : « ﻧﮑﻨﺪ ﺁﻗﺎﺳﯿﺪ «… ﻗﻠﺒﻢ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩ ﻭ ﺑﻪ ﻃﺮﺯ ﺑﯽ ﺳﺎﺑﻘﻪ ﺍﯼ ﺟﻠﻮﯼ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺯﺩﻡ ﺯﯾﺮ ﮔﺮﯾﻪ . ﻣﺎﺩﺭ ﻫﺎﺝ ﻭ ﻭﺍﺝ😳 ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺑﻮﺩ : ﭼﯽ ﺷﺪ ﯾﻬﻮ ﻃﯿﺒﻪ؟ 🍁– ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺩﻭﺳﺘﺎﻡ ﺍﻭﻧﺠﺎ ﺑﻮﺩ! ﻣﯿﺪﺍﻧﻢ ﺩﺭﻭﻍ ﮔﻔﺘﻢ؛ ﻭﻟﯽ ﻣﺠﺒﻮﺭ ﺑﻮﺩﻡ . ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﺳﺘﻢ ﺑﮕﻮﯾﻢ ﻧﮕﺮﺍﻥ ﺍﻣﺎﻡ ﺟﻤﺎﻋﺖ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﻣﺎﻥ ﺷﺪﻩ ﺍﻡ ! ﯾﮏ ﻫﻔﺘﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺁﻗﺎﺳﯿﺪ ﺧﺒﺮ ﻧﺪﺍﺷﺘﻢ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﯾﮏ ﻗﺮﻥ ﮔﺬﺷﺖ. ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﻢ ﺍﺣﺴﺎﺳﻢ ﺭﺍ ﻧﺎﺩﯾﺪﻩ ﺑﮕﯿﺮﻡ . ﺑﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﻣﯿﮕﻔﺘﻢ ﺍﯾﻨﻬﺎ ﺍﺣﺴﺎﺳﺎﺕ ﺯﻭﺩ ﮔﺬﺭ ﻧﻮﺟﻮﺍﻧﯿﺴﺖ ﻭ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺑﻬﺸﺎﻥ ﺍﻫﻤﯿﺖ ﺑﺪﻫﻢ ﺍﻣﺎ ﻧﻤﯿﺸﺪ … ... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
💖 ⃣1⃣ 🍂ﺩﺭﺳﺖ ﯾﮏ ﻫﻔﺘﻪ ﺑﻌﺪ ﮐﻪ ﺭﻓﺘﻢ ﻧﻤﺎﺯﺧﺎﻧﻪ، ﺩﯾﺪﻡ ﺑﺎ ﻋﺒﺎﯼ ﺳﻔﯿﺪ ﺁﻧﺠﺎ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻩ ! ﯾﺦ ﮐﺮﺩﻡ ﺍﻧﮕﺎﺭ ! ﺳﺮﺧﻮﺭﺩﻡ ﮐﻨﺎﺭ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﻭ ﭼﺸﻢ ﻫﺎﯾﻢ ﺭﺍ ﺑﺴﺘﻢ . ﻧﻤﯿﺪﺍﻧﺴﺘﻢ ﺑﺎﯾﺪ ﭼﻪ ﺍﺣﺴﺎﺳﯽ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ . 🍁ﺍﻭﺍﺳﻂ ﺳﺎﻝ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﺭﺷﺘﻪ ﻣﻌﺎﺭﻑ ﺍﺳﻼﻣﯽ ﺭﺍ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﮐﻨﻢ . ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﻣﺨﺎﻟﻒ ﻧﺒﻮﺩﻧﺪ ﺍﻣﺎ ﻣﻌﺘﻘﺪ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺣﯿﻒ ﻧﻤﺮﻩ ﻫﺎﯼ ﺧﻮﺏ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺮﻭﻡ ﻣﻌﺎﺭﻑ ﻭ ﻓﺎﻣﯿﻞ ﭘﺸﺖ ﺳﺮﻣﺎﻥ ﺣﺮﻑ ﻣﯿﺰﻧﻨﺪ . ﻣﻌﻠﻢ ﻫﺎ ﺳﺮﺯﻧﺸﻢ ﻣﯿﮑﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺣﺘﯽ ﭘﺪﺭﻡ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﺳﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﻣﺠﺒﻮﺭﻡ ﮐﻨﺪ ﺩﺭ ﺗﯿﺰﻫﻮﺷﺎﻥ ﺩﺭﺱ ﺑﺨﻮﺍﻧﻢ ﺍﻣﺎ ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﺎﻧﻪ ﭘﺪﺭﻡ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﻭﺍﮔﺬﺍﺭ ﮐﺮﺩ. 🍂ﭼﻨﺪﻫﻔﺘﻪ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺭﺷﺘﻪ ﻣﻌﺎﺭﻑ ﺗﺤﻘﯿﻖ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﺭﺳﯿﺪﻡ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺭﻭﺣﯿﺎﺕ ﻭ ﺷﺨﺼﯿﺖ ﻣﻦ ﺳﺎﺯﮔﺎﺭ ﺍﺳﺖ . ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺩﻡ ﻫﺪﻑ ﺗﻌﯿﯿﻦ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻡ ﻭ ﺍﺯ ﺩﺭﺳﺘﯽ ﺍﻧﺘﺨﺎﺑﻢ ﻣﻄﻤﺌﻦ ﺑﻮﺩﻡ ﺍﻣﺎ ﺣﺮﻓﻬﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺁﺯﺍﺭﻡ ﻣﯿﺪﺍﺩ ﻭ ﺑﺎﻋﺚ ﻣﯿﺸﺪ ﻣﺪﺍﻡ ﺷﮏ ﮐﻨﻢ . 🍁ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﺭﻭﺣﯽ ﺗﺤﺖ ﻓﺸﺎﺭ ﺑﻮﺩﻡ . ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﺑﺎ ﺁﻗﺎﺳﯿﺪ ﻣﺸﻮﺭﺕ ﮐﻨﻢ . ﺣﺮﻓﻬﺎﯾﻢ ﮐﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪ، ﺗﺒﺴﻢ ﻣﻼﯾﻤﯽ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﺑﻠﻪ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﺧﻮﺑﯿﻪ، ﺣﺘﯽ ﻣﻦ ﭘﯿﺸﻨﻬﺎﺩ ﻣﯿﺪﻡ ﺑﺮﯾﺪ ﺣﻮﺯﻩ ! – ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺍﺻﻼ ﻣﻮﺍﻓﻖ ﺣﻮﺯﻩ ﻧﯿﺴﺘﻦ . – ﺍﮔﻪ ﻣﻄﻤﺌﻨﯿﺪ ﺍﻧﺘﺨﺎﺑﺘﻮﻥ ﻋﺎﻗﻼﻧﻪ ﺳﺖ، ﺳﺴﺖ ﻧﺸﯿﺪ . ﭼﻪ ﺍﺷﮑﺎﻝ ﺩﺍﺭﻩ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺩﺭﺳﺶ ﺧﻮﺑﻪ ﺑﺮﻩ ﻣﻌﺎﺭﻑ ﺑﺨﻮﻧﻪ؟ ﻻﺯﻡ ﻧﯿﺴﺖ ﺣﺘﻤﺎ ﺷﺎﮔﺮﺩﺍﯼ ﻣﻤﺘﺎﺯ ﺑﺮﻥ ﺭﯾﺎﺿﯽ ﻭ ﺗﺠﺮﺑﯽ . ﻣﻬﻢ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ ﺩﺭﺳﯽ ﮐﻪ ﻣﯿﺨﻮﻧﯿﺪ ﺭﻭ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﺪ . ﺍﺻﻼ ﺷﻤﺎ ﺑﺮﯾﺪ ﻣﻌﺎﺭﻑ ﺗﺎ ﺑﻘﯿﻪ ﻫﻢ ﺑﻔﻬﻤﻦ ﮐﻪ ﻋﻠﻢ ﻋﻠﻤﻪ !.. 🍂ﺍﺻﻼ ﺍﮔﻪ ﺗﻮﯼ ﻣﺸﺘﺘﻮﻥ ﯾﻪ ﺍﻟﻤﺎﺱ ﺑﺎﺷﻪ، ﻭﻟﯽ ﻫﻤﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﮕﻦ ﮔﺮﺩﻭﺋﻪ، ﺷﻤﺎ ﺣﺮﻑ ﮐﺪﻭﻡ ﺭﻭ ﻗﺒﻮﻝ ﻣﯿﮑﻨﯿﺪ؟ ﻣﻬﻢ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ ﺷﻤﺎ ﺑﻪ ﺍﻟﻤﺎﺱ ﺑﻮﺩﻧﺶ ﻣﻄﻤﺌﻨﯿﺪ . 🍁ﺣﺮﻓﻬﺎﯾﺶ ﭘﺎﯾﻪ ﻫﺎﯼ ﯾﻘﯿﻦ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﺍﻫﯽ ﮐﻪ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻣﺤﮑﻢ ﻣﯿﮑﺮﺩ . ﭼﻨﺪﺭﻭﺯ ﻣﺘﻮﺍﻟﯽ ﺍﺯ ﺍﻭ ﻣﺸﻮﺭﺕ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﻭ ﺑﺎ ﺍﻃﻤﯿﻨﺎﻥ ﺭﺷﺘﻪ ﺍﻡ ﺭﺍ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﮐﺮﺩﻡ . ... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مُحْیِیَ مَعَالِمِ الدِّینِ وَ أَهْلِهِ...✋ سلام بر تو و نَفَس مسیحایی تو که روح زندگی را در کالبد مرده ی نشانه های دین خدا می دمد تا قلب اهالی ایمان با تپشی عاشقانه زندگی حقیقی را از سر بگیرند. 📚 صحیفه مهدیه،زیارت حضرت صاحب الامر در سرداب مقدس، ص610. (عج)♥️ ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
29.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞انیمیشن سلام بر ابراهیم 🥀 قسمت‌ نهم9⃣ شهیدگمنام 《ادامه دارد....》 ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فرش ها هم میتوانند خوشبخت باشند... ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مقام معظم رهبری: هرکسی که فکر تجاوز به جمهوری اسلامی ایران در مخیله اش خطور کند، باید خود را آماده دریافت سیلی های محکم و مشت های پولادین کند. ‏⁧ ⁩ ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
📌 شهیدی که ۷ روز مهمان (ع)شد 🔹️ مامانش بهش گفته بود: حسن! دست این دختر مردم رو بگیر ، یه تُک پا ببرش مشهد؛ گناه داره. ◇ گفته بود: مامان! دلم برای امام رضا"ع" یه ذره شده، ولی نمیتونم برم، باید برم جبهه... ◇ رفت جبهه، شهید شد؛ ◇ رفتن جنازه رو بیارن قم، دفن کنن، بهشون گفتن: ببخشید، جنازه گم شده، هفت روزه رفته مشهد! ◇ شهید حسن ترابیان به روایت حاج حسین یکتا 🌷 ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
••♥️🥀•• -- بہ قولِ شهید آوینے: جاݩ امانتے اسټ ڪه باید بـھ جاناݩ بࢪسد .. اگࢪ خود ندهے، مےستانند ! -- ✨ ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷 رضا_کریمی معروف به مسافر کربلا روزی آخری که داشت می‌رفت کربلا مادرش پرسید علی رضا جان مادر کی برمی‌گردی؟ علی رضا گفت:هر موقع که راه کربلا باز بشه! علی رضا شهید شد و پیکرش زمانی که راه کربلا باز شد پیدا شد. هر کس که کربلا خواسته و به ایشون توسل کرده رزق کربلاش رو گرفته😍❤️🥺 ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
می گفت : در هـر ڪاری اگر انسان خدا را در نظر بگیرد انحراف ایجاد نمی شود ‎‌‌‎‌‎‎‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
💔 یادش بخیر..... وقتی مهدی باکری شهردار ارومیه بود ، یک شب باران سیل آسا شهر را گرفت....💦🌨 ایشان از همان ساعات اولیه ، خودشان به کمک مردم رفتند ، طوریکه پیرزنی که آقامهدی کمکش می کرد بهش گفت: کاش شهردار هم کمی غیرت تو رو داشت !!! مهدی سرش را پایین انداخت و طلب حلالیت کرد !! ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥اشاره اخیر رهبر انقلاب به شهید حمیدرضا الداغی که شهادتش افکار عمومی کشور را تکان داد ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
مادر بزرگ شهید جهاد_مغنیه مے گفتند:↓↓ ‌ مدت ‌طولانے بعد شهادتش ‌اومد به خوابم بهش‌گفتم: چرا دیر ڪردی؟😞 منتظرت ‌بودم! گفت: دیرڪردیـم... طول ‌ڪشید تا ازبازرسے هاردشدیم... گفتم : چه‌بازرسی؟! گفت: بیشتر از همه سربازرسے ‎ وایستادیم... بیشتر از همه ‌درباره نماز صبح ‌میپرسـیدن...❗️ ‎‎‌‌ ❤️ ❤️ ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
!! 🌷یکی از برادران بسیجی که به تازگی با هم دوست شده بودیم، یک روز مرا کنار کشید و گفت: اگر کاری نداری بیا با هم برویم تا مخابرات. پرسیدم: تو که خیلی وقت نیست اعزام شدی. گفت: درست است، اما حقیقت اش این است که خانواده ام موافقت نمی‌کردند بیایم، من هم برای اینکه از دستشان خلاص بشوم گفتم جبهه نمی‌روم، می‌روم برای کار. 🌷....پرسیدم: حالا می‌خواهی چه کنی؟ گفت: می‌رویم مخابرات شماره می‌دهم شما صحبت کن، بگو که دوستم هستی و ما در تبریز هستیم و با هم کار می‌کنیم، من نتوانسته ام بیایم، بعداً خودم تماس می‌گیرم. آقا رفتیم مخابرات، شماره را دادیم تلفنچی گرفت: الو، منزل فلانی، با اهواز صحبت کنید! گوشی را دادم دست خودش گفتم: مثل اینکه دیگر کار خودت است😂😂 📚 کتاب "فرهنگ جبهه" جلد سوم (شوخ طبعی ها) نوشته سید مهدی فهیمی ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
[✍🏻| 🌿] صــبـح روز شـھـٰادت،قــبـل از آوردن خــبــر شــھــادت جــواد آقــا در حـال دیـدن گزارش شھـید خــزائۍ در ســوریہ بـودم..🍁' همـانطـور ڪھ پشـت ســرش چـیـزۍ مـنـفجـر میـشد بـا خـودم گـفـتم هــر لـحـظہ مـمڪن اسـت شھــــ🥀ــید شــود.. عــصـر مـتـوجھ شـدم ڪہ ایـشــون هــم شـھـیـد شدنـد'💔' دلــم خــیــلۍ آشــفـتہ شـد در حــٰالۍ ڪہ خـبـر نداشــتم همــسرم یڪ سـاعت قـبل از شھــید خـزائۍ،دعــوت حــق رو لبــیڪ گـفـتھـ"💔🥀" راوی:همسر‌شهید {س} ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
کتاب شهید هست: پیشنهاد میکنم حتما بخونید و عنایات این شهید آشنا بشین😊🍀 ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh