خاک های نرم کوشک
زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی
خانه ی استثنایی
#قسمت_چهل_و_نهم_
🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴
زیر شکم هر کدام از گوسفندها یک
نارنجک بسته بودند، ماهرانه و بادقت.
دو تا بچه انگار میخ شده بودند به زمین می گفتی که چشمهاشان می خواهد از کاسه بزند بیرون. اگر می خواستم از دست کسی عصبانی بشوم از دست ضد انقلاب بود ،آن اصل کاری ها، به شان گفت:م «نترسید، ما باشما کاری
نداریم.»
نارنجک ها را ضبط کردیم آنها را تا صبح نگه داشتیم صبح مثل اینکه بخواهم بچه های خودم را نصیحت کنم. دست انداختم دور گردنشان و شروع کردم به حرف زدن یک ذره هم انتظار همچین برخوردی را نداشتند. دست آخر ازشان تعهد گرفتم گفتم:« شما آزادید، می تونید برید.»
مات
و مبهوت نگاه می کردند. باورشان نمی شد وقتی فهمیدند حرفم راست ،است خداحافظی کردند و آهسته آهسته دور شدند. هرچند قدم که می رفتند پشت سرشان را نگاه می کردند معلوم بود هنوز گیج و منگ هستند.حق هم داشتند، غول های عجیب و غریبی که کومله،ها از بچه های سپاه تو ذهن آنها ساخته بودند، با چیزی که آنها دیدند زمین تا آسمان فرق می کرد؛ غول خیالی کجا؟ فرشته واقعی کجا؟
همسر شهید
سپاه که کم کم شکل گرفت عبدالحسین دیگر وقت سرخاراندن هم پیدا نمی کرد بیست و چهار ساعت سپاه بود بیست و چهار ساعت خانه خیلی وقت ها هم دائماً سپاه بود. اول ها حقوق نمی گرفت بعد هم که به اصطلاح حقوق بگیر شد حقوقش جواب خرج و مخارجمان را نمی داد برای همین کار بنایی هم قبول می کرد. اکثرا شب ها می
رفت سرکار.
آن وقت ها خانه
ی
ما "طلاب"1
بود جان به جانش می کردی، چهل متر بیشتر نمی شد چند دفعه به اش گفته بودم :"این خونه برای ما دست و پاش خیلی تنگه ما الان پنج تا بچه داریم باید کم کم فکر جای دیگه ای باشیم."
#شادی_روح_شهدا_صلوات
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
خاک های نرم کوشک
زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی
خانه ی استثنایی
#قسمت_پنجاه_
🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴
هیچ وقت ولی مجال فکر کردنش هم پیش نمی آمد تا چه برسد بخواهد جای دیگری دست و پا کند. اول چشم
امیدم به آینده بود ولی
وقتی جنگ شروع شد از او قطع امید کردم دیگر نمی شد ازش توقع داشت.
یک ماه رفت برای آموزش خودم دست به کار شدم خانه را فروختم و یک چهار راه ،بالاتر خانه ی بزرگتری خریدم خاطره ی آن ،روز شیرینی خاصی برام دارد همان روز که داشتیم اثاث کشی می کردیم.
یادم هست که وسایل زیادی نداشتیم همانها را با کمک بچه ها می گذاشتیم توی فرقون و می بردیم خانه ی
جدید
یک بار وسط راه چشمم افتاد به عبدالحسین از نگاهش معلوم بود تعجب کرده آمد جلو یک ماه ندیده بودمش.
سلام و احوالپرسی که کردیم پرسید: «کجا می رین؟»
چهار راه جلویی را نشان دادم
اون جا یک خونه خریدم.
خندید گفت: "حتماً بزرگتر از خونه ی قبلی هست؟»
«آره.»
باز خندید.:
"از کجا می خواین پول بیارین؟"
پاورقی
۱ نام یکی از محله های مشهد مقدس
#شادی_روح_شهدا_صلوات
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
خاک های نرم کوشک
زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی
خانه ی استثنایی
#قسمت_پنجاه_و_یک_
🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴
گفتم: «هر کار باشه برای پولش می کنیم خدا کریمه»
چیزی نگفت یقین داشتم از کاری که کردم ناراحت نمی شود وقتی خانه ی جدید را دید خوشحال هم
شد.
خانه خشتی بود و کف حیاطش موزائیک نداشت. دیوار دورش هم گلی بود با دقت همه جا را نگاه کرد گفت: «این
برای بچه ها حرف نداره دست و پاش هم خیلی بازه.»
کار اثات کشی تمام شد عبدالحسین زودتر از آن که فکرش را می کردم، راهی جبهه شد.
چند روزی تو خانه ی جدید راحت بودیم مشکل از وقتی شروع شد که باران آمد.
تو اتاق نشسته بودیم یک دفعه احساس کردم سرم دارد خیس می.شود سقف را نگاه کردم ازش آب چکه می کرد دست و پام را گم کردم تا به خودم بیایم چند لحظه ای گذشت، زود رفتم یک ظرف آوردم و گذاشتم زیرش فکر
کردم دیگر تمام شد. یکهو:
«مامان از این جا هم داره آب می ریزه»
باران شدیدتر می شد و آب چکهای سقف هم بیشتر ،اگر بگویم هر چه ظرف داشتیم گذاشتیم زیر سوراخ های سقف، شاید دروغ نگفته باشم تا باران بند بیاید حسابی اذیت شدیم بعد از آن روز شماری می کردم کی عبدالحسین بیاید مخصوصاً که چند بار دیگر هم باران آمد.
بالاخره برگشت. اما خودش نیامد با تن زخمی و مجروح آوردنش، بیشتر پاهاش آسیب دیده بود.
روز بعد، آقای غزالی«1۱» و چند تا از بچه های سپاه آمدند عیادت, اتفاقاً باران گرفت دیگر خودم خودم را داشتم
می خوردم.
آقای غزالی وقتی وضع را دید فکر کرد شاید از سقف همان اتاق آب چکه می کند از بچه ها پرسید: «اتاق مهمان خانه کجاست؟»
به اش نشان دادند. رفت و زود برگشت آن جا دست کمی از اتاق های دیگر نداشت شروع کردیم به آوردن ظرف ها، آنها هم کمی بعد بلند شدند خداحافظی کردند و رفتند.
#شادی_روح_شهدا_صلوات
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
سلام امام زمانم🥀
سـلام ما به مـحـرم
به غـصـه و غـم مهدی
به چشم کاسه خون
و بـه شال ماتـم مهدی
سـلام ما به مـحـرم
به شور و حال و عیانش
سـلام مـا بـه حسین
و به اشک سینه زنانش
🏴صلی الله علیک یااباعبدالله(ع)🏴
آنجا که نام مهدی نیست...
قرار نه،باید....
فرار کرد.
#امام_زمان عج
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
نهج البلاغه
حکمت 192 - نکوهش مال اندوزی
وَ قَالَ عليهالسلام يَا اِبْنَ آدَمَ مَا كَسَبْتَ فَوْقَ قُوتِكَ فَأَنْتَ فِيهِ خَازِنٌ لِغَيْرِكَ🍃🌹
و درود خدا بر او، فرمود: اى فرزند آدم، آنچه را كه بيش از نياز خود فراهم كنى، براى ديگران اندوختهاى
🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بریم استقبال محرم؟
.
.
با معرفت ترینِ من :)
من تنها کمی از عشق تو را در دامن جمع کرده بودم.
تو خود دانه دانه کمِ مرا زیاد شمردی و باز دعوتم کردهای حسین!
#سلام_بر_محرم
#علی_زین_العابدین_پور
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
هلال ماه غم سر زد دوباره
محرم آمد و با یک اشاره
بگوید بر غم شاه شهیدان
نباشد غیر گریه راه چاره
حلول ماه حزن و اندوه
محرم الحرام ماه مصیبت اهل بیت بر تمامی شیعیان جهان تسلیت باد
🖤🖤
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🖤و سلام بر او شهید امام موسی صدر که میگفت :
«من نمی توانم سوگواری برای
امام حسین(؏) را درک کنم مگر آنکه
بتواند قهرمانانی را تربیت کند،
کسانی را تربیت کند که در برابر
ستمگر بایستند و در برابر
حاکمِ ستمگر سخن حق را بگویند»
#شهیدانه 🕊
#محرم 🥀
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
به قول شهید جهان آرا :
بچه ها اگر شهر سقوط کرد، عیبی نداره دوباره اونو پس میگیریم ، مراقب باشید ایمانتان سقوط نکند.
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️چخبر شده زمین و آسمون پر از غمه
اهل دل با اشکاشون داد میزنن محرمه
#یاحسین
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌠☫﷽☫🌠
🔻#اعمال ده روز اول #محرم🔻
١- غسل مخصوصا در روز اول محرم
٢- توبه و توسل به اهل بیت و امام حسین (ع)
٣- روزه ۹ روز اول محرم
- بویژه روز اول آن که حضرت زکریا برای بچه دار شدن گرفت
- روزه روز عاشورا کراهت شدید دارد که :
- بهتر است در روز عاشورا، بدون نیت روزه ، از خوردن بویژه آشامیدن، تاحد امکان پرهیز کرد
٤- دائم الوضو بودن به ویژه به هنگام حضور در مجالس و مراسم
٥- خواندن زیارت عاشورا
- در دهه اول محرم اهتمام ویژه بدان شود
- به طور مستمر که بهتر است بعداز نماز صبح باشد .
- خوانده شدن صد بند لعن و سلام
- نماز بعد از زیارت خوانده شود
- دعای علقمه
- رعایت قبله
- رعایت پوشش مناسب
- طریق نشستن و ایستادن (بویژه ایستادن در هنگام سلام )
٦- زیارت حضرت عبدالعظیم الحسنی
- که ثواب زیارت امام حسین (ع) را دارد.
٧- حالت عزا به خانه و محل کسب، و خود شخص
- پوشیدن لباس مشکی
- نصب کتیبه های عاشورائی
- مقداری سیاهی در خانه
- پرچم عزا بر سر در خانه
٨- تشکیل و شرکت در مجالس روضه
٩- انفاق و احسان
- مخصوصا برای سرسلامتی و تشفی قلب مبارک امام زمان (ع) و فرج ایشان
١٠- اجتناب از امور شادی آور و مفرح بویژه در دهه اول
١١- اهتمام به گریه برای #امام_حسین (ع)
١٢- نوشیدن و نوشانیدن آب به یاد عطش امام
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
▪️ تو مراسم تنفیذ رئیس جمهور جدید
باید رئیس جمهورقبلی حضور داشته باشه.....💔
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📺 عزاداری ماه محرم در جبهه های دوران دفاع مقدس به سبک چلاب خوزستانی
📂 #محرم
📂 #دفاع_مقدس
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
مداحی_آنلاین_دل_بی_تاب_اومده_بنی_فاطمه.mp3
4.15M
دل بی تاب اومده
چشم پر از آب اومده
اومده ماه عزا
لشکر ارباب اومده
#سید_مجید_بنی_فاطمه🎙
#زمینه🔊
#شب_اول #محرم🏴
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🔴روشی آسان برای خواندن زیارت عاشورا (با 100 لعن و 100 سلام ):
🍃علامه امینی در کتاب ادب الزائر ترجمه ی روح الله ملکیان صفحه ی 81 فرمودند:
🌼 امام هادی(ع) فرمودند : اگر کسی قسمت لعن زیارت عاشورا را یک مرتبه بخواند و پس از آن 99 مرتبه جمله ی آخر آن یعنی"اللهم العنهم جمیعا" را بگوید مانند کسی است که لعن کامل را 100 بار گفته است و نیز اگر سلام زیارت عاشورا را یک مرتبه بخواند و سپس 99 بار فراز آخر آن را بگوید "السلام علی الحسین و علی ابن الحسن و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین" مانند کسی است که سلام کامل را 100 بار گفته است.
🎐 #مکتب_حاج_قاسم| #حاج_قاسم | #سردار_دلها
◻️شهادت داستانِ زندگی آنانی است که فهمیدند دنیا جای ماندن نیست...
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh