خاک های نرم کوشک
زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی
خاک های نرم کوشک و یادگار برونسی
#قسمت_نود_
🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴
که ما یک گروه شناسایی هستیم به فکرشان هم نمی رسید که سیصد، چهارصد تا نیرو، تا نزدیکشان نفوذ کرده باشند.
من درست کنار عبدالحسین دراز کشیده بودم گفت: «یک خبر از گردان بگیر ببین وضعیت چطوره.»
سینه خیز رفتم تا آخرستون، سیزده چهارده تا شهید داده بودیم ۱ ". بعضی ها بدجوری زخمی شده بودند. همه هم با خودشان کلنجار می رفتند که صدای ناله شان بلند نشود حتی یکی دستش را گذاشته بود لای دندان هاش و فشار می داد که صداش در نیاید سریع چفیه اش را از دور گردنش باز کردم دستش را به هر زحمتی که بود از لای دندان هاش کشیدم بیرون و چفیه را کردم تو دهانش "۲".
ما بین بچه ها چشمم افتاد به حسین جوانان "۳" صحیح و سالم بود بردمش عقب ستون،آهسته به اش گفتم: «هوا رو داشته باش که یکوقت صدای ناله کسی در نیاد.»
پرسید: «نمی دونی حاجی برونسی می خواد چکار کنه؟»
با تعجب گفتم :«این که دیگه پرسیدن نداره؛ بر می گردیم.»
«پس عملیات چی میشه؟»
«مرد حسابی! با این وضع و اوضاع عملیات یعنی خودکشی»
منتظر سؤال دیگری نماندم دوباره به حالت سینه خیز رفتم.
پاورقی
۱_ با آن حجم آتش که دشمن داشت و با توجه به موقعیت ما این تعداد شهید خودش یک معجزه به حساب می آمد.
۲- فردای آن شب که برگشته بودیم عقب دیدم از شدت فشار رد فرو رفتگی دندانها تو پوست و گوشت دستش
مانده است.
۳_از فرمانده محورهای لشکر ۵ نصر و هم یکی از دستیارهای شهید برونسی که بعدها مثل فرمانده اش به فوج
آسمانیان پیوست.
#شادی_روح_شهدا_صلوات
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
امامزمانم♥️
ای یار سفر کرده اگر که ز تو دوریم
حس میکنم انگار که نزدیک ظهوریم
ای نور که کعبه شده دل تنگ اذانت
مردان جهادند همه منتظرانت...
اللھمعجلݪوݪیڪاݪفࢪج
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
نهج البلاغه
حکمت 210 - شاخصه هاى پرهيزكارى
وَ قَالَ عليهالسلام اِتَّقُوا اَللَّهَ تَقِيَّةَ مَنْ شَمَّرَ تَجْرِيداً وَ جَدَّ تَشْمِيراً وَ كَمَّشَ فِي مَهَلٍ وَ بَادَرَ عَنْ وَجَلٍ وَ نَظَرَ فِي كَرَّةِ اَلْمَوْئِلِ وَ عَاقِبَةِ اَلْمَصْدَرِ وَ مَغَبَّةِ اَلْمَرْجِعِ🍃🌹
و درود خدا بر او، فرمود: از خدا بترسيد، ترسيدن انسان وارستهاى كه دامن به كمر زده و خود را آماده كرده، و در بهره بردن از فرصتها كوشيده، و هراسان در اطاعت خدا تلاش كرده، و در دنياى زودگذر، و پايان زندگى و عاقبت كار، بدرستى انديشيده است
🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
○بعضی انسانها به زمین آمده اند
تا زمین قابل تماشا شود...
○آمده اند که تاریخ؛
شکوه شرافت و آزادگی شان را به نظاره بنشیند...
○آمده اند تا آبرو و اعتبار دنیا باشند
اصلا زمین،
از آمدن بعضی انسانها به خود می بالد...
و #حاج_قاسم عزیز ما یکی از همین انسانها بود..
#سردار_شهیدم
#صبحتون_شهدایی🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
شهیدسیدمرتضیآوینی:
شرطِ ورود در جمعِ شهدا
اخلاص است!
و اگر این شرط را داری
چه تفاوتی میکند
نامت چیست و شغلت؟!
#شهیدانه 🕊
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
📸حضور رهبر انقلاب اسلامی بر مزار شهید مدافع حرم، وحید زمانینیا از محافظان همراه شهید حاج قاسم سلیمانی که در حمله ارتش تروریستی آمریکا در تاریخ ۱۳ دی ماه ۱۳۹۸ در مسیر فرودگاه بغداد به شهادت رسید.
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌹شهید حمید شاه حسینی
🕊شهدای شمرون افضل من شهدای تهرون
قبل از عملیات ام الرصاص میتونستی تشخیص بدی که حمید هم آماده رفتنه.
وقتی حرف از شهادت می شد، میگفت ما بادمجون بمیم. مار رو چه به شهادت و بعد برای اینکه فضا و بحث رو عوض کنه می گفت: "شهدای شمرون افضل من شهدای تهرون ".
دیپلم که گرفت خانوادهاش مقدمات ادامه تحصیل در آمریکا رو براش فراهم کردند اما او با این چیزها آروم نمیشد. عزمش رو جزم کرده بود برای دفاع از انقلاب. جزو اولین داوطلبان حضور دربسیج بود. 18 بهار از عمرش گذشته بود که جنگ شروع شد. او هم مثل دیگر جوونهای این مملکت عزم جبهه کرد.
تمامی امکانات تمتع از دنیا براش فراهم بود و سنگرهای جبهه رو ترجیح داد به ناز و نعمت زندگی در شمرون(شمیران).
خدا نعمت رو به او تمام کرده بود. هوش و استعداد بالا، هیکل درشت و موزون و قدرت بدنی بالا و اضافه بر اینها چهره زیبا و دوست داشتنی. او همه این نعمتها رو برای صاحب نعمت خرج کرد.
والیبالیست حرفهای بود.
شهید#حمید_شاه_حسینی🕊🌹
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
♦️ در عزاداريها حال خوشي داشت. خيليها با وجود ابراهيم و عزاداري او شور و حال خاصي پيدا ميكردند.
💔 ابراهيم هر جايي که بــود آنجا را كربلا ميكرد! گريه ها و ناله هاي ابراهيم شــور عجيبي ايجاد ميكرد. نمونه آن در اربعين سال 1361 در هيئت عاشقان حسين(علیهالسلام) بود.
🔻بچه هاي هيئتي هرگــز آن روز را فراموش نميكنند. ابراهيم ذكر حضرت زينب(سلاماللهعلیها) را ميگفت.
💥 او شور عجيبي به مجلس داده بود. بعد هم از حال رفت و غش كرد! آن روز حالتي در بچه ها پيدا شد كه ديگر نديديم. مطمئن هستم به خاطر سوز دروني و نَفس گرم ابراهيم، مجلس اينگونه متحول شده بود.
🌹شهید #ابراهیم_هادی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh