ﻣﻨﺎﺟﺎﺕ ﺯﯾﺒﺎی #ﺩﮐﺘﺮ_ﭼﻤﺮﺍﻥ :
#ﺧﺪﺍﯾﺎ ...
ﺍﺯ ﺑــــﺪ ﮐﺮﺩﻥ ﺁﺩﻣﻬﺎﯾﺖ ﺷﮑـــﺎﯾﺖ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺑﻪ ﺩﺭﮔﺎﻫﺖ ...
ﺍﻣﺎ ﺷـــﮑﺎﯾﺘﻢ ﺭﺍ ﭘﺲ ﻣﯿﮕﯿﺮﻡ ...
ﻣـــﻦ ﻧﻔﻬﻤﯿﺪﻡ ...
ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻡ ﮐﻪ ﺑﺪﯼ ﺭﺍ ﺧﻠـــﻖ ﮐﺮﺩﯼ ، ﺗﺎ ﻫﺮ ﺯﻣﺎﻥ ﮐﻪ ﺩﻟﻢ ﮔﺮﻓﺖ ﺍﺯ ﺁﺩﻣـــﻬﺎﯾﺖ ...
ﻧﮕﺎﻫﻢ ﺑﻪ ﺗـــﻮ ﺑﺎﺷﺪ ...
ﮔﺎﻫﯽ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﺴﯽ ﮐﻨﺎﺭﻣﻦ ﻧﯿﺴﺖ ...
ﻣﻌﻨﺎﯾﺶ ﺍﯾﻦ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ #ﺗﻨـــﻬﺎﯾﻢ ...
ﻣﻌﻨﺎﯾﺶ ﺍﯾﻨﺴﺖ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﺭﺍ ﮐﻨﺎﺭ ﺯﺩﯼ ﺗﺎ ﺧــﻮﺩﻡ ﺑﺎﺷﻢ ﻭ ﺧــﻮﺩﺕ ...
ﺑﺎ ﺗـــﻮ ﺗﻨﻬــﺎﯾﯽ ﻣﻌـــﻨﺎ ﻧﺪﺍﺭﺩ ...
ﻣﺎﻧــﺪﻩ ﺍﻡ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺷﺘﻢ ﭼﻪ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ ...
ﺩﻭﺳــﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ ؛ #ﺧﺪﺍﯼ_ﺧﻮﺏ_ﻣﻦ
...
🌷هدیه به روح بزرگ #شهید ' مصطفی چمران ' و جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان ' عج ' #صلوات + و عجل فرجهم...🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
࿐☀️○ 🌺 ○☀️࿐
🌱 #نسیم_حدیث
🌸 امام صادق علیهالسلام:
مسافر کربلا همین که از در خانه اش بیرون می آید خدا چهار هزار فرشته مامور می کند بر او صلوات بفرستند تا وقتی که به مزار حسین برسد.
📚 کامل الزیارات ، صفحه ۲۰۶
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگه حضرت رقیه سلام الله علیها نبود
داستان اسارت اهل بیت رو کلا پاک میکردند
#رائفی_پور
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🙏 #به_استقبال_نمازمی رویم
❤️ خدا هست👇👇
🔰 برای غمت 💔 نماز، برای دردت 🤕قرآن، برای تنگی سینهات 😢، استغفار و برای آرزوهای آیندهات دعا هست. 🤲
🦋 غم مخور که اگر حوائج دنیا از دستت رفت 🌍 بهشت هست.
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
خاک های نرم کوشک
زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی
خودنبینی!
#قسمت_صد_و_چهل_
🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴
هر کار کردم ساکتش کنم نشد. آخرش عبدالحسین لپش را گرفت و آرام فشارداد با خنده گفت:«باشه وروجک
بابا می برمت»
چشمهام گرد شد،پرسیدم:«کجا می بریش؟!»
«همون جایی که خودم می خوام برم»
«شما که می خوای سخنرانی کنی مگه با بچه میشه؟!»
گفت:«عیبی نداره میدمش دست رفقا»...
لباسش را که عوض کردم بچه را با خودش برد.
وقتی برگشتند اول از همه پرسیدم خرابکای نکرد؟
لبخند زد.جور خاصی گفت:«خرابکاری که چه عرض کنم.»
بچه را داد بغلم و نشست ادامه داد:« وسط سخنرانی یکدفعه زد زیرگریه جوری که دیگه بچه ها حریفش نشدن آخر هم بردنش بیرون سخنرانی که تموم شد خودم رفتم سروقتش،تو کار شما فضولی کردم و فهمیدم که بالاخره باید لاستیکی بچه رو عوض کنم خواستم ببرمش جای خلوت یکی از رفقاگفت:«کجا می بریدش حاج آقا.»
به ابوالفضل اشاره کردم و گفتم:«با اجازه تون باید لاستیکی آقا پسرم رو عوض کنم.»
به خودشان افتادن و گفتن:« اه! مگه ما می گذاریم شما این کارو بکنید!»
خندیدم و گفتم:«خاطرتون جمع باشه تو این جور کارها حریف من
نمی شين.»
پاورقی
۱- کوچکترین پسرم که الان در دوره ی دبیرستان مشغول تحصیل است.
#شادی_روح_شهدا_صلوات
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
خاک های نرم کوشک
زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی
یک مسؤولیت کوچک
#قسمت_صد_و_چهل_و_یک_
🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴
خیلی اصرار کردن آخرش هم ولی حریفم نشدن خودم کارو تموم کردم و بچه هم آروم شد.»
همسر شهید
ساعت حول و حوش نه شب بود صدای زنگ خانه از جا پراندم نمی دانم چرا بی اختیار ترسیدم، چادرم را سر کشیدم و زود رفتم دم در، یک موتور تریل جلوی در بود دو تا مرد هم روش نشسته بودند.
اول که دیدمشان یکهو دلم ریخت هر دوشان صورتها را با چفیه پوشیده بودند فقط چشمهاشان پیدا بود. یکی شان خیلی مؤدب سلام کرد و پرسید : «آقای برونسی تشریف دارن؟»
گفتم «نه.»
گفت: «کجا رفتن؟»
پیش خودم فکر کردم شاید از همرزم هاش.هستند.گفتم :«سرشبی رفتن حرم برای سخنرانی»
پرسید: «کی می آن؟»
گفتم:«می دونم رفتن سخنرانی و معلوم نیست کی بیان»
هنوز تو شک و تردید بودم
«ببخشید حاج خانم ما از رفقای جبهه شون هستیم اگه بخوایم ایشون رو حتماً ببینیم چه وقتی باید بیایم؟»
#شادی_روح_شهدا_صلوات
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
خاک های نرم کوشک
زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی
یک مسؤولیت کوچک
#قسمت_صد_و_چهل_و_دو_
🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴
زود گفتم: «ایشون اصلا خونه نیستن وقتی می آن مرخصی همه اش می رن این طرف و اون طرف.»
سؤالاتش انگار تمامی نداشت باز گفت: «امشب چه ساعتی می آن؟»
شک حسابی برم داشته بود همچین با تردید و دو دلی گفتم:: من دیگه ساعتش رو نمی دونم برادر.»
چند لحظه ای ساکت شد خواستم بیایم تو باز به حرف آمد.
«ببخشین حاج خانم ،شما اسم کوچیک شوهرتون چیه.» " 1 ".
دیگر نتوانستم طاقت بیاورم به پرخاش گفتم :«شما اگه از رفقاش هستین باید اسمش رو بدونید که!»
تا این را گفتم آن یکی که پشت فرمان بود سریع موتور را روشن کرد گاز داد و بدون خداحافظی رفتند. نزدیک ساعت ده عبدالحسین آمد یکی دیگر هم همراهش بود سلام که کردند عبدالحسین گفت: «شام رو بیارین که ما خیلی گرسنه هستیم
دیرم می شد که جریان موتور سوارها را بگویم برای همین انگار حرف او را نشنیدم گفتم: «دو نفر اومدن با شما
کار داشتن»
«کی؟»
گفتم :«سرو صورتشون رو با چفیه بسته بودن خودشون هم نگفتن کی هستن»
عبدالحسین و دوستش به هم نگاه کردند نگاهشان نگاه معنی داری بود حس کنجکاوی ام تحریک شد با نگرانی پرسیدم: «مگه چی بوده؟»
پاورقی
۱ - بعداً فهمیدم آن سؤال را به خاطر اطمینان خودشان پرسیده اند اطمینان از این که خانه را درست آمده اند.
#شادی_روح_شهدا_صلوات
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#سلام_مولای_مهربانم♥️
صبحی دیگر رسید
و من در انتظار دیدار شما
چشم میگشایم
و پنجره دل میگشایم
به سوی امید و نور...
و دلم لبریز است از
شوق صبح موعود، لحظه دیدار،
و به پایان رسیدن لحظه های انتظار...
#اللهم_عجل_لوليڪ_الفرج🌤
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
نهج البلاغه
حکمت 230 - راه به دست آوردن روزى
وَ قَالَ عليهالسلام شَارِكُوا اَلَّذِي قَدْ أَقْبَلَ عَلَيْهِ اَلرِّزْقُ فَإِنَّهُ أَخْلَقُ لِلْغِنَى وَ أَجْدَرُ بِإِقْبَالِ اَلْحَظِّ عَلَيْهِ🍃🍃🌹
و درود خدا بر او، فرمود: با آن كس كه روزى به او روى آورده شراكت كنيد، كه او توانگرى را سزاوارتر، و روى آمدن روزگار خوش را شايستهتر است
🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
هرموقعمیخواستازفضاےِمجازۍ
استفادهکنہ،حتماًوضومیگرفتو
معتقدبودکہاینفضاآلودهاستو
شیطانماراوسوسہمیکند.!.📲
#شھیدمسلمخیزاب🌷
#شهیدانه
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
و سلام بر شهید بیژن گلشن که می گفت:
«شما را توصیه می کنم که زیارت عاشورا
را زیاد بخوانید و امیدوارم پرودگار عالم
از برکتِ وجود امام زمان(عج) به همه ما
توفیق انجام خالصانه عبادات را عنایت
فرماید و همه ما را به مقام اهل بیت برساند»
#شهیدانه 🕊
#امام_زمان ♥️
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
▪️پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله:
🔸هر کس برای امام حسن علیهالسلام محزون شود، روزی که همهی دلها غمگین است دلش محزون نخواهد بود.
🔹️... وَ مَنْ حَزِنَ عَلَيْهِ لَمْ يَحْزَنْ قَلْبُهُ يَوْمَ تَحْزَنُ الْقُلُوب.
📚امالی شیخ صدوق، ص۱۱۵.
🏴 هفتم صفر سالروز شهادت امام مجتبی علیه السلام (بنابر روایتی) بر وارث غربتش تسلیت باد💔
#اربعین
#شهادت_امام_حسن
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
30.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ شعرخوانی شهید مدافع حرم علی بیات همراه همرزمانش در وصف #امام_حسن_مجتبی(ع).
▪️انتشار به مناسبت شهادت امام حسن مجتبی (ع)
🩸«شهید مدافع حرم محمدرضا (علی) بیات»
فرزند حسن هفتم بهمن سال ۱۳۶۵ به دنیا آمد. او اهل تهران بود و در دفاع از حریم اهل بیت (ع) در میدان مقاومت خوش درخشید.
◇ شهید بیات یکی از فرمانده گردانهای لشکر فاطمیون بود که در ۲۴ فروردین سال ۱۳۹۵ در ارتفاعات «العیس» در حومه «حلب» سوریه به شهادت رسید و پیکرش مفقودالاثر شد.
◇ پیکر مطهر شهید بعد از گذشت ۵ سال از شهادتش، طی عملیات تفحص پیکر مطهر شهدا در سوریه، کشف و هویتش از طریق آزمایش DNA شناسایی شد و به آغوش خانواده بازگشت و در بهشت زهرا تهران به خاک سپرده شد.
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_محمدرضا_بیات(علی)
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
بسم ربّ الحسین علیه السلام🥀
به غیر از همین خانواده پناهی ندارم
به غیر از حسین و حسن، تکیهگاهی ندارم🏴
اگرچه دلم لذت بیثمر خواست، گاهی
ولی غیر این روضهها خاستگاهی ندارم🏴
عرض سلام و تسلیت خدمت شما بزرگواران
قبول باشه ان شاءالله عزاداریهاتون🤲🏴
ان شاءالله با یاری خداوند منان و همراهی شما سروران
بمدت #40 روز
و هر روز به نیابت از یک #شهید والامقام
زیارت عاشورا قرائت میکنیم
از شما خوبان خواهشمندم در صورت امکان و تمایل ، ما را همراهی بفرمایید ان شاءالله روزی یک مرتبه زیارت عاشورا را قرائت کنیم و ثواب یک چله را ببریم همگی ان شاءالله
از خانوادههای معظم شهدا اگر عکسی از شهید بزرگوارشون دارند میتوانند برای ما ارسال بفرمایند ان شاءالله تا به نیابتشون چله برگزار کنیم.
#زیارتعاشورا
سی و ششمین روز از ماه عزا و ماتم
به نیابت از شهیدان والامقام
🥀#شهیدهادیعرفانینیا
🥀#شهیدنورالدینجنگجو
⚫️ @ya_roghayeh_salamollah
#ماملتامامحسینیم🏴
#صلیاللهعلیکیااباعبدالله🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلم پا بسته اربابه
همیشه مست اربابه
اگه روی لبمه یا حسن
اجازهاش دست اربابه
#شور📺
#شهادت_امام_حسن(ع)💔
#حسین_طاهری🎙
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آی مسافران شما خوش باشین تو کربلا 😭
خودم ایرانم دلم عراق 😭😭😭
نگرفتی از من یه سراغ😭
آه من الحرم مگه چی میشه منم برم 😭
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh