🌷شهید نظرزاده 🌷
بزرگـی می گفتـــــــــ: برای رســـــیدن بـــه کبــــــریا بایـــد نـه کبــــــر داشـــــت ، نه ر
یک #بسیجی، یک پاسدار تمام عمرش میجنگد!
#خستگی ها و بی خوابی ها باشد برای #قبرهامان
آنجا برای سال ها #استراحت خواهیم کرد...
📸 #شهیدعلیرضانوری 🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
#تلنگـــــــــــــر 🔔🔔
♨️زود دیــر میشه
🍃می گویند #شهدا از همین مردم
عادی هستند ، اهل زمیـ🌎ــن اند نه
آسمان
🍂به یقین درست است اگر اینطور
نبود🚫 برای ما فرهنگ جهاد و
#شهادت مفهومی نداشت .
🍃شاید از بین همین هایی ڪه
هر روز با آن ها #زندگی می ڪنیم
یڪ روزی صد ها و هــزاران
شهــید انتخاب شود✅
🍂ای ڪاش عادت ڪنیم تا ڪسی #زنده است ڪارهای خوبش را ببینیم 👀
🍃 و روی #خوب بودنش حساب باز ڪنیم 👌 قدرش را بدانیم از او یاد بگیریم و پای درس اخلاقش بنشینیم
#شهدا_از_اهل_همین_زمین_اند_نه_آسمان
«سربازان امام زمان در بین مردم گمنامند»
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
ماجرای #جالب حضور شهید مدافع حرم #مجید_قربانخانی با خالکوبی در سوریه #حتما_ببینید👌😭 🍃🌹🍃🌹 @shahidNa
برقِ نگاهت قدرتِ #گناه را از من گرفته ...
آری ای #شــهیــد ...
من تا ابد به #عهد خویش با چشمانت پایبندم...
#شهید_جاویدالاثر_مدافع_حرم
#شهید_مجید_قربانخانی🕊❤️
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
هدایت شده از پستهای روز
82753_05-2-1396-ranaei(www.khademalreza.ir).mp3
5.57M
#یا_حضرت_زینب ❤️
شور بسیار زیبا و شنیدنی 👌
🎵نسل در نسل غلام زینبم
🎤با ذاڪرے:
#ڪربلایے_مهدے_رعنایی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌷 #طنز_جبهه 6⃣8⃣ 🔸چیزی به #عید_غدیر نمانده بود. همه بچه های گردان در تکاپوی آماده کردن محل و دعوت ا
🌷 #طنز_جبهه7⃣8⃣
💠تنبیه رزمنده ....😢
🔸بچه های #گردان_کربلا، مانند دیگر گردان های لشکر 7 ولی عصر (عج ) در منطقه رقابیه جمع شده بودند تا با گذراندن دوره های فشرده، برای #عملیات والفجر مقدماتی آماده شوند .
🔹فرمانده گروهان نجف اشرف، برادر #عباس_پیمانی بود که موقع آموزش بسیار #جدی رفتار می کرد و مدام تذکر می داد تا بچه ها تمام حواسشان به آموزش های او باشد.
🔸اما این حرفها به خرج محمد علی آزادی نمی رفت که روحیه #شادی داشت و یک جا #آرام نمی گرفت .
🔹عاقبت فرمانده گروهان به #ستوه آمد و از سیاست تنبیه😱 علیه محمد علی استفاده کرد. پس محمد علی را از صف #گروهان خارج کرد و چند دقیقه ای بفکر فرو رفت.
🔸در اطراف ما چند راس گاو و گوسفند قرار داشت. ناگهان چهره فرمانده از #فکر_بکری که کرده بود خندان شد و با جدیت به محمد علی گفت :
باید سریع بدوی و دستت را به آن #گاو 🐄 خال خالی بزنی و برگردی !
🔹محمد علی هم بدون هیچ چون و چرایی شروع به #دویدن 🏃🏃 به سمت گاوها کرد. گاوها از دیدن محمد علی که با سرعت به طرف آنها می رفت، #وحشتزده شدند و رو به سمت دیگری در بیابان رم کردند.
🔸محمد علی که #شیطنتش گل کرده بود، مصمم برای اجرای دستور فرمانده با سرعت بیشتری پشت سر گاوها می دوید.
حالا گاوها 🐄🐂🐃 بدو .... محمد علی 🏃 بدو ... 😂😂
🔹بچه ها هر چه سعی کردند جلوی فرمانده با صدای بلند نخندند، نشد که نشد.آنها در حالی که دل خود را گرفته بودند، صدای #قهقهه خنده شان به هوا رفته بود😅😎 😂
#لبخند_بزن_بسیجی😁
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh