eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
26.6هزار عکس
5.4هزار ویدیو
204 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷| خوب به یاد دارم از زمانی که هادی در #نجف ساکن شد به اعمال و رفتارش خیلی دقت می کرد شروع کرده بود برخی ریاضت های شرعی رو انجام می داد.مراقب بود که کارهای مکروه رو هم حتی انجام نده وقتی در نجف ساکن بود بیشتر شب های جمعه با ما تماس می گرفت.اما در ماه های آخر خیلی تماساش رو کم کرد عقیده من اینه که ایشون می خواست خودش رو از تعلقات دنیا جدا کنه |🌷 #شهید_محمدهادی_ذوالفقاری 🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
به تـمام  آدم هايے كه  قرار است بعـد از من بميرند بگــوييد مـن  توی دوربينی جا مـــانده ام كه ميخواست از  مستند بسازد . 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
کاش دلت بهانه نمیگرفت و تاب بیشتر ماندن داشتی😔! کاش تا به امروز نشده بودی و از ما مستندی🎬 میساختی! از این همه از این سردرگمی ها.. از اینکه گاهی در این شهر شلوغ🏙 آنچنان گم میشویم که نظاره گر شهدا🌷 هم که در بعضی خیابان ها به ما خیره میشوند، مارا پیدا نمیکنند🚫! راستی از آنجا چه خبر⁉️ اینجا ما خیلی خسته ایم😞! نکند آنقدر غرق شده اید که ما را به یاد نمی آورید؟!! ✘نه!✘ مگر میشود! ما همان از یاد رفته باشیم؟!!!!. 🍂ای وای بر اسیری کز یاد رفته باشد! 🍂در دام مانده باشد، صیاد رفته باشد! 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
بچه هاش #دنیاش بودن وقتی از منطقه برمیگشت #کرار رو بغل میکرد و #میبویید و میبوسید همه ما #گریه میکردیم هرجا میرفت کرار رو با خودش میبرد #علاقش وصف ناپذیر بود نمیشه لحظه #وداعشون رو تصورکرد😢 #شهید_مهدی_یاغی🌷 #شهید_مدافع_حرم 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🍃🍂🍃🍂🍃🍂 چقدر از مرام #شهـدا فاصله گرفته ایم همین دل شکستن ها همین خرده #حق_الناس_ها #شهـــادت را عقب مےاندازد چقدر #فاصله داریم با شهادت... #نسئل_الله_منازل_الشهداء 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
هر چقدر بگوییم #غواص !! بگوییم اروند !! باز هم ڪم است برای دانستن از #اروند فقط باید غواص باشے دستت #بستہ باشد #شب باشد و اروند بی تاب 🌷| شادی روح شهدای غواص عملیات کربلای 4 و 5 #صلوات |🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
☄💦☄💦☄💦☄💦 🌿سیاهی شب🌚 همه جا را گرفته بود... بچه ها آرام و بی صدا 🔇پشت سر هم به ترتیب وارد می شدند. 🌿هرکس گوشه ای از را در دست داشت. گاه گاهی نور منورها🎆 سطح آب را می کرد و هر از گاهی صدای خمپاره های💥 سرگردان به گوش می رسید . 🌿سی  متر به ساحل یکی از نیروها تکان خورد. خواست فریاد بزند که نفر پشت سرش👥 با دست دهان او را گرفت و آرام در گوشش👂 چیزی زمزمه کرد. 🌿اشک از چشمان جوان سرازیر شد😭، چشم هایش را به ما دوخت و در حالی که به ما می نگریست، گوشه ی طناب را رها کرد و در آب ناپدید😨 شد. 🌿از مرد پرسیدم:  «چی بهش گفتی؟» با گفت: «گفتم ♨️نباید کوچک ترین صدایی بکنیم وگرنه عملیات لو میره، اون وقت می دونی جون چند نفر... نباید لو بره» 🌿تمام بدنم می لرزید😖، در میان موج خروشان اروند به پیش می رفت. 📚مجله طراوت/ شماره 22 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
بی شک این «پیامکِ» سه کلمه‌ای که در «تلفن همراهِ» #بانویی نقش بست و تصویر آن توسط وی منتشر شد📱 دردناک‌ترین و در عین حال #غرورانگیز‌ترین «پیام کوتاه» از تاریخ ورود این ابزار ارتباط جمعی در کشورمان، تا به امروز است👌 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
#سیره_شھید ســال دوم یک #اسـتاد داشــتیم گیرداده بود همه باید #کراوات بزنند سرامتحان،"چـمران" کراوات نزد، استاد دونـمره ازش کم کرد شد هــجده #بالا‌تـرین نمـره... #شهیدمصطفی_چمران🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
از سیم خاردار #نفسشان عبور کردند که توانستند از سیم خاردار عبور کنند، 👈این بود #رمز عبورشان... قریب به اتفاقشان، اهل بخور بخواب بودند... #گلوله خوردند و برای همیشه #خوابیدند #سایه_جنگ را شما از مملکت برداشتید نه عشوه های ظریفانه #دیپلماستی 🌷| شادی روح شهدای مدافع حرم صلواتی نثار کنید |🌷 📸 #شهید_محمودرضا_بیضایی 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
3⃣4⃣4⃣ 🌷 💠نگذار کار بزرگم را خراب کنند 🌿بارِ آخری که در دیدمش، نگران بود که بعد از کسی شماتتی بکند؛ به ویژه در حق عزیز انقلاب. 🌿می گفت: می ترسم بعد از ما پشت سر حرفی زده شود. محمودرضا خیلی بود. فکر همه جای بعد از شهادتش را کرده بود. 🌿جنس را نمی دانستم. نگران این بود که مثل زمان ، کسانی بگویند که جواب این جوان ها را چه کسی می دهد و از این حرف ها. 🌿نمی دانستم در برابر حرفش چه باید بگویم. گفتم: این طوری فکر نکن، مطمئن باش چنین اتفاقی نمی افتد. وقتی این را گفتم، برگشت گفت: من می خواهم انجام بدهم. نباید حرفی زده شود که آن را پایین بیاورد.!! 🌿چیزی پیدا نکردم در جواب حرفش بگویم. بی اختیار گفتم: خون شهدای ما مثل خون (ع)است. صاحبش . خدا نمی گذارد چنین اتفاقی بیفتد. 🌿گفت: به هیچ کس نده پشت سر آقا حرف بزند. خودش این طور بود. دیده بودم که وقتی با کسی حرف نامربوطی درباره آقا می زد، هایش می رفت توی هم. 🌿اگر با می توانست جواب طرف را بدهد،جواب می داد و اگر می دید طرف به حرف هایش ادامه می دهد ، می شد و می رفت. 📚کتاب تو شهید نمی شوی به روایت برادر 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
مصطفی هراسان از #خواب بیدار شد، ولی دیدم داره می‌خنده😄😅 علت رو که سوال کردم، گفت: خواب دیدم که بالای یک تپه ایستادم #امام_زمان (عج) رو دیدم😍 آقا دست روی شانه‌ام گذاشت و گفت: مصطفی! از تو #راضی هستم😍 #شهید_هسته‌اے 🌷 #شهیدمصطفے_احمـدے_روشن 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
رفیق شهید داری؟ ✨❤️✨ شهید، شهیدت میکند؛ باورنمیکنی....؟؟؟؟ #بیدار که بشی، جاده خاکی #انحرافی رفته را برمیگردی به صراط مستقیم... #شهادت میوه ی درختان جاده #صراط_مستقیم است. 🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
خسته و وامانده‌ام، دیگر رمقی ندارم😞، صبر و حوصله‌ام پایان یافته⛔️ زندگی در نظرم سخت و ملالت بار است؛ می‌خواهم از همه کنم. می‌خواهم به کنج عزلت بگریزم. آاااه دلم گرفته💔 زیر بار خرد شده‌‌ام. به سوی می‌آیم و از تو کمک می‌خواهم🙏، جز تو دادرس و پناه‌گاهی ندارم. بگذار فقط تو بدانی😢، فقط تو از آگاه باشی. اشک دیدگان خود را به تو تسلیم می‌کنم😭 کمکم کن. که کمتر سوی تو آمده ام. بیشتر وقتم صرف دیگران شده😔 عفوم کن🙏 از علم و دانش📚، کار و کوشش، دنیا 🌎و مافیها، معلم و مدرسه، زمین و آسمان و البته ؛ خسته و سیر شده‌ام. خوش دارم مدتی در گوشه خلوتی فقط بگذرانم؛ فقط اشک بریزم، فقط ناله کنم😭 و فشارها و عقده‌های درونی‌ام را فقط به تو بگویم🗣 ، ای دوست قدیمی من، سلام بر تو، بیا که دلم به خاطرت می تپد💗 ! معنی زندگی را نمی‌فهمم، از همه چیز خسته شدم؛ فقط یک فرشته آسمانیـ🕊 است که همیشه بر قلب❤️ و جان من سایه می‌افکند. مرا خسته نمی‌کند. یک دوست قدیمی است که از اول عمر با او آشنا شده‌ام و هنوز از مجالست با او لذت می‌برم😍. فقط یک شربت شیرین، یک نور و یک نغمه دلنواز🎵 وجود دارد که برای مفرح است و آن دوست قدیمی من 🌷 است. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
خداونـدا ... انتهایِ قصہ‌ام را #شهادت بنویس ... یادمان باشد اگر شهیـد نشویم باید #بمیریــم ... 📸 #شهید_صادق_عدالت_اکبری #شهید_مدافـع_حــرم 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎵 🌴یه دسته گل دارم برای این حرم میدم 🌴گلم که چیزی نیست، برا حرم سرم میدم 🎤🎤 سیدرضا 👌 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
گفته بودی که: چرا محو #تماشای منی؟ آنچنان مات که یکدم #مژه بر هم نزنی! مژه برهم نزنم که ز #دستم نرود... ناز #چشم تو به قدر مژه برهم زدنی! #مدافع_حرم #شهید_محمودرضا_بیضایی🌷 #شبتون_شهدایی🌙 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#سلام_امام_زمانم🌼🍃 #عطر_نرگس در هوا سر میکشد قلب #عاشق سوی او پرمیکشد #روشن از رویش بگردد این جهان انتظار #مَهدی صاحب زمان 🌾اللهم عجل لولیک الفرج🌾 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
✍حالم بـــــد استـــــ با تـــــو فقط #خوبـــــ میشوم خیلی از آنچہ فکـــــر کنے مبتلاتـــــرم ... #شهید_امنیت #شهید_عباس_معصومی #سلام_صبحتون_شهدایی🌺 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷 3⃣9⃣ 💠سوپرطلا😄😄 🔸اکبر کاراته از تو خرابه‌های آبادان یه پیدا کرده بود؛ اسمش رو هم گذاشته بود: «سوپرطلا»! الاغ همیشه‌ی خدا بود و آب بینیش چند سانت آویزون. 🔹یه روز که اکبر کاراته برای بچه‌ها سطل‌‌سطل می‌برد، الاغه سرشو کرده بود توی سطل شربت و نصف شربتا رو خورده بود. حالا اکبر کاراته هی شربتا رو می‌کرد و می‌داد بچه‌ها و می‌گفت: بخورید که . 🔸کم‌کم بچه‌ها به اکبر کاراته کردند و فهمیدند که الاغِ اکبر کاراته سرشو کرده داخل سطل شربت و خورده. همه به آب آویزون شده‌ی بینی الاغ نگاه کردند و زدند. 🔹دست و پای اکبر کاراته رو گرفتند و انداختندش توی بهمن‌‌شیر. اکبر کاراته که داشت می‌شد، داد می‌زد و می‌گفت: ای الاغ خر! اگه مُردم، اگه خفه شدم توی اون دنیا جلوتو می‌گیرم؛ حالا می‌بینی! او جیغ‌وداد می‌کرد و بچه‌ها از ریسه رفته بودند.😂😂 📚 مجموعه کتب اکبرکاراته، موسسه مصاف عشق 😁 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
عبور کردند آنان که #رفتنشان عین ماندن بود #لاله هایی ڪه پیش پایشان زمین #ادب می کرد 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
خداوند از مومن #ادای_تکلیف را می خواهد نه نوع کار و بزرگی و کوچکی آن را. فقط #اخلاص، و با دید تکلیفی به وظیفه توجه کردن⚠️. #شهید_حمید_باکری 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
4⃣4⃣4⃣ 🌷 💠شهدا آگاه بودند به شهادتشان 🔰 صغیرا قرار بود بدون سلاح سبک در عملیات شرکت کنه. حقیر اصرار داشتم همراهش ببره، با اصرار من که شهید🌷 مى شى. گفت: دوست دارم لحظه لحظه شهادت رو حس کنم👌، درگیر شم، اسیر شم، ، یادتون باشه! 🔰یه حالی شده بود وقت تعریف نحوه ، غریب بود. وقتی گفتم: اگر اسلحه نبری شاید اسیرت کنن؛ پاسخ داد: انگشتامو✌️ اینجوری مى كنم تو تا سرنیزه رو بکنن تو شکمم😔. اینقدر بچرخونن تا لحظه لحظه شهادت رو حس کنم. 🔰بعد که شهید شد دیدیم همونجوری که تعریف کرده بود به شهادت رسید😭. ما؛مى توانيم شهادت دهیم♨️ که بله شهدا آگاه بودند به شهادتشان و ! حتی به نحوه شهادتشان هم آگاه بودند. راوی: 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
زیادی برای ما گذاشتند ازکارشان...زندگیشان...خونشان #حواسمان_باشد♨️♨️ کم گذاشتیـــم برایشــان.... خیلـــــــی کـــم😔😔😔 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh